English Version
English

گمشدۀ تاریکی‌ها

گمشدۀ تاریکی‌ها

گفتگویی با مرزبان پارک، همسفر سپیده از «نمایندگی دهخدا» داشتیم که نظر شما را به خواندن آن جلب می‌نماییم.

سلام، لطفاً خودتان را به‌رسم کنگره معرفی کنید.
سلام دوستان سپیده هستم یک همسفر؛ مدت مصرف ۱۰ سال مصرف، آخرین آنتی ایکس مصرفی
شیره تریاک، با راهنمایی راهنمایان محترم آقا محمد و خانم مریم در مدت ۱۰ ماه و ۱۶ روز، به روش Dst و با داروی OT سفر کردیم. ورزش مسافرم والیبال و ورزش خودم بدمینتون است. هم اکنون ۱ سال و ۶ ماه است که وارد سفر دوم شدیم.

شما چگونه با کنگرۀ ۶۰ آشنا شدید؟
من سال‌ها پیش، مدت خیلی کوتاهی همسفر پدر همسرم در کنگره بودم؛ آن روزها کنگره را خیلی خوب شناختم و شیفتۀ کنگره شدم، اما بنا به دلایلی سال‌ها از کنگره جدا ماندم تا اینکه خداوند مهربان اذن ورود ما را به کنگره صادر کرد و من و مسافرم توسط یکی از دوستانمان که به‌تازگی وارد سفر دوم شده بود، وارد کنگره شدیم و از همان ابتدا سفرمان را باهم آغاز کردیم.

از اینکه در کنگره خدمتگزار هستید چه حسی دارید؟
حس خدمت‌کردن به انسان‌هایی که درد مشترک دارند، بسیار لذت‌بخش است. هرگز روزی را فراموش نخواهم کرد که من با کوله باری از غم، اندوه و ناامیدی وارد کنگره شدم و با خدمتگزارانی روبه‌رو شدم که با لبخندی دلنشین و آغوشی باز از من استقبال کردند و برای خوب شدن حالم تمام توانشان را گذاشتند تا من امروز به این حال خوب نسبی رسیده‌ام. امروز که به این مرحله رسیده‌ام، نوبت من شده است که با خدمتی خالصانه به همنوع خودم کمک کنم. عشق بورزم تا آن‌ها نیز به حال خوش برسند. به‌جرئت می‌توانم بگویم انرژی که خدمت‌کردن به من می‌دهد را هیچ جای دیگری در زندگی‌ام تجربه نکرده‌ام. به نظر من اگر کسی می‌خواهد حال دلش خوب شود، باید دنبال خدمت برود و یک‌گوشهٔ کار را بگیرد تا تمام مشکلاتش حل شود.

از لحظه‌ای که شال مرزبانی را دریافت کردید، برایمان صحبت کنید.
روزی که شال مرزبانی را دریافت کردم، میدانستم دورۀ خدمتی در پیش دارم که سخت و در عین حال سهل خواهد بود، اما تصمیم گرفتم که عدالت، معرفت و عمل سالم را سر لوحۀ خدمت خود قرار بدهم و تمام تلاشم را بکنم تا خدمت مفیدی انجام بدهم.

از اینکه همسفر ها باید در پارک، رشتۀ ورزشی و حضور فعال داشته باشند، برایمان صحبت کنید.
همان‌طور که آقای مهندس گفتند؛ ورزش مکمل درمان است و در کنگرۀ ۶۰ اجباری است که هرکس یک رشتۀ ورزشی داشته باشد. باید بدانیم که ما برای سلامتی خودمان ورزش می‌کنیم. می‌گویند که عقل سالم در بدن سالم است، ما با ورزش‌کردن عقل سالم پیدا می‌کنیم، بااین‌وجود می‌توانیم به جهان‌بینی خوبی برسیم.

