به نام قدرت مطلق
دل نوشته ای از مسافر رضا از لژیون سوم:
وادی دوم و تاثیر آن بر روی من.
هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
از وادی زیبای دوم برداشتی که من دارم این است که واقعا ماموریت من چی چیزی میتواند باشد؟ که باید آنرا به انجام برسانم و خدمت حیاتی که به من داده شده است چیست؟ چیزی که من متوجه شدهام این است که تمام چیزهایی که در طول زندگی به من داده میشود و من آنها را مشکل میدانم باید اقدام به حل آنها کنم از طریقی که نه به خود آسیبی وارد کنم و نه به دیگران آسیبی وارد نمایم و وقتی آن مشکل حل شود در من احساس رضایت ایجاد میشود و انرژی مثبتی از آن میگیرم. پس در اینجا کلید حل آن مشکل را دارم و میتوانم این کلید را به کسانی که دچار این مشکل میشوند را با آموزش و خدمت در اختیارشان قرار دهم و نتیجهای که در اینجا میتوان گرفت این است که بیهوده قدم به حیات نگذاشتهام. در این وادی گفته شده است که هر مخلوقی ماموریتی دارد که مثالهای زیادی میتوان برای آن آورد، مثلا یک صندلی ماموریتش این است که برای نشستن انسانها مورد استفاده قرار بگیرد یا یک کولر ماموریتش خنک کردن است و همینطور همه ما برای آموزش و خدمت به این حیات آمدهایم همانطور که خداوند در آیه 115 سوره مومنون میفرماید که آیا گمان بردهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم؟
در وادی همچنین گفته شده است که حتی اگر من خودم فکر کنم که هیچ هستم، که در موردم خودم همینطور بوده که اینطور فکر میکردم و ریشه در ناامیدی و ترس من داشت و زمانی که نا امیدی و ترس در من کم رنگ شد متوجه شدم که من در خواب بودم و هیچ چیز بیهوده نیست. پس به این نتیجه میرسم که آیا آفرینش به این عظمت جهت بیهودگی خلق شده و برای چه اگر بیهوده است خلق شده است. حال اگر تفکر کنم خواهم دید که یک نجار یک میز یا تخت خواب یا صندلی را برای چه میسازد و قطعا یک هدف و خدمتی در آن نهفته است و نمیتواند بیهوده باشد.
تمام آن چیزهایی که در هستی وجود دارد از کوچکترین تا بزرگترین به هم مرتبط هستند تا ماموریتی را به انجام برسانند و در آخر، به راستی ماموریت من چه میتواند باشد؟
تایپ و تنظیم : مسافر هادی لژیون هشتم
نمایندگی صالحی
اردیبهشت 1403
- تعداد بازدید از این مطلب :
67