English Version
English

مشارکت مکتوب همسفران

مشارکت مکتوب همسفران

سلام دوستان نرگس هستم یک همسفر؛
هیچ مخلوقی بیهوده ،قدم به حیات نمی‌نهد هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
هیچ مخلوقی، یعنی انسان و تمامی مخلوقات دیگر بیهوده پا به این هستی نگذاشته‌اند. خداوند باری تعالی در خلق کردن هر موجود یک حکمت و فلسفه‌ای داشته است هیچ‌کس بدون اندیشه و فکر آفریده نشده است در خلق هر یک از این موجودات حکمتی بزرگ نهفته است.
ممکن است عده‌ای از ما در اثر ایجاد مشکلات و مسائل گوناکون و یا در اثر پیشرفت بیماری‌های روانی و جسمی فکر کنیم که همه چیز دیگر برای ما تمام شده یا چرا ما به این دنیا آمدیم؟ زندگی دیگر اهمیتی ندارد و در ناامیدی و تاریکی به‌سر ببریم.
ولی اگر با دقت به هستی نگاه کنیم می‌بینیم که هیچ چیز بیهوده پا به عرصه هستی نگذاشته است بنابراین در برابر مشکلات و سختی‌ها باید صبور باشیم و در راه صراط مستقیم قدم برداریم.
به‌عنوان مثال به یک کرم اگر با دقت نگاه کنیم در می‌یابیم که در خلق کردن او حکمتی است ما که دیگر انسان بزرگ‌تر و عظیم‌تر هستیم. مادر این جهان هستی تنها و بی‌یارو یاور نیستیم کسی را داریم که پیشتیبان ما است و آن کسی نیست جزء قدرت مطلق الله، برای این‌که بتوانیم حمایت قدرت مطلق را داشته باشیم باید در راه صراط مستقیم قدم برداریم و از ضدارزش‌ها دوری کنیم.
من از وقتی که با کنگره 60 آشنا شدم و این وادی‌ها را مطالعه کردم دریافتم که باید در همه چیز تفکر کنیم و بدانیم که هیچ‌کدام از ما به هیچ نیست، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

سلام دوستان حمیده هستم همسفر مجید؛
وادی دوم وادی امیدواری است ما نباید خود را بیهوده تصور کنیم زیرا خداوند هیچ موجودی را بیهوده خلق نکرده‌ است‌ حتی اگر خود فکر کنیم که بیهوده هستیم.
ما نباید بگوییم که چرا زندگی‌ ما این‌گونه شد و همیشه فکر‌های منفی کنیم، باید آگاهی خود را بالا ببریم و افکار خوب و مثبت داشته باشیم زیرا در اثر افکار منفی سلامتی جسم و روان خود را از بین می‌بریم، اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهیم، بی‌حوصله و بی‌انگیزه می‌شویم و همه چیز برای ما بی‌معنی می‌شود، در گذشته توانایی‌های خود را سرکوب کردیم و راه را گم کرده‌ بودیم اکنون باید تلاش کنیم تا راه را بیابیم.
نیروهایی که در درون و برون ما است مانند قله‌های آتشفشان است باید آن را تقویت کنیم و نیروهای مثبت درون خود را بیشتر کنیم تا اعتماد به نفس ما بالا رود که با کوچک‌ترین حرف یا مشکل زود به هم نریزیم. زندگی سختی و آسانی دارد این ما هستیم که با تفکر و آگاهی بتوانیم آن را ادامه دهیم، اگر نمی‌توانیم به مشکلات با دید مثبت نگاه کنیم این تصورات و پندار نادرست ماست که نتوانستیم به هسته درونی یا فلسفه وجودی خود پی ببریم.
باید امیدوار باشیم و از مشکلات کوه نسازیم، خداوند همیشه همراه ما است تا تاریکی را تجربه نکنیم روشنایی برای ما معنایی نخواهد داشت، وجود انسان مانند یک جهان است باید آن را آباد کنیم و با رفتن در مسیر ضدارزش‌ها آن را نابود نکنیم.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر‌؛
انسان و تمام مخلوقات بیهوده پا به این جهان هستی نگذاشته‌اند. خداوند از آفرینش آن‌ها فلسفه و هدف بزرگی داشته است. وادی دوم به امید و ناامیدی اشاره دارد. ناامیدی یکی از اضلاع مثلث جهالت است که مانع رسیدن به هدف ما در زندگی می‌شود.   وقتی به این حقیقت پی ببریم که خداوند ما را برای هدفی خلق کرده و بیهوده آفریده نشده‌ایم تمام تلاش خود را انجام می‌دهیم تا بهتر زندگی کنیم و برای خود، خانواده و جامعه مفید باشیم. برای رسیدن به این امر بهتر است که از تجربه‌های دیگران استفاده کنیم تا با یاری خداوند روز به روز موفق‌تر باشیم. خداوند را هزاران بار شاکرم که من را با کنگره آشنا کرد تا خود را بهتر بشناسم و با امید به روز‌های خوش، بهتر و شادتر در کنار عزیزانم زندگی کنم.