دستور جلسۀ این هفته «وادی دوم و تأثیر آن روی من» است؛ لطفاً دربارۀ آن صحبت کنید.
زمانی که به وادی دوم می‌رسیم، همیشه یاد حرف راهنمای عزیزم می‌افتم که می‌گفتند؛ شما برگزیده هستید. من قبل از کنگره در دنیای تاریک خود با مشکلات زیاد، بارها در خلوت خودم با خدا حرف می‌زدم و می‌گفتم که اگر تقدیر من این است که فقط غصه بخورم و سختی بکشم، اصلاً چرا هستم؟ اما با ورود به کنگره با علم گسترده‌ای مواجه شدم. من با آموزش‌دیدن و کارکردن وادی‌ها متوجه شدم که تمام آن سختی‌ها برای ساخته‌شدن و رشدکردن من بوده است، به‌خاطر هدفی که برایش آفریده شده‌ام و آن هدف را کنگره به من نشان داد. من گمشده‌ای در تاریکی‌ها بودم که کنگره من را به من برگرداند و به من یادآوری کرد که تو بیهوده نیستی و برای هدفی بزرگ که همان خدمت به خلق است، آفریده شده‌ای.

خانم سپیدۀ عزیز؛ یک راهنما چقدر می‌تواند بر رفتار، کردار و حتی تغییر در پوشش یک رهجو تأثیرگذار باشد؟
راجع به این سؤال باید بگویم که راهنما یک الگوی آموزش‌دیده و تزکیه شده است و باید بدون نقص عمل کند. زمانی که به رهجوهای کنگره که فکر می‌کنم، می‌بینم اکثر رهجوها رفتار و کردار راهنمای خود را گرفته‌اند و حتی چهرۀ خیلی‌ها شبیه راهنمای خودشان شده است؛ این نشان‌دهندهٔ این است که راهنما روی رفتار و کردار رهجو تأثیر زیادی دارد. به همین دلیل یک راهنما باید ارزش جایگاهی که در آن قرار دارد را بداند و الگوی خوبی باشد. شکر خدا ما در کنگره راهنمایان بی‌نقصی داریم که هرکدام پر از عشق و محبت هستند.

نظرتان را دربارۀ کارکرد نمایندگی دهخدا بفرمایید.
خدا را هزار بار شکر که در بهشتی قدم گذاشته‌ام که درون آن بهشت، فرشتگانی درحال‌خدمت هستند و جوری رفتار می‌کنند که انگار سهمشان را از زندگی برداشته‌اند، آن‌ها بزرگوارانه تلاش می‌کنند تا دیگران سهمشان را بردارند. تمام اعضا خدمت خالصانه‌ای دارند و دست‌به‌دست هم داده‌اند تا از تماشای خوشبختی دیگران لذت ببرند.

درمان یک مصرف‌کننده چقدر می‌تواند حال و هوای خانواده‌اش را تغییر بدهد؟
اگر خوب به قبل و بعد زندگی خود نگاه کنیم، کاملاً نمایان است که با درمان مسافرانمان، چقدر حال‌وروز زندگی‌مان تغییر کرده است. حال دلمان خوب شده و دیگر خبری از شب‌بیداری‌ها و گریه‌کردن‌های شبانه نیست، دیگر صدای سرزنش‌کردن کودکی توسط مادری که تمام دلگیری‌هایش را سر فرزند خود خالی می‌کند، نیست و خدا را هزاران بار شکر که به‌خاطر ابداع روش درمان بی‌نظیر DST توسط آقای مهندس دژاکام، روش درمانی وجود دارد که درمان به‌وسیلهٔ آن صددرصد برگشت‌ناپذیر است.

اکثر ما همسفران به دلیل آسیب‌هایی که در طی مصرف مسافرانمان به ما وارد شده بود، اعتمادبه‌نفس خودمان را از دست داده بودیم؛آیا کنگره این اعتمادبه‌نفس را به ما بازگردانده است؟
کنگره نه‌تنها اعتمادبه‌نفس ازدست‌رفتۀ ما را به ما برگردانده است، بلکه به زندگی ما جان دوباره بخشیده است. من به‌عنوان یک همسفر به‌خاطر مصرف مسافرم سال‌ها خودم را فراموش و در تاریکی‌ها گم کرده بودم. کنگره کمک کرد تا خودم را ذره‌ذره پیدا کنم و از اعماق تاریکی‌ها بیرون بکشم تا امروز بتوانم با اعتمادبه‌نفس کامل پیام کنگره را به تمام همسفرانی که ناامید هستند، برسانم و بگویم که کنگره به ما تولدی دوباره بخشیده است. روزی نوبت شما نیز خواهد شد، چراکه نوبت باران محفوظ است.

خانم سپیدۀ عزیز؛ آیا ما به‌عنوان یک همسفر می‌توانیم آسیب‌هایی که به فرزندانمان وارد شده را جبران کنیم؟
بله به‌شرط اینکه هر آموزشی که می‌بینیم عملی و کاربردی کنیم، تنها در این صورت است که می‌توانیم آسیب‌هایی که در طول سال‌های طولانی به فرزندانمان وارد کرده‌ایم را جبران کنیم. در این مرحله باید صبور باشیم، عشق بورزیم و تحمل کنیم تا به نتیجۀ مطلوب برسیم.

لطفاً حستان را نسبت به کلمات زیر بیان کنید.
راهنما: فرشتۀ نجات.
شکوفه‌های سپید: نوید رهایی.
احترام به مسافر: بدون توقع به مسافرمان خدمت کنیم.
همسفر در جایگاه پدر: پدر در جایگاه یک همسفر، اینجاست که عشق واقعی را می‌توان احساس کرد که بدون هیچ چشم داشتی برای نجات فرزندش، محبت می‌کند و گذشت می‌کند، تا فرزندش را نجات دهد. باید دستان پدر را بوسید و تا همیشه ستایشش کرد.

به نظر شما ما می‌توانیم از راهنمای خودمان به طور مطلوب سپاسگزاری کنیم؟
راهنمایان چراغ‌های شعبه هستند. ما هیچگاه نمی‌توانیم محبت‌های آن‌ها را جبران کنیم. واژۀ سپاس در برابر از خودگذشتگی و ایثار این عزیزان بسیار کوچک است، تنها وظیفۀ خودم می‌دانم که یک فرمان‌بردار خوب باشم.

تمامی اعضای کنگره آقای مهندس را به‌عنوان یک بزرگ‌تر می‌دانند؛ نظر شما چیست؟
آقای مهندس برای من مانند یک بزرگ‌تر قدرتمند، متفکر، دلسوز و بخشنده هستند که در برابر خشمگین‌ترین طوفان‌های روزگار، طوفانی‌ترین تصمیم‌ها را گرفته‌اند و به بهترین شکل مقاومت کرده‌اند، نه‌تنها برای شخص من، بلکه برای بسیاری از مردم کشورم. من حال خوش امروز زندگی‌ام را مدیون تک‌تک نفس‌های این معلم عزیز، دلسوز و عاشق هستم.

و کلام آخر…
در آخر از آقای مهندس و خانوادۀ محترمشان کمال تشکر را دارم، بابت فراهم‌کردن چنین بستر پر از عشقی، چراکه آنجا که راهی نبود، تو راه گشودی. جا دارد از راهنمایان محترم خانم نسترن و خانم مریم عزیزم به‌خاطر آموزش‌های خوبشان تشکر کنم. ممنون که ماندید تا ما نیز باشیم و به حال خوب برسیم. خدا را هزار بار شکر برای قراردادن کنگره در مسیر زندگی‌ام. از خانم زهرای عزیز ممنون هستم که وقتشان را در اختیار من قرار دادند.

خانم سپیدۀ عزیز از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید، بسیار از شما سپاسگزارم. مصاحبۀ بسیار زیبایی بود. از شما آموزش گرفتم. امیدوارم مثل همیشه پایدار باشید.

تایپ: همسفر سپیده، راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
تهیه، تنظیم و ویرایش: همسفر زهرا، راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
ارسال: همسفر مطهره، راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .