پنجمین جلسه از دوره سی و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه همسفران نمایندگی گیلان، با نگهبانی همسفر شیدا، دبیری همسفر محدثه و استادی راهنما همسفر زهرا، با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» در روز دوشنبه سوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که امروز در این جایگاه هستم تا از حضور شما عزیزان آموزش بگیرم، از نگهبان محترم خانم شیدا و همچنین از خانم راحیل عزیز راهنما خود بسیار سپاسگزارم که اگر من امروز در این جایگاه حضور دارم و در زندگی، آرامشی دارم مدیون این بزرگوار هستم. به نظر من وادیها در زندگی انسانها مانند چراغی هستند که شخص هر چه قدر جلوتر میرود نورش بیشتر میشود، اما به این شرط که ما درصدد اجرایی کردن این وادیها در زندگی خود باشیم. در وادی اول راجع به تفکر صحبت شده است که با تفکر ساختارها آغاز میشود؛ به این معنی که ما اگر بخواهیم هر کاری انجام بدهیم ابتدا باید تفکر کنیم. به نظر بنده وادی اول پایه و اساس همه وادیها است، یعنی اگر بخواهیم هر وادی را بخوانیم باید اول نگاهی به وادی اول بیاندازیم.
وادی اول به ما میگوید: خوب بنشین، خوب تفکر کن. تفکر باید مبدأ، مقصد و یک هدف خاص داشته باشد. اکنون ما اینجا هستیم فکرمان در خانه، محل کار و نزد فرزندمان است. در خصوص یک مورد تفکر نمیکنیم. بعد از وادی اول ما به وادی دوم میرسیم؛ هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمینهد؛ در خصوص همه مخلوقات است؛ فقط مختص انسان نیست یعنی هر آنچه در عالم هستی میباشد؛ باد، باران، کوه، دشت، دریا، گیاهان، نباتات و... که هیچکدام از اینها بیفایده نیست درحالیکه من زهرا هر چیزی را میبینم گله میکنم؛ باران میآید میگویم چرا باران است، برف میبارد میگویم چرا برف، هر چیزی را که میبینم میگویم دلیل به وجود آمدن آن چیست. بنده اصالتاً همدانی هستم در همدان یک بیابان خیلی بزرگی است میشود گفت مرز بین ایران و عراق است؛ ۱۰ سال پیش تمام بوتههای بیابانی این منطقه را کندند که آن قسمت را تمیز کنند، اما ۱۰ سال مردم آن منطقه با گردوخاک و ریز گرد زندگیشان خرابشده است؛ چیزی که بنده خودم مشاهده نمودم.
در ظاهر بوته بیابانی بیارزش است اما بعد از گذشت ۱۰ سال هنوز نتوانستهاند چیزی جایگزین آن کنند و مسئله را حل نمایند. مشکلی که به دست بشر به وجود آمده است. راجع به همه مسائل اینگونه است بنده جایی مطالعه کردم که طول رگهای انسان حدود صد هزار کیلومتر است. برای من خیلی شگفتآور بود و سؤال من این است که اینهمه رگ به چهکارمان میآید؟ خداوند میخواهد درسی به من بدهد. بیشتر دوستان در جریان هستند؛ مادر من مدتی است که درگیر یک بیماری میباشد؛ طبق یافتهها رگ قلب صد هزار کیلومتر است و در این صد هزار کیلومتر رگ مادرم، یک سانت گرفتگی ایجادشده است و همین مورد کل سیستم بدنش را دچار اختلال کرده است و الآن چندین ماه است؛ فقط دنبال این هستیم که اینیک سانت را بتوانیم بازکنیم؛ هیچکدام از مخلوقین خداوند، بیفایده نیستند، همه امور طبق برنامه پیش میرود علیالخصوص انسان که بزرگترین معجزه خداوند است. آقای مهندس دژاکام در سیدی صلح میفرمایند: خلقت انسان بسیار عظیم است. پس ما بیهوده به این دنیا نیامدهایم و حتماً رسالتی بر گردن داریم.
اینگونه نیست که به این دنیا بیاییم و چند صباحی زندگی کنیم بعد برویم؛ اصلاً چنین چیزی امکان ندارد. فرض کنید ما سوار یک اتوبوسی بشویم یک مسیری را برویم، بعد دوباره همان اتوبوس را سوار شویم و برگردیم. هنگامیکه یک بوته که ازنظر ما بسیار بیارزش است بسیار بااهمیت است، پس انسان جایگاهش چگونه است؟ بهدرستی نمیدانم که جمعیت کل گیلان چند هزار نفر است و چطور شد از بین این تعداد ما ۱۰۰ نفر بهعنوان همسفر در این مکان حضور داریم آیا شانسی بوده است؟ قطعاً ما رسالتی داریم. هرکدام از ما از یکی از شهرهای استان گیلان در اینجا حضور پیدا میکنیم، اما همسایه، ممکن است از این مکان بیخبر باشد پس حتماً حضور ما در این مکان مقدس حکمتی دارد. وادی دوم به من زهرا میگوید: بیا و در کنار یک مصرفکننده، حضورداشته باش، در همان زمان به درمان رسیدن مسافر، روحمان متعالی میشود و آموزش دریافت میکنیم. بهراستیکه این آموزشها در هیچ کجا یافت نمیشود. هفته دیگر هفته راهنما است که آقای مهندس در سیدی صلح به روایت از حضرت علی (ع) میفرمایند: هر شخصی که به من چیزی را بیاموزد، رب و مربی من است. آقای مهندس میفرمایند: صالح، از صلح میآید یعنی عملی که صلحآمیز است، مهربانی و محبت دارد. اگر ما بتوانیم بهدرستی از راهنمای خودمان، از پدر و مادر خودمان تشکر کنیم، سپاسگزاری را یاد گرفتهایم و اگر بتوانیم تشکر را فرابگیریم، قطعاً میتوانیم از خدای خود نیز سپاسگزاری کنیم. امیدوارم همه ما هفته خیلی خوبی را پیش رو داشته باشیم و بتوانیم از راهنمای خودمان که با عشق خالص در این مکان هستند قدردانی کنیم. در پایان، امیدوارم بذرهایی که همه ما، با اشک کاشتیم، روزی با شادی و خنده درو کنیم.
اعلام اسامی نفرات برتر آزمون شماره 4 از دور چهارم «نمایندگی گیلان»؛
نفرات اول: همسفر سپیده با کسب نمره ۱۹/۵ از لژیون هشتم، همسفر سمیرا با کسب نمره ۱۹/۵ از لژیون هفتم
نفر دوم: همسفر مونا با کسب نمره ۱۹/2۵از لژیون ششم
نفرات سوم: همسفر هانیه با کسب نمره ۱۸/۵ از لژیون ششم، همسفر صفورا با کسب نمره ۱۸/۵ از لژیون هشتم
و در ادامه جلسه ماهانه راهنمایان و راهنمایان تازه وارد «نمایندگی گیلان» برگزار شد؛
تایپ: همسفر فرشته، راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر فاطمه، راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
عکاس: آنوشا (عکاس خبری)
ارسال: همسفر هانیه، راهنما همسفر سپیده (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
230