جلسه هفتم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی امین قم با استادی همسفر پروانه، نگهبانی همسفر بهار و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه «قول و قرار، وفای به عهد» روز دوشنبه 3 اردیبهشت ماه 1403 ساعت ۱۴:۳۰ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خدا را شکر میکنم، روزی من قرار داد تا آموزش بگیرم و تجربه کسب کنم. از ایجنت خانم آرزو، نگهبان خانم بهار و راهنمای عزیزم خانم الهام تشکر میکنم. دستورجلسه (قول و قرار، وفای عهد) است.
با حدیثی از رسول خداوند شروع میکنم که میفرمایند: (نزدیکترین شما به من در قیامت وفادارترین، امانتدارترین و خوش خلقترین شما هستند.)
ما انسانها در زندگی مسئولیت و تکالیفی داریم که باید آنها را بپذیریم و انجام بدهیم. بعد از طی کردن مراحل رشد تکامل انسانی باید نسبت به مسئولیت و تکالیف خود شناخت پیدا کرده و در انجام آنها تلاش کنیم.
در عرصه زندگی اولین تعهد ما با ازدواج شروع میشود و این عهدی است که به صورت قرارداد و مکتوب انجام میشود که شامل مسئولیتهای زندگی مانند: همسر بودن، مادر شدن، دوستیها، رابطه بین نزدیکان و اطرافیان است. این مسئولیتها خواسته یا ناخواسته بر گردن ما میباشد.
علاوه بر وفاداری، خوش خلق بودن از ما انسانی، قابل احترام میسازد که نشانگر تعادل انسان است.
اگر من، به حرفی که میزنم و قولی که میدهم پایبند نباشم در واقع دارای ثبات شخصیتی نیستم و چه بسا از جامعه و آدمها دور میافتم.
به نظر من دستورجلسه هفته پیش (ظرفیت و مسئولیت) از وفادار بودن سرچشمه میگیرد. اگر من، فردی وفادار و خوشخلقی باشم در نتیجه مسئولیتپذیر نیز هستم. این دستورجلسه خیلی گویا است و ساعتها میتوان در موردش صحبت کرد.
در کنگره ۶۰، وقتی منِ پروانه وارد لژیون میشوم، عهدی بین من و راهنمای عزیزم بسته میشود و باید به آن پایبند باشم.
در کتاب آسمانی هم بسیار به این امر تاکید شده است که پایه و اساس انسانیت است.
در هر نقطه از جهان از هر دین و مذهب که باشیم، وفای به عهد حائز اهمیت است.
همه شما عزیزانی که در لژیون سردار حضور دارید، به ویژه خود من کم و بیش اهمیت به موقع حاضر شدن در این لژیون را درک کردهایم و برای این لژیون ارزش قائل هستیم و نسبت به تعهدهای مالی و اخلاقی آن پایبند هستیم.
از زبان یک همسفر میگویم: یادم نرود زمانی که مسافر من مصرفکننده بود، چگونه من دعا میکردم و به زمین و زمان چنگ میزدم که اگر حال مسافرم خوب شود، چه کارهایی خواهم کرد.
اکنون شکرگزار خداوند بودن و قدردانی از کنگره ۶۰ همان وفای به عهد میباشد.
به قول حافظ شاعر بزرگ که میگوید:
(مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم)
این شعر زیبا به وادی چهاردهم برمیگردد که من بر عهد و پیمان خود استوار باشم، به انسانها عشق بورزم و بدانم که خداوند به عهدی که من بستهام، دانا و بینا است و در لوح محفوظ ماندگار است.
از استاد سردار مدد میخواهم که وفادار و خوش قول باشم تا عهد خود را نشکنم، چون شکستن پیمان، تخریب بسیار زیادی روی خودم و اطرافیانم خواهم داشت.
مشارکت ایجنت گروه خانواده همسفر آرزو:
انسان برای انجام هر کاری باید تفکر داشته باشد، باید دقت کند که آیا توانایی انجام آن کار را دارد یا نه؟
قول و تعهد ما برای کاری که میخواهیم انجام بدهیم خیلی مهم است. در لژیون سردار حضور داریم ولی گاهی اوقات بر اثر سهلانگاری تعهد خود را از یاد میبریم. شاید دلیل آن، مدت زمانی است که به ما فرصت دادهاند و تصور میکنیم که هنوز زمان زیادی داریم و به دنبال برطرف کردن خواستههای دیگر خود میرویم.
البته اکثر افراد اینگونه نیستند ولی حضور در لژیون سردار به ما کمک زیادی میکند تا نسبت به آن تعهدی که دادهایم، وفای به عهد کنیم و آن را پرداخت کنیم.
اکثراً عزیزانی که در لژیون سردار شرکت نمیکنند، به آن تعهدی که دادهاند خیلی پایبند نیستند.
نکته و دلیل مهم شرکت در لژیون سردار، رشد و جهشی است که در پرتوی آموزشها به آن میرسیم مانند: تعهد، وفای به عهد و پیمان است.
متأسفانه بعضی از عزیزان کم لطفی میکنند، عضو لژیون سردار میشوند و شاید مبلغ مورد نظر را هم پرداخت کنند ولی در لژیون حضور ندارند. قطعاً این افراد برای سال آینده آن تفکر لازم را پیدا نکرده و به رشد لازم نمیرسند و حال خوب این لژیون را تجربه نمیکنند.
اگر من قادر به بخشیدن باشم، این کار در زندگی و رشد من تاثیرگذار است. امیدوارم عزیزانی که تعهد دارند، بتوانند مقدار مبلغ خود را پرداخت کنند، هر چند آقای مهندس در قید و بند این مسائل نیستند. اصل تاثیر انجام این کار، روی خودمان است.
اگر آن پول را هم پرداخت نکنیم، کسی چیزی به ما نمیگوید که چرا تعهد خود را پرداخت نکردهاید؟ فقط عذاب وجدان برای من باقی میماند چون وفای به عهد نداشتهام. عدهای هم عهد و پیمان برایشان مهم نیست و داستان آنها جدا است.
شخص خود من، از وقتی که به کنگره آمدهام، واقعاً عوض شدهام و فرق کردهام.
قبلاً تا آن جایی که میتوانستم قول نمیدادم و زیر بار مسؤلیت نمیرفتم چون خودم را میشناختم. زمانیکه مسؤلیتی را قبول میکردم باید حتماً آن را انجام میدادم.
در کنگره ۶۰ متوجه شدم که این کار خودش حس خیلی خوبی دارد، برای کسی که واقعاً میخواهد مسؤلیتی قبول کند.
کمکم توانستم حس مسئولیت و خوشقولی را در خود رشد بدهم و این قضیه به من کمک کرد تا سعی کنم و مسئولیت بپذیریم.
امیدوارم همگی بتوانیم آموزشها را دریافت کنیم و نه تنها در کنگره بلکه در زندگی خودمان کاربردی کنیم.
تایپ: همسفر زهره عضو لژیون سردار
عکاس: همسفر نسرین مرزبان خبری
ویراستار: همسفر زهرا خدمتگزار سایت
ارسال: همسفر مرضیه عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
195