عملکرد لژیون راهنما همسفر سحر با استادی همسفر وجیهه با دستورجلسه «وادی چهاردهم» روز دوشنبه سوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
سخنان استاد:
سلام دوستان وجیهه هستم یک همسفر، آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. وادی چهاردهم با پیام محبت شروع میشود و جمعبندی کل وادیها است که به نقطه عشق و محبت فرود میآید. ظرف تهی یعنی خالی؛ اینجا ظروف به معنی انسانهایی هستند که درونشان از محبت خالی است، انسان اگر همهچیز داشته باشد اما محبت و عشق نداشته باشد دقیقاً مثل ظرف خالی است و این کلام خداوند است.
زمین و آسمان به هم مرتبطاند و دستورات فقط از آسمان به زمین نمیآید و برگشت هم دارد چون بر مبنای جواب، حرکت بعدی انجام میشود و برای آسمان هم مهم است که در زمین چه انجام شود. آنچه به نظر میآید شکافتنی نیست اما هم شکافتنی است و هم قابلحل است؛ ما باید مسیری برای آن انتخاب کنیم چون هیچچیز در هستی وجود ندارد که قابلحل نباشد و مشکلات همه قابل شکافتن هستند؛ شکافتن دو نوع است شکافتن علم و شکافتن مشکلات که بامحبت و صبر میتوانیم بشکافیم آنچه شکافتنی نیست.
در کائنات امواج عشق یکدیگر را جذب میکنند و خداوند خود حیات است و انسان هم مخلوق خداوند هست و با صبر و استقامت، از بیداری تا هوشیاری فاصله چندانی نیست پس باید صبر داشته باشیم و بدانیم انسانی که خصومت و دشمنی دارد، بیشترین تخریب را به خود وارد میکند نیز بدانیم. وقتی اعتقاداتی داریم و بامحبت واقعی که حضوری باشد و قراردادی و به لمس و سخن یا پول یا مقام یا به جسم یا به جان نباشد و دوست داشتن از درون باشد آن موقع ما محبت را لمس میکنیم اگر محبت واقعی باشد و کسی، کسی را دوست داشته باشد و او خطا کرده باشد حتی اگر خطایش هم عمدی باشد باز سعی میکند به او کمک کند سپس راهنمایی و یا او را انتقاد میکند.
برای آنهایی که در ضد ارزشها غوطهور هستند، دو راه بیشتر وجود ندارد؛ یا باید مراحل تزکیه و پالایش را انجام داده و به صراط مستقیم روند و اصلاح شوند و جایگاه خود را بیابند و یا صبر کنند که نیروهای مخرب و بازدارنده با گردبادی عظیم آنها را به عمق ظلمات هدایت کند چون وقتی در ضد ارزشها فعل ضد ارزش را انجام دادیم، خودکار به عمق تاریکیها میرویم.
خطابه اول را سردار در مورد اضداد بیان میکنند که اضداد مانند یک تکانه برای بیداری انسانها هستند که انسانهای ناآگاه نمیدانند، نیروهای مخالف میخواهند او را از مسیر دور کنند و بهطرف خواستههای خود برند. چیزی که شاید در تصور نیاید اما باعث حرکت جهان و انسان و چرخش او میشود "اضداد" است. اضداد یعنی تاریکی و روشنایی، حقارت و سرافرازی، مهر و قهر؛ اضداد مثل یک شوک و ضربهای برای بیداری انسانها است. کار اضداد و مأموریت آنها این است که تا انتها تخریب ایجاد کنند و موضوعشان "تکانه" است. انسانهای ناآگاه با کوچکترین چیزی سریع از خود واکنش و عکسالعمل نشان داده یا بلافاصله میخواهند جبران نمایند و در اینجا نیروی مخالف، آماده است که از انسان بیتفکر، حرکتی عظیم ایجاد کند و نیز منتظر است از حرکت انسان ناآگاه حداکثر استفاده را ببرد و از نیروی او برای نابودی خود او استفاده کند اما اگر انسان آگاه باشد صبر میکند، فکر کرده و فوری واکنش نشان نمیدهد و با آرامش عمل میکند؛ هرقدر انسانها به عقل و آگاهی نزدیک شوند و خودشان را کامل کرده و به دانایی برسند، اضداد کمرنگ میشوند و هرچقدر نیروهای ضد، آموزشدیده و آگاهی بیابند، جداشده و به روشنایی میپیوندند.
