دومین جلسه از دوره نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران شعبه دکتراحمد،با دستور جلسه(وادی دوم و تاثیر آن روی من ) با استادی، همسفر سوسن و نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر مرجان در تاریخ سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که در این جایگاه خدمت میکنم.در مورد دستور جلسه وادی دوم و تاثیر آن روی من. آقای مهندس میفرماید: موجوداتی که در جهان هستی هستند،نباید خودشان را بیهوده و پوچ احساس کنند، خداوند بزرگ به مخلوقاتش نیرو هایی داده است، که باید از آنها استفاده کند. وقتی انسان پا به هستی میگذارد در دو راهی تاریکی و روشنایی قرار میگیرد، اصولا انسان چون کنجکاو است ،راه تاریکی رو پیش میگیرد و بعد باید از گذرگاههای سخت عبور کند و بعد از عبور از راه صعب العبور به روشنایی میرسد. اون موقع به انسان کار آزموده تبدیل میشود که میتواند با آرامش و آسایش زندگی کند.
ما در هستی تنها و بی پشتیبان نیستیم، قدرت مطلق ما را کمک میکند که به همه اهدافمان برسیم. اما یک شرطی دارد که ما از ضد ارزش ها دوری کنیم و به سمت ارزشها برویم، اون موقع در راه صراط مستقیم قرار میگیریم و در مسیر آسایش و آرامش قدم میگذاریم.
از تجربه خود من، قبل از آشنایی با کنگره ۶۰ احساس ناامیدی داشتم و به خداوند میگفتم چرا من را آفریدهای؟ چرا من اینقدر مشکل دارم ؟و چرا من را در سختی قرار دادی و همیشه خودم را در همه کارها خیلی عاجز وناتوان میدانستم ولی بعد از آشنایی با کنگره ۶۰، اولین کار به من گفتند وادی اول را بنویس و من تفکر کردن را آموختم.همچنین من گوش به فرمان راهنمای عزیزم بودم. تو وادی اول بهم گفت: اول تفکر کن بعد حرکت و در وادی اول میگوید، وقتی که حرکت میکنی در راه صراط مستقیم باش تو راه ارزشها باش تا راه برایت نمایان بشود.
استاد امین در یکی از سیدیهایش میگوید ممکن است انسان جایگاه و مقام و پولی نداشته باشد اما درونش یک شهر وجودی دارد که پر از سلول است این شهر وجودی احتیاج به یک فرمانروا دارد و فرمانرویی این شهر وجودی خودم هستم اونجا فهمیدم که باید از شهر وجودم مواظبت کنم که بتوانم همسفر خوبی برای مسافرم باشم. الان با آموزشهای کنگره ۶۰ از خداوند سپاسگزارم و خیلی شاکرم که من را خلق کرد و به من توانایی و نیرو داد تا در این محبت و در محبتهای دیگر گام بردارم. همان طور که مسافر من خیلی قشنگ سفر کرد و به رهایی رسید و همینطور هم به آرامش رسیدم .
از راهنمای خوبم خیلی تشکر میکنم برای این روشنایی و راه نوری که به من نشون داد و من را تو صراط مستقیم قرار داد. ممنون که به صحبت های من گوش دادید.
تایپ:همسفر مرجان (لژیون دوم )
عکس:مرزبان همسفر سمیرا
ویرایش و ارسال :همسفر زهره
- تعداد بازدید از این مطلب :
215