English Version
English

معجزه حیات خود حیات است

معجزه حیات خود حیات است

سلام دوستان لیلا هستم همسفر

ابتدا از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان بابت آموزش‌هایشان تشکر و قدردانی می‌کنم. از راهنمای خوبم خانم نسرین عزیز تشکر می‌کنم.
وادی دوم می‌گوید: «هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌نهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» اگر ما به‌ تمام هستی نگاه کنیم، می‌بینیم امکان ندارد چیزی پیدا کنیم، که جهت بیهودگی پا به هستی گذاشته باشد.  زمانی که انسان پا به هستی گذاشت، نیروی‌مافوق یا قدرت‌هستی او را برسر دوراهی قرار داد و که یک راه؛ تاریکی‌ها و دیگری روشنایی‌ها بود. اگر انسان در تاریکی‌ها فرو برود باید از گذرگاه‌های‌سخت عبور کند تا از تاریکی‌ها خارج بشود. ما در جهان هستی تنها و بدون پشتیبان نیستیم. نیروی شگفت‌انگیزی به‌نام خداوند و یا نیروی‌برتر وجود دارد و یاری‌رسان ما است. فلسفه‌وجودی ما و خلقت آنقدر عظیم و ادامه‌دار است، که حتی به ذره‌ای از شناخت آن پی نبرده‌ایم. وادی دوم به ما یاد می‌دهد ما هیچ‌کدام بیهوده نیستیم، حتی اگر خودمان فکر کنیم که بیهوده‌ایم. ما باید ارزش خودمان و ارزش کارهای خودمان را بدانیم و تلاشمان را بیشتر کنیم تا بهتر از قبل عمل کنیم.

سلام دوستان معصومه هستم همسفر

ما در وادی اول یاد گرفتیم تفکر کنیم زمانی که خوب و درست فکر کردیم می‌بینیم، مخلوقات خداوند بیهوده آفریده نشده‌اند. در آفرینش جهان هستی و مخلوقات یک حکمت وجود دارد که ما از آن آگاهی نداریم. یک نمونه این است زمانی که ما فکر درست نکردیم در راه نادرست قدم برداشتیم، در تاریکی‌ها فرو رفتیم، در زندگی با‌مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شویم، اعتمادبه‌نفس خود را از دست می‌دهیم و دروازه ناامیدی را باز می‌کنیم، فکرهای منفی جایگزین می‌شود. در این زمان است فکر می‌کنیم که بی‌جهت آفریده شدیم و کاری از ما برنمی‌آید؛ ولی اگر تفکر درست باشد و بدانیم ما درکجا اشتباه فکر کرده‌ایم تا به‌این مرحله سقوط رسیده‌ایم و قبول کنیم که راه را اشتباه رفته‌ایم، آن زمان در وجود خود یک جنگ‌نرمی به‌وجود می‌آید و نیروهای مثبت و منفی در کشمکش هستند، تا ما را به‌جهت خودشان سوق بدهند. اگر به نیروهای مثبت و فرمان‌الهی بها بدهیم در راه صراط‌مستقیم قدم برداریم در این جنگ پیروز می‌شویم و به‌شناخت وجودی خود و به فلسفه‌وجودی حیات پی می‌بریم، به خود و به دیگران احترام قائل می‌شویم. یاد می‌گیریم که من به‌عنوان یک انسان برای چه به این جهان آمده‌ام. من انسان چه‌کاری برای خود و برای جامعه باید انجام بدهم و چه تأثیری داشته باشم. من به نوبه خودم یاد گرفتم که همه مخلوقات خداوند بیهوده آفریده نشده است و باید قدردان داشته‌هایم باشم و برای شناخت خود و شناخت ذره‌ای از جهان هستی تلاش کنم.

