English Version
English

باید سری به درون خودزنیم

باید سری به درون خودزنیم

وادی دوم و تاثیر آن روی من؛ هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

هدف از آفرینش انسان این است که با آموزش گرفتن و خدمت کردن مسیر زندگی را طی کند. حال می‌دانیم که در زندگی تمام انسان‌ها خطا و اشتباه زیادی است؛ ولی قبل از ورود به کنگره ۶۰ فقط فکر می‌کردیم تمام مشکلات مختص زندگی ما است؛ ولی با تفکر روی وادی دوم باید ساختار یاس، ناامیدی، افسردگی و انزوا را از درون خود ذره‌ذره نابود کرد. وقتی مسیری به نام کنگره ۶۰ سر راه من قرارگرفته است پس با دریافت آموزش‌های کنگره ۶۰ می‌توانم به خودم و افراد دیگر خدمت کنم به‌شرط اینکه، در مسیر کنگره ۶۰ باشم. پس بیهوده خلق نشده‌ایم؛ اگر فکر می‌کنم بیهوده آفریده شدم دلیل بر ناآگاهی من است.

ابتدا وادی اول را باید عملی کنم به‌جای فکرهای بیهوده به هر مشکلی، ابتدا مشکلاتی که اولویت‌دارند را به آن‌ها تفکر کنم تا از نقطه مجهول به معلوم برسم. حال وادی دوم که قبل از یادگیری این وادی قبله و جهت خود را گم‌کرده بودم. برای پیدا کردن خودم باید فکرکنم که چه چیزهایی را از دست دادم و در حال از دست دادن هستم. براثر تفکر غلط یا حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها این مشکلات برای من به وجود آمده که همیشه در فکر این بودم که چرا به دنیا آمدم، زندگی چه معنایی می‌دهد و چه اهمیتی دارد؟ حال اگر به تمام هستی نگاه کنم چیزی پیدا نمی‌کنم که بیهوده آفریده‌شده باشد؛ حتی یک مورچه که کوچک‌ترین موجود روی زمین است، به دنبال آن فلسفه عجیبی وعظمی وجود دارد، من که اشرف مخلوقات هستم، بیهوده آفریده نشدم. وقتی آفریده شدم پشتیبان من قدرت بزرگی است که در همه‌جا یاری گر من است، اگر در مسیر ارزش‌ها باشم.

وادی دوم خبر از امید و دارای ارزش بودن را می‌دهد، باید سری به درون خود بزنم و نیروهای خفته را بیدار کنم و نیروهای ازدست‌رفته را بازگردانم. از این وادی یاد گرفتم که درون و بیرون خود را قوی کنم و با نیروهای منفی و تاریکی‌ها مقابله کنم. خودم وزندگی‌ام را دچار تغییر و تحول کنم. یاد گرفتم که تنها من هستم که خودم را می‌توانم تغییر دهم تا به آرامش درونی و بیرونی برسم و دست از یاس و ناامیدی بردارم و حرکت کنم، حرکتی درست باهدفی مشخص درمسیری درست؛ زیرا قبل از ورود به کنگره ۶۰ نیروهای منفی من را به قعر تاریکی‌ها و ناامیدی برده بودند و تمام حس‌های من آلوده بود که احساس بی‌ارزشی در زندگی می‌کردم و می‌گفتم اگر من ارزشی داشتم مسافرم لااقل یک مقدار ارزش برای من قائل می‌شد که به خاطر من حداقل می‌رفت اعتیادش را درمان می‌کرد. ولی وقتی مسیر کنگره ۶۰ برایمان باز شد با قدم‌های محکم وارد این سیستم شدم.

هر بار ناامیدی به سراغم می‌آمد، ولی الگوهایی که درکنگره ۶۰ بودند و مشاهده می‌کردم، باز امید در من جوانه می‌زد و موقعی که مسافرم سفرش را شروع کرد، بعد از چند ماهی خودم هم تصمیم به درمان گرفتم و سفر نیکوتین را آغاز کردم و اینجا هر دو حال یکدیگر را درک می‌کردیم و هر دو بال پروازی برای یکدیگر بودیم و برای هم ارزش قائل بودیم تا با یاری نیروهای الهی در مسیر زندگی و آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ سفرمان به‌خوبی تمام شد. ان‌شاءالله که بتوانم همیشه در مسیر کنگره ۶۰ که همان صراط مستقیم است باشم و از آموزش‌هایش بهترین استفاده را برای یک زندگی آرام داشته باشم. پس آرامش زندگی من به تصاویر مثبت و منفی ذهن من برمی‌گردد. سرنوشت ما بستگی دارد به تفکرات و حرکت ما بستگی دارد؛ هیچ‌کدام تصادفی پا به حیات نگذاشته‌ایم. هدف از آفرینش انسان ابتدا آموزش گرفتن و بعد خدمت کردن به خلق است.

منبع: کتاب عشق؛ چهارده وادی برای رسیدن به خود
نویسنده و رابط خبری: راهنمای ویلیام وایت همسفر وحیده، نمایندگی خواجو
ویراستاری و ارسال: ‌راهنمای ویلیام وایت همسفر طاهره، نمایندگی البرز
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره ۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .