English Version
English

وادی دوم؛ ناامیدی را تبدیل به امید می‌کند

وادی دوم؛ ناامیدی را تبدیل به امید می‌کند

جلسه سیزدهم از دوره پنجاه و هشتم از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر با استادی مسافر فرزاد، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محسن، با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» روز یک‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان فرزاد هستم یک مسافر؛
خدا را شکر می‌کنم که دوباره توفیق این را پیدا کردم که در این جایگاه خدمت کنم و آموزش ببینم. از دوستان خوبم در گروه مرزبانی تشکر می‌کنم و از همه خدمتگزاران شعبه کمال تشکر را دارم که این بستر را برای ما فراهم می‌کنند تا آموزش ببینیم. ما باید همیشه قدرشناسی را در زندگی خود داشته باشیم و این مسئله مهمی است و این سپاسگزاری را باید در تمام سطوح زندگی خود انجام دهیم و به خصوص از خداوند بزرگ سپاسگزاری کنیم که به ما سلامتی داده است و بدانیم که این بالاترین نعمتی است که خداوند به ما داده است.
به آقای پوریا و آقای مهدی و دیگر دوستانی که در لژیون لامرد خدمت می‌کنند و هر هفته این مسیر طولانی را می‌روند، خدا قوت می‌گویم و این کاری بسیار سخت است و ان‌شاالله این توانایی و سلامتی در زندگیشان پایدار باشد.
دستور جلسه وادی دوم و تاثیر آن روی من است. هرگاه می‌خواهیم یک وادی را توضیح دهیم باید گریزی به وادی قبل بزنیم تا آن را بهتر درک کنیم؛ در وادی اول که وادی تفکر است، به ما یاد داده می‌شود که چگونه فکر کنیم و مهم‌تر اینکه چگونه فکر نکنیم، یعنی به چه چیزهایی فکر کنیم و به چه چیزهایی فکر نکنیم، زیرا فکرهای مثبت کارهای مثبت را در پیش دارد و فکرهای منفی ما را به سمت ضد ارزش‌ها سوق می‌دهد و اگر ما موفق شویم که افکار منفی نداشته باشیم، نعمت بزرگی است.
همه وادی‌ها می‌خواهند خوشبختی و حال خوش را در زندگی ما جاری کنند. تعریف خوشبختی در سازمان جهانی بهداشت این است که: ما تمرکز خود را بر روی داشته‌های خود بگذاریم و برای نداشته‌هایمان تلاش کنیم.

وادی دوم دو بخش دارد بخش اول هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد؛ تمام هستی حتی کوچک‌ترین ذرات، مسئولیتی در کائنات دارند و هیچ چیز بیهوده آفریده نشده و همه چیز ارزش و اهمیت خاص خودش را دارد و این اشتباه است که ما خودمان را اشرف مخلوقات در نظر بگیریم و دیگر به هیچ چیز اهمیت ندهیم.
بخش دوم می‌گوید: هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم؛ این قسمت، به انسان یک امیدواری می‌دهد و می‌گوید یک سری توانایی‌ها در وجود خودمان هست و خداوند درون ما قرار داده است که اگر به آن‌ها دست پیدا کنیم می‌توانیم دنیایی که دوست داریم بسازیم.
در این مسیر نیروهای بازدارنده‌ای هستند و همیشه سعی می‌کنند جلوی پیشرفت انسان را بگیرند. کار نیروهای بازدارنده این است که نیروی درونی ما را از کار بیندازند و این کار را توسط خودمان و با نا امیدی انجام می‌دهند. یکی از عوامل اصلی که جلوی پیشرفت انسان را می‌گیرد و باعث می‌شود انسان پیشرفت نکند ناامیدی است.
گواه اصلی انسانیت این است که سیر صعودی داشته باشد و حرکتش رو به بالا باشد و این نشانه اصلی انسان بودن و آدمیت است و همان طور که بزرگان ما می‌گویند: اگر امروزمان با دیروزمان یکی باشد یعنی این که توقف داشته‌ایم و توقف برای انسان یعنی همان مرحله سقوط و انسان همیشه باید در حرکت باشد و امروزش از دیروزش بهتر باشد.
ممکن است یک مسافر در سفر اول خودش به یاد بیاورد که در گذشته چه تخریب‌هایی داشته و چه آسیب‌هایی به خود و اطرافیانش زده است، این تفکر باعث ناامیدی در این فرد می‌شود و آن را توجیهی می‌کند که به تاریکی برگردد و وادی دوم این ناامیدی را تبدیل به امید می‌کند و به ما می‌گوید حرکت کن، همه چیز درست می‌شود.
اگر به این اعتقاد داشته باشیم که عدالتی در کائنات وجود دارد به این نتیجه می‌رسیم که هیچ چیزی بن بست مطلق نیست و وقتی دری بسته می‌شود در کنار آن دری باز می‌شود بنابراین همه ناامیدی‌ها با حرکت کردن تبدیل به امید می‌شود و وقتی یک سفر اولی سفر خود را شروع می‌کند و دارو را صحیح مصرف می‌کند، روز به روز امیدوارتر می‌شود.
حرکت کردن و در مسیر درست قرار گرفتن خواست فرد را می‌طلبد و در حقیقت باید بخواهد تغییر کند و در مسیر درست درمان قرار بگیرد، یک مسافر باید بخواهد و تسلیم شود. وقتی به درستی در مسیر درمان قرار گرفت، دارو را به موقع استفاده کرد، سی‌دی‌ها را نوشت و به موقع به کنگره آمد، روز به روز می‌بیند حالش بهتر می‌شود.
وقتی در صراط مستقیم هستیم، روز به روز شاداب‌تر می‌شویم و امیدوارم تمام سفر اولی‌های عزیز به رهایی برسند و بعد از رهایی به خودشناسی برسند و وقتی می‌گوییم سه سفر در کنگره داریم و دو سفر آن الزامیست یعنی سفر اول از مصرف مواد‌ مخدر تا قطع آن و سفر دوم از قطع مواد مخدر تا رسیدن به خود، پس ما باید بعد از سفر اول برای خودشناسی در کنگره بمانیم و جهان‌بینی کار کنیم و مهم‌تر از همه خدمت کنیم و این گونه است که به تعادل می‌رسیم و رهایی ما تضمین می‌شود.

نگارش: مسافر محسن (لژیون پنجم)
ثبت: مسافر اسماعیل (لژیون هشتم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .