English Version
English

وقتی انسان پابه هستی گذاشت خداوند او را بر سر دوراهی قرار داد.

وقتی انسان پابه هستی گذاشت خداوند او را بر سر دوراهی قرار داد.

سلام دوستان مرضیه هستم همسفر.

وادی دوم می‌گوید:هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌دهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. موضوع اصلی این است که این وادی، وادی امید و ناامیدی می‌باشد. از آنجا که همه‌ حالت‌های ما با فکر کردن آغاز می‌شود، وقتی به مشکلاتمان فکر می‌کنیم کم کم مسیرمان را گم  می‌کنیم. سمت ضد ارزش‌ها می‌رویم. من قبل از کنگره خیلی از دست خداوند ناراضی بودم. که چرا من را آفرید و در ناامیدی شناور بودم. حال خوشی نداشتم. با مصرف مسافرم نمی‌توانستم کنار بیایم. با دیگران و خانواده‌ام نمی‌توانستم به خوبی رفتار کنم. درونم پر از ناامیدی و یاس بود. خدا را شکر می‌کنم که خداوند اذن و اجازه ورود من به کنگره را داد،تا من همسفر با این وادی‌های دلنشین آشنا شوم و آموزش بگیرم تا خودم را بشناسم. یاد بگیرم با خانواده‌ام یا مسافرم چگونه رفتار کنم وبه آنها محبت کنم. کنگره جایگاه مقدسی است. من در کنگره آموزش‌های خیلی خوبی گرفتم و مسیرم را به خوبی حرکت می‌کنم، تا به حال خوش و به نقطه نور برسم و خدمتگزار واقعی باشم،تا بتوانم به امثال خودم کمک کنم، تا به حال خوش برسند. خداوند یاری رسان و پشتیبان ما است. لازم است که انسان اول خودش را بشناسد تا بتواند نیروهای مافوق را درک کند. اگر ما فکر کنیم چیزی بیهوده است، مطمئن باشیم این تفکر ما غلط است. وقتی انسان پا به هستی گذاشت، خداوند او را  سر دوراهی قرار می‌دهد. حالا می‌خواهد به سمت تاریکی برود یا روشنایی‌ها. اصولاً انسان تاریکی را تجربه می‌کند برای پی بردن به عظمت روشنایی‌ها، اما موقعی که در تاریکی‌ها فرو رفت، باید از گذرگاه‌های سخت عبور کند. خارج شدن از تاریکی‌ها به این آسانی نیست. با گرفتن آموزش‌ها و حضور در جلسات می‌تواند از این گذرگاه‌های سخت عبور کند و آن موقع تبدیل به انسانی کار آزموده خواهد شد و به صلح و آرامش می‌رسد. ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

 

مشارکت همسفر مرضیه از لژیون هشتم. 

 

سلام دوستان زهرا هستم همسفر.

وادی دوم می‌گوید هیچ موجودی یا مخلوقی جهت بیهودگی قدم ب این حیات نمی‌نهد. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود ب هیچ فکر کنیم.درکل در هستی که خداوند آفریده هیچ مخلوقی بیهوده پا به هستی نگذاشته.حتی از کرم خاکی تا انسان هرکدام وظیفه و مسئولیتی دارند.ولی خداوند از بین سایر موجودات به انسان اختیار داده برای اینکه میتواند مسیرارزش  را انتخاب کند یا مسیرضدارزش. درگذشته بدون آموزش و تجربه هرجا ب مشکل می‌خوردم از خداوند گله مند بودم که چرا من در این دنیا آمدم که سختی و مشکلات را تحمل کنم، ولی با کمی تفکر میشود مشکلات را ب آرامی حل کرد،خدارا شکر میکنم. وقتی ک وارد کنگره شدم از نا امیدی درآمدم و به زندگی امیدوار شدم. و این را فهمیدم که من آدم بیهوده ای نیستم و ،وظیفه ایی در این هستی دارم. و باید در این زندگی به دنبال مسیر اصلی که خداوند برایم مقدر کرده باشم.ممنونم که به صحبت های من توجه کردید.

 

مشارکت مکتوب همسفر زهرا لژیون هشتم. 

ویرایش و ثبت:همسفر فاطمه لژیون پنجم. 

همسفران نمایندگی حکیم هیدجی 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .