هفتمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ ویژه همسفران نمایندگی کاشمر با نگهبانی همسفر منیره، دبیری همسفر حمیده و استادی همسفر مریم با دستور جلسه «وادی دوم»در تاریخ ۳اردیبهشت ۱۴۰۳ راس ساعت..:۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدای جلسه پشاپیش هفته راهنما را به تکتک عزیزانی که خدمت میکنند و ما از آنها آموزش میگیریم به خصوص راهنمایان نمایندگی کاشمر تبریک عرض میکنم و خداقوت میگویم. از خانم زهرا راهنمای عزیزم تشکر ویژه دارم که واقعاً حس میکنم آموزشها را به تکتک سلولهای بدنم تزریق میکنند. دستور جلسه در مورد وادی دوم هست، هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، از دیدگاه من وادیها مانند نردبان هستند و اگر شخصی بخواهد آگاهی پیدا کند و به حال خوش برسد باید این وادیها را بسان پلههایی در نظر بگیرد و در هر پلهای که پا میگذارد باید دقیق تفکر کند و در زندگی کاربردی کند که البته مدت زمان زیادی را میطلبد، چون ما هر کدام حدوداً ۲۰، ۴۰، ۵۰ سال در ناآگاهی زندگی کردهایم تا به دانایی برسیم مطمئناً طول خواهد کشید.
وادی اول در مورد تفکر است و پایه، اصل و اساس را به ما نشان میدهد چون دقیقاً این وادی میگوید: با تفکر ساختارها آغاز میشود بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود، اهمیت تفکر را برای ما روشن میکند. وادی دوم میگوید: هیچ مخلوقی بیهوده نیست و جالب است من به این وادی که رسیدم میگفتم خب این وادی که برای من نیست چون من هیچوقت به بیهودگی فکر نمیکردم ولی هفته گذشته که دقیقاً آخرین مشارکت به من رسید در صحبتم گفتم: بزرگترین مشکل من در زندگی که سالیان سال بخاطرش اذیت شدم و اشک ریختم اکنون نردبانی برای رسیدن به حال خوش من شده است. هر انسانی یک رسالتی بر عهده دارد و هیچ چیز بیهوده نیست حتی همین مشکل که بزرگترین معضل زندگی من بوده است، اگر آن مشکل نبود من با کنگره آشنا نمیشدم و هیچوقت آگاه نمیشدم که هرچه بیشتر پیش میروم میفهمم چقدر به آگاهی بیشتری احتیاج دارم. هیچ چیز در هستی بیهوده نیست اگر از دید ما بیهوده به نظر میرسد ما هنوز به حکمت خلقتش پی نبردهایم، همانطور که استاد در سیدی میگوید: موسی از خداوند سوال کرد ای خدا این کرم را برای چه آفریدی؟ خداوند لبخند زد و گفت: قبل از تو کرم از من پرسید موسی را برای چه آفریدی؟ پس ما هر کدام یک رسالت و وظیفهای بر عهده داریم و این حکم میکند که هدف داشته باشیم. بزرگترین سلاح شیطان ناامیدی است و ما برای گرفتن این سلاح از دل دشمن باید امیدوار باشیم. ممکن است من در این مرحله از خود سوال کنم تا اینجا رسالت من چه بوده؟ من به چه چیزی میخواهم برسم یا بگویم من تا اکنون که کاری نکردهام و عمرم رفته است اما من بالاترین مقامها را دارم، من در مقام یک مادر، همسر، یک زن هستم و میتوانم با گرفتن آموزشهای کنگره حال خودم را عوض کنم. زمانی که من به حال خوش برسم میتوانم به همسرم عشق بورزم و به فرزندانم عاشقانه زیستن را بیاموزم حال خوشم را به دیگران القا کنم، من دیدگاهم به هستی زمانی عوض شد که سعی کردم آموزشها را کاربردی کنم هر روز که چشمانم را باز میکنم این دیالوگ زیبا از ذهنم عبور میکند؛ نور افشانی نور زیباست وقتی در طلوع خورشید فرمان صادر میشود که بیدار شو ای از خود رمیده، به جسمت برگرد برای شروع دوباره من میدانم یک فرصت دیگر دارم برای زندگی کردن برای عشق ورزیدن، برای رسیدن به آنچه لیاقتش را دارم. عزیزی میگفت: زندگی مثل دوچرخه است برای رسیدن به خواستهها و حفظ تعادل باید در مسیر باشی و مداوم رکاب بزنی. هستی در درون ماست باید به خود قدرت حرکت بدهم و لازمهٔ آن فقط و فقط آموزش و کاربردی کردن آموزشها است.
اعلام اسامی نفرات برتر آزمون شماره ۴ از دوره پنجم «نمایندگی کاشمر»؛
اعلام نمرات برتر آزمون؛
نفرات اول آزمون: راهنمای تازهواردین همسفر فهیمه و همسفر زهرا با کسب نمره ۱۹ از لژیون هفتم،
نفر دوم آزمون: همسفر منیره با کسب نمره ۱۸/۷۵ از لژیون یکم،
نفر سوم آزمون: همسفر سارا با کسب نمره ۱۸ از لژیون چهارم،
تایپ: همسفر سارا، راهنما همسفر زهرا(لژیون چهارم)
عکاس: همسفر مریم(مرزبان خبری)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیه، راهنما همسفر رقیه(لژیون سوم)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
201