سلام دوستان زهره هستم همسفر

هرکسی در این خلقت، بیهوده نیست، حتی اگر خودمان براین باور باشیم که هیچ نیستیم و ارزشی نداریم. این‌گونه نیست و همهٔ مخلوقات باارزش هستند. باوجود اینکه ممکن است ما فلسفهٔ خلقت بعضی از موجودات را ندانیم؛ اما آن‌ها نیز قطعاً هدفی در هستی دنبال می‌کنند. اگر تفکر و اندیشهٔ ما، درست باشد زمانی که کسی از ما انتقاد کند اگر انتقاد او صحیح باشد، آن را قبول می‌کنیم و اگر آن انتقاد درست نباشد برهم نمی‌ریزیم و برایمان اهمیتی ندارد. تصاویر ذهنی می‌توانند روی ما تأثیرگذار باشند. این تصاویر در ذهن ما تولید و ظهور می‌شوند که شامل تصاویر مثبت و منفی هستند. ممکن است یک تصویر، صفحهٔ مرگ ما را به‌وجود آورد. به‌عنوان‌مثال، تصور کنیم که یک بیماری در ما، پیشرفت کرده است، لاغر شده‌ایم و درحال مرگ هستیم و با این تصویر منفی، زندگی کنیم. ممکن است تصویری دیگر داشته باشیم که سرحال هستیم، حالمان خوب هست و امید‌ به‌زندگی داریم که این‌ها تماماً به تفکرات ما بستگی دارد.

تفکرات غلط یا حرکت در مسیر ضدارزش‌ها می‌تواند روی ساختارهای جسم، تخریب‌های فراوانی ایجاد کند که این تخریب‌ها، خود را به‌صورت انواع بیماری‌های جسمی و روانی نشان می‌دهد که در پزشکی به آن‌ها، بیماری‌های روان‌تنی یا سایکوسوماتیک می‌گویند؛ یعنی بیماری‌هایی که از تأثیر فکر و اندیشه روی جسم انسان به‌وجود می‌آید. زمانی که انسان پا به‌عرصه هستی گذاشت، نیروی‌مافوق؛ یعنی خداوند او را به یک دوراهی هدایت کرده است، یکی راه تاریکی‌ها یا ضدارزش‌ها و دیگری راه روشنایی‌ها یا ارزش‌ها که انسان با اختیار خود، یکی را انتخاب می‌کند. اصولاً انسان تاریکی‌ها را برای پی‌بردن به عظمت روشنایی‌ها تجربه می‌کند؛ زیرا جهان بر پایه‌اضداد بناشده است و تا زمانی که ما تاریکی‌ها را تجربه نکنیم عظمت روشنایی‌ها را درک نخواهیم کرد یا اگر گرسنگی نکشیم  هیچ‌گاه لذت سیری را متوجه نمی‌شویم.

ما در جهان هستی، تنها و بدون پشتیبان نیستیم و نیروی بزرگی به نام خداوند یا قدرت‌مطلق وجود دارد که می‌تواند یاری‌رسان ما باشد و ما را حمایت کند؛ ولی جلب حمایت این نیرو شرط خودش را دارد و آن دوری از ضدارزش‌هایی هم‌چون غیبت، دزدی، بدگویی، تهمت و... می‌باشد و پرداختن به ارزش‌ها، رفتن در صراط‌مستقیم است؛ بنابراین بهتر است کمی تفکر کنیم و به فلسفه‌وجودی خودمان و دیگران ارزش و احترام بگذاریم و بدانیم که هیچ‌یک از ما جهت بیهودگی یا تصادفی پا به حیات نگذاشته‌ است.

سلام دوستان طاهره هستم همسفر

وادی دوم می‌گوید: اگر به تمام هستی نگاه کنیم خواهیم دید امکان ندارد چیزی را پیدا کنیم که به جهت بیهودگی پا به هستی گذاشته باشد. انسان موجودی قدرتمند است، نیروها و قدرت عظیمی به او داده شده است. نیروهای منفی خوب می‌دانند که انسان باوجود این نیروها و قدرت‌ها شکست‌ناپذیر است و از بیرون نمی‌تواند او را شکست دهد؛ بنابراین می‌خواهد از درون، نیروهای انسان را خنثی کند و به او احساس پوچی دهد.

اما وادی دوم می‌گوید که، حتی ریزترین موجود هستی به هیچ خلق نشده است و دارای نقش و عملکرد خاصی است که هیچ چیزی نمی‌تواند جای آن را پر کند. همه مخلوقین هدف مشخص و راه‌ومسیر روشنی دارند، فقط باید آن را پیدا کرد و درجهت مثبت حرکت نمود. وادی دوم ما را یک قدم به روشنایی‌ها نزدیک‌تر می‌کند و دست نیروهای منفی را از ما کوتاه می‌کند؛ زیرا خواسته‌های نیروهای منفی بازگشت دوباره ما به تاریکی‌ها و دوزخ است و با تزریق یأس و ناامیدی توان ما را می‌گیرد و ما را از تجربه‌ مسیر روشنایی محروم می‌کند. اما انسان باید عبور از گذرگاه را یاد بگیرد و ذره‌ذره اقدام به حل مسائل و کاربردی کردن دانش خود نماید. این نکته حائز اهمیت است که نیروهای الهی آن طرف پل در فردوس برین مارا نظاره می‌کنند درست در نقطه مقابل نیروهای منفی هستند و ما را از طریق الهام‌والقاء یاری می‌دهند. آن‌ها خوب می‌دانند که ما باید به نیروهای درونیمان ایمان داشته باشیم و همواره تلاش کنیم و وادی دوم را همانند ستونی محکم از جنس آگاهی بنا کنیم و هرگز امیدمان را از دست ندهیم.

سلام دوستان شهلا هستم همسفر

وادی دوم می‌گوید: «هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» 
در وادی دوم اشاره شده است، اگر احساس پوچی و ناامیدی به ما دست داد علت آن این است که اعتمادبه‌نفس خود را به‌علت تفکرات غلط از دست داده و در مسیر ضدارزش‌ها قرار گرفته‌ایم. درگیر شدن با بیماری‌های روحی‌وروانی به‌جسم خود آسیب رسانده‌ایم. اگر به هستی نگاه کنیم، انسان و خلقت انسان را بشناسیم و در مسیر ارزش‌ها حرکت کنیم و باتغییر دیدگاهمان می‌توانیم به آرامش برسیم. برای حیات خود، ارزش و احترام قائل باشیم. زندگی کردن و حیات ارزشمند است. معجزه حیات، خود حیات است. قطعاً اگر باور نداشته باشیم که بیهوده خلق نشده‌ایم، درپی زندگی آرام و لذت‌بخش برای خود تلاش می‌کنیم. برای ساختن و تکامل جسم‌وروان و جهان‌بینی خود مسئول هستیم و باید این مسئولیت را در جهان‌خلقت به نحو‌احسنت انجام دهیم. در آخر از خدای خودم سپاسگزارم که در مسیر کنگره ۶۰ قرار گرفتم.

سلام دوستان طاهره هستم همسفر

در هستی همه انسان‌ها، حیوانات، گیاهان، نباتات طبق یک فرمانی به‌وجود آمده‌اند و هیچ‌کدام بیهوده آفریده نشده‌اند. فلسفه خلقت انسان بسیار عظیم‌تر و پیچیده‌تر نسبت به‌ سایر مخلوقات است و به‌خاطر همین هیچ انسانی نمی‌تواند، بگوید من به هیچ دردی نمی‌خورم و یا بیهوده آفریده شده‌ام. شاید این مسئله در ذهن یکایک ما به‌وجود آمده است که ما چرا آفریده شده‌ایم؟ به هیچ دردی نمی خوریم. لذا هر انسانی برای تکامل یافتن آفریده شده است. اینکه قدم در دنیا بگذارد و کامل شود، کامل شدن؛ مستلزم آموزش گرفتن و خدمت کردن است. اگر ما بتوانیم آموزش‌های لازم را در جهت درست بگیریم و خدمت کنیم بستر رسیدن به کمال را ایجاد کرده‌ایم.

رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون سوم)
عکس: مرزبان خبری، همسفر زهرا
ویراستار و ارسال: خدمتگزار سایت، همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی ساوه

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .