سلام دوستان افسانه هستم مسافر نیکوتین
وادی دوم به ما یادآوری کرد که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته، ما در وادی اول آموختیم که برای رسیدن به آرامش و به وجود آوردن هر چیزی اولین قدم باید تفکر باشد؛ در وادی دوم نیز همینطور است. این وادی به ما میگوید: هر مخلوقی که پا به این هستی گذاشته بیهوده نیست و همه عملکرد خاص خود را دارند؛ هيچکس نمیتواند جای آنها را بگیرد. این وادی به ما میگوید: ناامید نباش، دلیل این که فکر میکنیم بیهوده پا به این دنیا گذاشتهایم؛ پیدا نکردن فلسفه وجودی خود است. ناامیدی باعث توقف در حرکت و نبودن انگیزه میشود. باید توانایی که در خودمان است را پیدا کرده، به آن بها بدهیم و تمام مشکلات را از سر راه برداریم تا تغییر در ما ایجاد شود. زمانیکه انسان آفریده شد قدرت مطلق او را بر سر یک دو راهی قرار داد که همان تاریکی ضدارزشها و روشنایی ارزشها است.
احساس ناامیدی و پوچی داشتم. با ورود به کنگره ۶۰، وارد شدن به لژیون ویلیام وایت و گرفتن رهایی آموختم که برای خروج از تاریکی تفکر کن، خودت را بشناس، به تواناییهای خود بها بده و حرکت کن تا تمام مشکلات از سر راه برداشته شود؛ در غیر اینصورت تغییر در تو ایجاد نمیشود. وادی دوم را به خود ربط میدهم که مسافر ویلیام وایت هستم و صفتی در وجودم بود که صفت ضدارزشی بود؛ من مصرفکننده نیکوتین بودم و مصرف قلیان داشتم حدود ۳۵ سال و مصرف بالایی بود؛ ولی وقتی که به کنگره ۶۰ آمدم متوجه شدم که واقعا این کار درستی نیست و به خود ضرر میرسانم. با کمک راهنمایم همسفر سارا توانستم طی ده ماه و یک روز خود را از تاریکیها نجات بدهم. انسان در هر مقطعی قابل ارتقا است؛ پس هر کدام از همسفران حتی اگر تفننی هم مصرف قلیان یا سیگار دارند؛ اکنون که لژیون ویلیام وایت داریم حتما استفاده کنند.
سلام دوستان سپیده هستم مسافر نیکوتین
عنوان وادی دوم میگوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم»؛ شاید قبل از ورود به کنگره ۶۰ بارها این سوال را از خود کردهام که دلیل خلقت من چه بوده است و چرا به این دنیا آمدهام. این صحبتها نشان میدهد که من در مسیر ضدارزشها بوده و در ناامیدی زندگی کردهام. در کتاب عشق آقای مهندس فرمودهاند: «اینکه من بگویم بیخودی به این دنیا آمدهام، مرا عوضی زاییدهاند در وحله نخست یک توجیه است برای فرو رفتن بیشتر در ناامیدی، تاریکی و نشان دادن عدم اعتماد به نفس ما است»؛ همچنین دلیل تسلیم شدن در مقابل نابودی محض و عدم تلاش برای رهایی و سلامتی.
به فرموده دیدهبان محترم آقای خدامی «این احساس ناامیدی و پوچی زمانی است که انسان از مسیر صحیح زندگی خارج شده است؛ چراکه ناامیدی انسان را از مسیر خود منحرف میکند و انسان را در حالت سکون و توقف نگاه میدارد»؛ ولی در وادی دوم مطرح میشود که «هیچ یک از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». این وادی به من این اطمینان را میدهد که همه ما انسانها برای یک هدف مشخص به این حیات آمدهایم و هیچ یک از ما شانسی و تصادفی نیستیم؛ نه تنها انسان بلکه تمام موجودات برای هدفی خلق شدهاند. همانگونه که آقای مهندس میگویند: «حتی اگر زمانی فکر کنیم چیزی یا کسی بیهوده پا به هستی گذاشته است به این دلیل است که ما نتوانستهایم به هسته درونی و فلسفه وجودی آن چیز پی ببریم»؛ پس هر یک از ما برای انجام عمل خاصی پا به حیات گذاشتهایم.
انسان موقعی احساس آرامش و خوشحالی میکند که به هدف تعیین شده خود نزدیک شود؛ هرچه از آن هدف دورتر میشود ناراحت و نگران خواهد شد. برای زندگی هیچ آغاز و پایانی مشخص نیست به همین دلیل باید بدانیم به عنوان یک مخلوق در چه جایگاهی هستیم و جایگاه خود را در هستی مشخص کنیم.
تایپ: اعضای لژیون ویلیام وایت
رابط خبری: مسافر نیکوتین مریم رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر سارا، نمایندگی خرمآباد
ویراستاری و ارسال: مسافر نیکوتین زهرا رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر مریم، نمایندگی سلمان فارسی
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
201