جلسه چهارم از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه همسفران نمایندگی ساوه با استادی راهنما همسفر فرشته، نگهبانی همسفر طاهره و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من)» روز دوشنبه ۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم هستم که دوباره در این جایگاه خدمت میکنم و آموزش میگیرم. حضور گرم اسیستانت انتخابات، خانم آذر عزیز را در نمایندگی ساوه خیرمقدم عرض میکنم.
قشنگی وادیها برای خود من این است که از تأثیراتی که وادیها روی ما گذاشته است صحبت کنیم. وادی دوم، وادی امیدواری است و این را به ما گوشزد میکند که امیدوارانه به زندگی نگاه کنیم و بدانیم مشکلات، همیشه چه بهصورت کم یا زیاد وجود دارند؛ مهم این است به این درک برسیم که چگونه با مشکلات مقابله کنیم و این مقابله کردن را در کنگره آموزش میگیریم و به تلاش و کوشش خودمان ادامه میدهیم.
این وادی میگوید: «همهچیز در درون و برون ماست که مانند قلههای بلند آتشفشان است.» اگر عمیقاً به درون خودمان فکر کنیم، میبینیم که میتوانیم خیلی چیزها را از درون خودمان به وجود بیاوریم. وقتی حس ما خیلی خوب باشد ما میتوانیم خیلی چیزها را خلق کنیم. برای خود من همینطور بوده است، وقتی روزی با حس خوب جلو بروم میتوانم بگویم آن روز، روز من بوده است و میتوانم روز خیلی خوبی را خلق کنم و برای خودم تجربههای قشنگی را حک کنم.
قبل از کنگره فکر میکردم هر شخصی در این جهان باید برای جامعه خیلی مؤثر باشد و باید کاری کند که همه به او احسنت بگویند. شاید علتش این بود که من فکر میکردم در این جهان بیهوده هستم؛ اما اکنون با آموزشهای کنگره به این نتیجه رسیدهام که بعضی اوقات فقط حضور داشتن کافی است. زمانی که یک نفر احساس میکند با من آرامش و امنیت دارد، این برای من کافی است. همینکه از زندگی فهم خوبی داشته باشیم این؛ یعنی در مسیر درستی قرارگرفتهایم.
امیدوار بودن، به من گوشزد میکند هر اشتباهی قبلا انجام دادهام، براثر تفکرات غلط و اشتباه من بوده است. همینکه بتوانم فقط یک پله امیدواری خودم را بالا ببرم و اگر مشکل یا مسئلهای برایم پیش میآید از همان اول فاتحه آن را نخوانم، کار خیلی مهمی انجام دادهام.
داستانی که من قبلاً گوش کرده بودم را برایتان نقل میکنم؛ شیطان یک روز وسایل خودش را به حراج گذاشت. وسایل شیطان ابزارهای منفی از قبیل: کینه، حسادت، نفرت، ترس و ... بودند که به کمک آنها، انسانها را گمراه میکرد. درمیان آن وسایل یک وسیلهای بسیار قدیمی و کهنه وجود داشت که بسیار قیمتی بود. شخصی از شیطان پرسید: این وسیله گرانبها چیست؟ شیطان گفت: این ناامیدی است، زمانی که به هیچ طریقی نتوانستم انسان را گمراه کنم از ناامیدی استفاده میکنم که بسیار کارساز است؛ شخصی که ناامید باشد دچار افسردگی میشود و درنهایت بهسوی مرگ میرود.
خداوند زمانی که انسان را آفرید به او اختیار داد، او را بر سر دوراهی قرار داد تا خود انتخاب کند؛ یکی مسیر پاکی و ارزشها بود و دیگری مسیر تاریکی و ضد ارزشها. انسان اصولاً تاریکیها را تجربه میکند تا به عظمت روشناییها پی ببرد. از مشکل پیشآمده باید عمیقاً پیام آن مشکل را درک کنیم تا بتوانیم در آینده دیگر با چنین مشکلاتی مواجه نشویم.
«خداوند سرنوشت هیچ قومی را عوض نمیکند، مگر آن قوم خواستههای نامعقول خود را عوض کند. تکتک ما در مقابل این انتخابات مسئول هستیم؛ برای اینکه در کنگره، معرفت، عمل سالم و عدالت جاری باشد، بایستی رأی ما برای انتخاب مرزبان بر مبنای معرفت، عمل سالم و عدالت باشد؛ در غیر اینصورت خیانتی است هرچند کوچک به خودمان، خانوادهمان، به مسافران، به همسفران و آیندگانی که بایستی در کنگره به رهایی برسند.»
نگهبان کنگره 60
در ادامه جلسه امروز، انتخابات مرزبانی دوره سوم همسفران نمایندگی ساوه با حضور اسیستانت انتخابات مرزبانی، همسفر آذر با شوروشوق فراوان برگزار شد.
پس از شمارش آرا همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر نسرین و همسفر وجیهه رهجوی راهنما همسفر سهیلا به عنوان مرزبانان دوره سوم و همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر راحله به عنوان مرزبان علیالبدل همسفران نمایندگی ساوه انتخاب شدند. ضمن خداقوت به مرزبانان دوره قبلی همسفران زهرا، برای این عزیزان دوره خدمتی پرباری را از خداوند طلب میکنیم.
مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر مهدی
عکس: مرزبان خبری، همسفر زهرا
تایپ: همسفر فخری رهجوی راهنما همسفر راحله (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: خدمتگزار سایت، همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
1013