ششمین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، ویژه همسفران نمایندگی چالوس با نگهبانی همسفر فاطمه، دبیری همسفر مریم و استادی همسفر سکینه با دستورجلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» در روز دوشنبه ۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز توانستم در این مکان مقدس و امن قرار بگیرم و در جمع شما دوستان عزیز باشم. وادیها در واقع به ما آموزش میدهند؛ مانند راهها یا پلهایی هستند که رهجو باید سپری نماید تا به صلح و آرامش برسد، از وادی اول شروع میشود و در نهایت به وادی عشق و محبت میرسد و آنجا است که بدون هیچ چشمداشتی میتوانیم دوست داشته باشیم و ببخشیم و بگذریم در وادی اول تفکر درست را یاد گرفتیم؛ اما وادی دوم میگوید؛ هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. اگر به هستی نگاه کنیم، موجود زنده یا غیرزندهای پیدا نمیکنیم که بیخودی و بیهوده پا به حیات گذاشته باشد. آقای مهندس در سیدی وادی دوم داستان حضرت موسی را تعریف کردند، زمانیکه به کوه تور برای مناجات میرفتند، کرمی را دیدند که در لجن غوطهور بود و از خدا سوال کردند که خدایا این کرم را برای چه خلق کردی؟ خداوند پاسخ داد که اتفاقاً قبل از تو کرم پرسید: خدایا موسی را برای چه آفریدی؟ کرم برای هوا رسانی به خاک و رشد گیاهان مناسب است، کوسه در دریا، حیوانات و موجودات مرده را میخورد و باعث پاکسازی درياها میشود، اگر لاشخورها نبودند، بوی تعفن طبیعت را فرا میگرفت، بوتههای بیابانی که تصور میکنیم بیارزش هستند، اگر نباشند خاک و شن و ماسه به طرف شهرها میآیند و باعث نابودی میشود. ما انسان و اشرف مخلوقات هستیم و خداوند ویژگیهای زیادی؛ مثل اختیار به ما عطا کرده است، آیا من میتوانم بگویم بیهوده به این حیات پا گذاشتهام؟ آقای مهندس در جلسه چهارشنبه فرمودند؛ باغبان به یک درخت، فقط آب و کود میدهد و سالایانه مقدار زیادی میوه میدهد، حیواناتی مثل گاو و گوسفند فقط یونجه و علف و آب میخورند؛ اما کلی شیر و ماست و محصولات دارند، این برای من تلنگری است که به خود بگویم من که در این جهان هستم، نباید هیچ خاصیتی داشته باشم؟ خانوادهام که برای من زحمت کشیدند، آیا من قدردان آنها هستم؟ خداوند من را خلق کرده و نعمتهای زیادی عطا نموده، آیا سپاسگزار نعمتهایش هستم؟ یا همیشه کفر نعمت و ناسپاسی میکنم و طلبکار هستم؟ من که با حال خراب به کنگره آمدم و مسافرم به درمان رسید و خودم به آرامش نسبی رسیدم، آیا قدردان کنگره هستم؟ آيا بازپرداخت در قبال دریافتهایم دارم یا خیر؟ بعضی انسانها دائم در حال گله و شکایت هستند و با یک مشکل کوچک دچار ناامیدی میشوند و میگویند: چرا خدا ما را آفرید؟ این وادی به انسانها میگوید؛ ناامید نباش و صبر کن.
انسان تاریکیها را تجربه میکند برای اینکه قدر روشناییها را بداند، اگر غمگین هستیم دلیل این نیست که فکر کنیم بدبخت و بیچاره هستیم، غم و اندوه میتواند انسان را به بالاترین نقطه یا پائینترین مقام انسانی سوق دهد؛ اما زمانیکه انسان در تاریکی فرو رفت، باید از گذرگاههای سخت عبور کند و زمانیکه به سلامت از گذرگاههای سخت گذشت، آنگاه کارآزموده و رها خواهد بود، فقط کافی است صراط مستقیم را پیدا کرده و در آن حرکت کند و آن وقت است که خداوند با نیروهایش شخص را یاری میکند، انسان باید دانایی خود را که شامل تفکر، تجربه و آموزش است بالا ببرد و به تزکیه و پالایش خود بپردازد. وادی دوم به ما میگوید که ما هر کدام رسالت و مسئولیتی داریم. قبل از ورود به کنگره هر زمان به مشکلی برمیخوردم همیشه از خداوند شاکی و طلبکار بودم و زمانیکه متوجه شدم همسرم مصرفکننده است، دنیا برایم تمام شده بود، شناختی از اعتیاد نداشتم و فقط میخواستم به هر طریقی شده مسافرم ترک کند و برایم مهم نبود این کار به چه طریقی انجام میشود، هر زمان که موفق نمیشد ناامید میشدم تا به کنگره آمدم و حال مسافران و همسفران را دیدم و زمانیکه دیدم مصرفکنندهای که مدت زیادی است مصرف میکند توانسته به درمان، حال خوش و رهایی برسد، فهمیدم اینجا همان جای است که مسافر من نیز میتواند به درمان و رهایی برسد. در کنگره آموختم پایان شب سیاه، سپید است و مشکلات همیشه وجود دارند، باید بدانیم چطور با مشکلات مواجه شویم و در تزکیه و پالایش خودمان تلاش کنیم.
در ادامه: نمرات برتر آزمون شماره۴
نفر اول: همسفر الهام، راهنماهمسفر هانیه لژیون ششم با نمره ۱۸/۵
نفر دوم: همسفر پرستو، راهنما همسفر پرنیان لژیون چهارم بانمره ۱۸/۲۵
نفر سوم: همسفر مریم، راهنما همسفر سمیرا لژیون هشتم بانمره ۱۸
تایپ و ویرایش: راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
عکس: مرزبان خبری
ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر فاطمه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
177