English Version
English

انسان به هر چیزی که بخواهد در کنگره می‌رسد

انسان به هر چیزی که بخواهد در کنگره می‌رسد

لطفاً به‌رسم کنگره 60 خودتان را معرفی کنید؟
آخرین آنتی ایکس مصرفی هروئین، شیشه، هشت ماه است سفر می‌کنم به روش DST راهنما امیر آقا لژیون سوم الوند، داروی درمان شربت OT، ورزش در کنگره شنا، مصرف روزانه 0.8 TDS

چه موضوعی باعث نامیدی در انسان می‌شود؟
مسیرهای غلط، تصمیمات اشتباه و بلاهایی که در این راه بر سرم آمد باعث شد چندین بار تیمارستان و کمپ را تجربه کنم، اما هیچ فایده‌ای نداشت. یک فرد ناامید بودم، تنها فکرم مصرف مواد بود که بتوانم به کارهای روزانه‌ام برسم تازنده بمانم.

وادی دوم چه نقشی در شروع سفر شما برای درمان اعتیاد داشت؟
اینکه هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیاط نگذاشته است، اوایل سفرم هیچ درکی نداشتم یعنی خودم رو به هیچ می‌دانستم به خودم می‌گفتم که این چه زندگیه؟ چرا من اینجا به دنیا آمدم؟ این چه والدینی است که من دارم؟ زندگی‌ام همش شده مصرف، خماری، زندان، دعوا کردن، کتک خوردن، کتک زدن که دیگر کلاً عادت کرده بودم و در مسیر غلط بودم 6 ماه خماری برای ترک بعد بیرون آمدن و دوباره مصرف کردن برایم به عادت شده بود تا زمانی که وادی دوم را گوش کردم و متوجه شدم کل مسیری که می‌روم اشتباه بوده و به این نتیجه رسیدم که من هم یک رسالتی به گردن دارم، می‌توانم در جامعه یک آدم خوب، خدمت‌گزار و یک شخص مهمی باشم. من در کنگره 60 کلمه خدمتگزار را واقعاً لمس می‌کنم خیلی‌ها در کنار من معتاد شدند چون‌ دوستان زیادی در اطرافم بودند. زندگی‌های زیادی توسط من از هم متلاشی شد و تصورمی کنم که با خدمت کردن در کنگره 60 قسمتی از خسارات‌هایی که وارد کردم را بتوانم جبران کنم آن مسیر، مسیر زندگی من نبود کلاً در تاریکی و گمراهی بودم، یکی از اهدافم این است که در کنگره یک آدم برجسته‌ و خدمتگزار باشم.

شما با چند سفر ناموفقی که داشتید، چگونه از ناامیدی گذشته‌ و به امید رسیده‌اید؟
در ابتدا فقط فرمان‌بردار بودم. زمانی که کنگره می‌آمدم هر ساعت مواد مصرف می‌کردم آخرین باری که مصرف مواد داشتم روز سه‌شنبه بود و تا روز پنجشنبه مصرف نکردم که صبح آن روز راهنمایم گفت؛ به پارک بروم. تمام‌روزهای درمان من یک روز، یک روز گذشت، به خود گفتم که اگر بد شد دوباره می‌روم و مصرف می‌کنم، با این روش که روبه‌جلو می‌رفتم بعدها متوجه شدم که این مسیر چه لذتی دارد.

هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، وقتی به سفر شما نگاه می‌کنم می‌بینم، حال خوب شما باعث شده که دوستان شما هم به کنگره بیایند لطفاً حس و حال خودتان را راجع به این موضوع بیان کنید؟
من در این چند مدتی که در کنگره سفر می‌کنم به کسی پیشنهاد اینکه به کنگره بیاید را نداده‌ام. زمانی که در جمع می‌نشستم کلاً بی‌احترامی می‌کردم، از الفاظ نامربوط استفاده می‌کردم و هیچ کجا قبولم نداشتند. در حال حاضر دوستانم از سالم شدن من در تعجب هستند. خیلی حس و حال خوبی دارم و این را می‌دانم که اینجا اگر درمسیر کنگره باشم شال راهنمایی را دریافت می‌کنم. آن‌وقت حس و حال خیلی بهتری نصیبم می‌شود.

درک شما از وادی دوم؟
برداشتم از وادی دوم امید داشتن است؛ بیهوده به کنگره نیامده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که انسان به هر چیزی که بخواهد در کنگره می‌رسد. مادیات مانند یک قطره در اقیانوس است اما در کنگره به آن نیز می‌رسیم پس فقط اینکه باید به حرف راهنما گوش دهم و در مسیر کنگره حرکت کنم. در وادی دوم متوجه شدم که تمامی این مخلوقات آمده‌اند به انسان کمک کنند پس چگونه انسان خودش را ناامید، خوار و ذلیل می‌کند همه این‌ها از نداشتن دانش و آگاهی است. از این وادی متوجه شدم که اگر در جایگاه یک مسافر قرار بگیری همه مشکلات درست‌شدنی است و به تمام خواسته‌هایت خواهی رسید.

نگاه خانواده بعد از شروع سفر نسبت به شما چگونه است؟
همسفر من چهار سال است به کنگره می‌آید والان تازه هشت ماه است متوجه شده کنگره چیست، طعم لذت، خوشحالی و حس خوب در خانواده‌ام جاری‌شده است.

کلام آخر:
آرزو دارم که در کنگره 60 ماندگار باشم رهایی بگیرم و خدمت‌گزار باشم.

تهیه و تنظیم: مسافر احد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .