سلام دوستان سوسن هستم همسفر
در وادی اول یاد گرفتیم که با تفکر ساختارها آغاز میشود. یاد گرفتیم که قبل از انجام هر کاری باید تفکر کنیم و درست فکر کنیم؛ یعنی حرکت از یک نقطه مجهول برای رسیدن به نقطه معلوم، هدف معلوم و در جهت مثبت؛ امّا وادی دوم میگوید: که اگر به تمام جهان هستی نگاه کنیم، میبینیم که خداوند هیچ چیزی را بیهوده نیافریده است. خداوند، هر نعمتی را که به ما داده حکمتی دارد، مثلاً شیطان را آفرید تا انسان را مورد آزمایش قرار دهد و انسان بتواند را ه درست را انتخاب کند. جانوران و گیاهان مفید و غیر مفید را آفرید تا بتواند به درک درست برسد و از این اضدادها در زندگی خود الگو برداری کنیم و در راه مستقیم گام برداریم. من از وادی دوم یاد گرفتم که اگر در زندگی دچار مشکلات وسختیها شدم، ناامید نشوم و نباید شروع به غر زدن و کفر گوی کنم؛ زیرا که وجود این مشکلات حکمتی دارد، این مشکلات را سر راه من قرار داده تا با استقامت، صبر و حوصله و تفکر درست این مشکلات را از سر راه خود بردارم. وجود این مشکلات انسان را پختهتر و آزموده و باتجربه میکند و باعث میشود که بتوانم چراغ راهی باشم بر سر راه کسانی که گرفتار تاریکی شدهاند.
سلام دوستان فریبا هستم همسفر
در وادی اول یاد گرفتم با تفکر ساختار شکل میگیرد؛ بدون تفکر آن چه هست رو به زوال میرود؛ یعنی درست فکر کردن قبل از انجام هر کاری و هر حرف و هر سخنی. پیام وادی دوم این است که خداوند بزرگ هیچ مخلوقی را جهت بیهوده بودن و یا به منظور تماشاگر بودن در این جهان نیافریده است. وادی دوم امید و امیدواری را به من نوید میدهد. واقعاً اگر به درستی تفکر کنم و افکار و اندیشه مخرب را به درون خودم راه ندهم، هیچ موقع احساس ناامیدی به من دست نمیدهد. زندگی مانند دوچرخه سواری است که برای حفظ تعادل همواره باید رکاب زد. ناامیدی یکی از محکمترین ابزارهای شیطان است، هرچه حس پوچی و ناامیدی بیشتر در وجودم باشد، ابزار بهتری برای شکست خود به شیطان دادهام. ما در جهان هستی بدون پشتیبان نیستیم و نیروی عظیم و شگفتانگیزی به نام قدرت مطلق یا خداوند یا نیروی برتری وجود دارد که میتواند یاری رسان ما باشد.
سلام دوستان توران هستمهمسفر
وادی اول به ما طرز تفکر و تصمیم گرفتن را میآموزد. وادی دوم در ادامه ی راه از ما میخواهد که با تفکر و گرفتن تصمیم در مسیر نیروهای منفی و ضد ارزشی حرکت نکنیم؛ چرا که با حرکت در ضدارزشها به طرف یاس و ناامیدی میرویم که آخرش بیماری و تباهی است؛ امّا بالعکس اگر در صراط مستقیم قدم برداریم، همخودمان از حال خوب برخورداریم و هم به اطرافیان صدمه نمی زنیم. آقای مهندس فرمودند: «ناامیدی و یأس و خودکشی در کنگره با آموزش صحیح و درمان درست خود به خود از بین میرود.»
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر
وادی دوم می گوید؛ هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. من تا زمانی که وارد کنگره نشده بودم، حس بیهودگی و ناامیدی را داشتم و همیشه از این که آفریده شده بودم از خدا شاکی بودم، تا اینکه به کنگره آمدم و یکی از سیدیهای استاد امین را گوش کردم. ایشان جملهای فرمودند که من خیلی دوست داشتم و این جمله من را به فکر فرود برد و واقعا لذت بردم، ایشان فرمودند: «درست است که یک انسان شاید مقامی نداشته باشد، پولی نداشته باشد، جایگاهی نداشته باشد و شاید هم سودی برای کسی نداشته باشد؛ ولی درونش یک شهر وجودی دارد، در این شهر پر از سلول است. این شهر یک فرمانروا میخواهد که من هستم.» وقتی به این فکر کردم به خودم آمدم، گفتم من خودم را دارم این که باید به خودم، به سلولهای خودم اهمیت بدهم، این حس من را خوشحال کرد، این که من اگر هستم باید دلیلی داشته باشد و جهت بیهودگی خلق نشدم. اگر من فرمانروای شهر وجودی خودم باشم پس من ماموریتی دارم من باید خوب باشم، باید مواظب جسم خودم باشم.
رابط خبری: همسفر فریبا، رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون سوم)
عکاس: مرزبان خبری، همسفر مرضیه
ویراستار و ارسال: راهنمای تازهواردین، همسفر سمانه
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
123