همسفرفاطمه :
از عشق چه بگویم آنقدر عظیم هست که هستی در عشق شناور است اگر عشق نبود هستی شکل نمیگرفت امواج عشق در همهجا موج میزند کافی است دستت را دراز کنی و اگر دستت خالی از کینه و نفرت باشد، عشق در آن جای میگیرد. عشق مجموعهای از اضداد را در خودش جمع کرده است؛ هم گل است و هم خار، هم وصل است و هم هجران، هم نار است و هم نور
مثلث عشق دارای سه ضلع است که از سایهها، جاذبه و حس تشکیلشده است، شرط اول آن سایههاست باید چیزی وجود داشته باشد بعدازآن به جاذبه نیاز داریم؛ عشق هم قدرت جاذبه و هم قدرت دافعه دارد. انسانها براثر چرخش در افکار و اندیشه و رفتار خود بهگونهای متفاوت عمل میکنند و این به فرق نگاه و داناییفرد بستگی دارد، ضلع سوم عشق حس است، حس مانند خداوند است و تمام موجودات و هستی وجود دارد و از طریق حس باهم در ارتباط هستند و کلیه دریافتها همه توسط حس است. حس اولین نیرویی است که قوهی عقل را هم به کار میاندازد اگر حس آلوده نباشد فرمان درست به عقل میدهد.
همسفر سحر:
ما اگر به دید منفی به خوبترین انسانها نگاه کنیم میتوانیم عیب و ایرادهای زیادی در آنها پیدا کنیم و اگر به بدترین انسانها به دید مثبت نگاه کنید میتوانید خوبیهای زیادی در آنها بیابید و این بستگی به فرق نگاه دارد. همهچیز در هستی دارای قدرت جاذبه و دافعه است و از سنگ و زنبور و پشه و انسان و هر چیزی در هستی که سایه داشته باشد قطعاً دارای قدرت جاذبه است و هر چیزی که دارای قدرت جاذبه است قطعاً دارای قدرت دافعه هم هست و شما چیزی در هستی نمیتوانید پیدا کنید که قدرت جاذبه داشته باشد و فاقد هرگونه قدرت دافعه باشد.
خداوند، قدرت جاذبهاش این است که انسانهای خوب را وارد بهشت میکند و دافعهاش این است که انسانهای بد را وارد جهنم میکند حتی بزرگان را در نظر بگیرید رسول خدا قدرت جاذبهاش این بود که خلقوخوی مهربان داشت و قدرت دافعهاش این بود که چند تا جنگ را رهبری کرد. حتی جامدات هم دارای قدرت جاذبه هستند و چطوری به وجود میآید؟ در یک سنگ میلیاردها الکترون در حال چرخش است که در اثر چرخش آنها قدرت جاذبه به وجود میآید و البته برای ما قابلمشاهده نیست ولی در اجسام بزرگ مثل خورشید و ماه قابلمشاهده است و این سؤال پیش میآید که قدرت جاذبه و دافعه در انسان چگونه است؟ در انسان قدرت دافعه و جاذبه بهشدت فعال است برای مثال اگر انسان مهربانی را جذب کند قطعاً قهر را دفع میکند و اگر تنفر را جذب کند قطعاً عشق را دفع میکند و اگر نور را جذب کند قطعاً تاریکی را دفع میکند و اگر ضد ارزشها را جذب کند قطعاً ارزشهای بسیاری را دفع میکند و این بهصورت خودکار و خودکار است هرکدام را بگیرید دیگری را دفع میکنید و انسانها برای اینکه از ضد ارزشها دوری کنند یکراه وجود دارد که آن تزکیه و پالایش است.
تایپ: لژیون هشتم
عکاس خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سحر( لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال : همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه( لژیون ششم)
همسفران نمایندگی امام قلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
102