سلام دوستان زینب هستم یک همسفر‌؛
در وادی اول ما آموختیم که با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر هر آنچه هست رو به زوال می‌رود. من آموختم که قبل از انجام هر کاری اول خوب فکر کنم و بعد تصمیم بگیرم و سعی کنم به خیلی از چیزها فکر نکنم، آموختم که فکر کردن یک حرکت درونی است. من فهمیدم که با تفکر مثبت اتفاقات خوب رخ می‌دهد و با تفکر غلط اتفاقات بد رخ می‌دهد و حال خرابی را همیشه به دنبال دارد وادی دوم به من همسفر آموخت که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد و هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. موضوع اصلی این وادی امید و ناامیدی است من تا زمانی که وارد کنگره نشده بودم حس بیهودگی داشتم و همیشه از این‌که خدا مرا آفریده شاکی بودم تا این‌که به کنگره آمدم و سی‌دی‌های مهندس را گوش کردم  چیزهایی در این سی‌دی آقای مهندس گفت که من را به فکر فرو برد   درست است که انسان شاید مقامی نداشته باشد یا پولی نداشته باشد و شاید سودی برای کسی نداشته باشد  ولی درونش یک شهر وجودی دارد که در این شهر پر از سلول هست و این شهر یک فرمانروا می‌خواهد که من هستم وقتی به این فکر کردم به خودم آمدم و گفتم من خودم را دارم که باید به خودم اهمیت بدهم و این حس  مرا خوشحال کرد که الکی خلق نشده‌ام. وادی دوم به من می‌گوید که در این جهان هستی و کائنات هیچ‌کدام بیهوده خلق نشده‌اند همه‌ی آن‌ها از اول تا آخر همه دارای یک نقش خاص و عملکرد خاص خودشان هستند درست است که در سال‌های گذشته همه چیزها را از دست داده‌ایم اما هنوز  به عنوان انسان مقدر شده، تاریکی‌ها را برای پی بردن به روشنایی‌ها تجربه کند باید عبور از گذرگاه‌ها را یاد بگیرد و ذره ذره اقدام به حل مسائل و اجرای آن کند.  همه باید ایمان داشته باشیم  و هرگز دست از تلاش برنداریم و فرمانبردار خوبی باشیم تا ستون‌های زندگی خود را مستحکم و از جنس آگاهی بنا کنیم و در نهایت امید خود را از دست ندهیم و بدانیم که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر شاهمراد،
وادی دوم می‌گوید؛ هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌گذارد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
زمانی که یک مصرف کننده مواد، برای شروع درمان و آغاز سفر، به وادی اول می‌رسد و به آن عمل می‌کند، وقتی که خوب فکر می‌کند به خودش و تخریب‌هایی که داشته است، به فرصت‌هایی که از دست داده است و ضربه‌هایی که به خود و خانواده خود وارد کرده است، آن وقت است که می‌بیند چه راه طولانی در پیش دارد، آن موقع است که به خودش می‌آید و از خودش، تمام هستی و خداوند، گله و شکایت دارد و اینجا است که باید راه خود را به سوی نیروی مافوق بردارد. پس راه بسیار مهمی پیش رو داریم، باید فکر کنیم و در انجام آن کوشا باشیم.
در درون ما مطالب مانند قله‌های بلند آتش‌فشان هستند، اما آرام و بی صدا. اگر به آن توان حرکت دهیم حتما می‌دانید که چه می‌شود، پس حرکت ما باید در راه صراط مستقیم باشد و باید بدانیم که بیهوده پا به حیاط نگذاشته‌ایم.
فلسفه وجودی ما و خلقت آن‌قدر عظیم و ادامه‌دار است که ما حتی به ذره‌ای از شناخت آن پی‌نبرده‌ایم و باز هم این امیدواری را داشته باشیم که پایان شب سیه سپید است و بعد از سیاهی شب خورشید عالم‌تاب طلوع خواهد کرد.
  ما باید فکر کنیم که برای چه خلق شده‌ایم؟ نباید بگوییم که از ما گذشته و دیگر زندگی ما تمام شده، زیرا برای آموختن هیچ وقت دیر نیست. باید بدانیم که ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. ما تشنگی می‌کشیم تا لذت آب را بچشیم و شکست‌ها را تجربه می‌کنيم تا قدر خوبی‌ها را بدانیم.

سلام دوستان الهام هستم همسفر اکبر،
وادی دوم وادی امید است. برداشت من از این وادی این است که هر کس، در هر جایگاهی که هست می‌تواند پیشرفت کند، نباید دلگیر و ناامید باشم که من به چه دردی می‌خورم؟ چرا خدا من را آفریده است؟ اصلا کاش مثل یک پرنده بودم که هر وقت دلم خواست بپرم، کاش زندگی من تمام شود و از این وضعیت راحت شوم در صورتی که این‌طور نیست خداوند تمام هستی را دقیق آفریده است.
پس در هر کجا هستیم باید شاکر باشیم، اگر خواسته باشیم از حالت نارضایتی فعلی خارج شویم، باید تغییرکنیم تا تبدیل شویم و در نهایت ترخیص صورت گیرد.
یاد داستان حضرت موسی افتادم که حضرت در مسیر کوه طور به کرم خاکی برخوردند که در گل‌ها حرکت می‌کرد حضرت از خداوند می‌پرسند که این کرم را چرا خلق کردی؟ به چه امیدی زندگی می‌کند؟ خداوندپاسخ دادند؛ اتفاقاً کرم هم همین سوال را از من پرسید که چرا موسی را خلق کردی و به چه امیدی زندگی می‌کند؟ در پایان ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

تایپ و ویرایش: خدمت‌گزاران سایت همسفران بیرجند

ارسال خبر: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره( لژیون یکم )

همسفران نمایندگی بیرجند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .