English Version
English

از جانشینی خداوند تا قعر چاه بیهودگی

از جانشینی خداوند تا قعر چاه بیهودگی

سلام دوستان فرهاد هستم مسافر در پله ۶ دهم سی سی OT می‌خواهم دیدگاه و درک خودم را از وادی دوم و اینکه ما بیهوده خلق نشده‌ایم، اگر چه به بیهودگی خود فکر کنیم، در چند سطر به نظر شما برسانم. خداوند وجودی بی‌نهایت است و همه کمالات را دارد. آفریدن و ایجاد کردن فیض است نه نیاز، یعنی خداوند بخاطر کمال فیاض بودنش هر چه را که لایق آفرینش است خلق می‌کند؛ یعنی چرایی آفرینش از ناحیه او از صفت فیاض سرچشمه گرفته است و از ذات اوست. از سوی دیگر او حکیم است و از حکیم فعل بیهوده صادر نمی‌شود از این رو آفرینش انسان و کائنات و نظام هستی هدفمند است. آیا خداوند نیاز دارد به خلق کردن اینهمه عظمت حیران کننده عقل ها و اینهمه نظم و قاعده که وادار میکند هیبت هر عظیمی از اجزای کائنات را به خشوع و سجده بر خاک سجود؟ در حالی که خدا در ذات خود صمد است یعنی بی‌نیاز مطلق، چگونه متوهم شویم که او از سر نیاز به دستیار یا سرگرمی و نیاز، کائنات و ملائک و بشر را خلق کرده است؟ در این نظام عظیم و منظم که اگر بتوان یک ذره و اتم را حذف کرد به اعتراف دانشمندان فیزیک و اخترفیزیکدان‌ها، بی‌درنگ تعادل در کائنات به‌هم خواهد‌خورد و طومار خلقت درهم پیچیده می‌شود و کهکشان‌ها در هم کوبیده می‌شوند و نابود می‌شوند و این قیامت عظیم بخاطر نادیده گرفتن تنها یک اتم است! من مثالی که صرف نظر از ابعاد نادیدنی اما عظیم وجودیم که اقلا در ساختمان جسم خود نزدیک به ۳۵ هزار میلیارد اتم هماهنگ و گوش به فرمان دارم، بیهوده خلق شده ام!؟ انسانی که قبله و راه را گم می‌کند و هر ساعت به خیالی مشغول و هر ساعت خدایی دارد در حالیکه در کنارش مورچه‌ها و موریانه‌ها آگاهانه دست به‌کار چیزی هستند که بخاطر آن خلق شده‌اند و تقلب یا توقف نمی‌کنند، چگونه خود را از مرتبه‌ای که جانشینی خداوند در زمین است به قعر چاه بیهودگی پایین می‌کشد و به اینکه به هیچ کاری نمی‌آید و بیهوده خلق شده‌است و بود و نبودش برابر است و در هستی تفاوتی ایجاد نمی‌کند، فکر می‌کند؟


خداوند حکیم به فرستاده‌اش فرمود: لولاک ما خلقت الافلاک.
این مضمون تعمیم به عامه بشر دارد و من و تو اگر قرار بود که نباشیم خداوند دست به کار خلق افلاک نمی‌شد.
بیایید در عوض غرق شدن در توهم بیهودگی که یقین کنید القای تنها مخلوقی است که خداوند او را از خود راند، دست به کار انجام فرمان شویم در جایی که تسبیح خداوند را می‌گویند هر آنچه که در آسمانها و زمین هستند و احترام خود را بجای آوریم و به احترام مقام خود روی زانو بنشینیم که تشریف داریم در جایی که مرتبه‌ای بلند دارد و عظیم‌الشأن هستیم. زمانی که پیامبر خاتم در معراج از جناب جبرئیل پرسید که ای فرشته وحی که می‌بینم در آسمانها و در میان مخلوقات و کائنات همه به اذن خداوند تحت فرمان تو هستند و اعلی حضرت فرشتگانی که گوش به فرمان تو هستند، بگو بدانم آیا آرزویی داری؟ و حضرت فرشته وحی گفت ای محمد آرزویم این است که کاش در هیئت انسان خلق می‌شدم تا تمام توان و عمرم را صرف خدمت خلق خدا می‌کردم که انسان نمی‌داند مقام و منزلت او که به خلق خدمت میکند از جبرئیل امین بالاتر است.

 

نویسنده: مسافر فرهاد از لژیون یکم
خدمتگزار سایت: مسافر سعید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .