English Version
English

فلسفه وجودی هر یک از ما

فلسفه وجودی هر یک از ما

دومین جلسه از دوره دوم کارگاه‌های آموزش مجازی همسفران نمایندگی یوسف‌آباد، با استادی همسفر فرح، با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تاثیر آن روی من» روز شنبه  1 اردیبهشت‌ماه 1403 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

ما در وادی اول یاد گرفتیم برای هر اقدامی بایستی اول تفکر و اندیشه کنیم. حالا ما خیلی چیزها به فکرمان می‌رسد؛ اینکه به هیچ دردی نمی‌خوریم، هیچ ارزشی نداریم. در این وادی گفته می‌شود؛ فقط انسان نیست، هر کس به این حیات قدم می‌گذارد، بیهوده و تصادفی و الکی نیست، حتی اگر خودمون خیال کنیم ارزشی نداریم، ولی باز ارزشمندیم. در این وادی از جنگ نرم، صحبت می‌شود که جنگ آگاهی، اطلاعات، قلم، افکار و اندیشه است.

هر کس ممکن است مشکلاتی داشته باشد و وقتی مشکل به صورت خوبی حل شود، درون ما که خودش یک جهانی هست، تبدیل به یک شهر آباد می‌شود و در ادامه تبدیل به یک آدم متعادل می‌شود، تا بتواند به طرف نیروهای بیشتری قدم بردارد. ما به دلایلی که خودمان هم نمی‌دانیم جهت را سال‌ها گم کردیم؛ یعنی از نظر ما یک چیزهایی که اصلاً اهمیت ندارد، برای ما ارزش شده است و بالعکس. 

این یعنی خوب تفکر و خوب اندیشه به خرج نداده‌ایم. ما انسان‌ها اکثراً خودمان را گم کردیم و تنها چیزی که رویت نمی‌کنیم وجود خودمان است،برای یافتن خودمان باید فکر کنیم و کوشش کنیم، و کافی است که ما خودمان را پیدا کنیم، وقتی کار و کوشش کنیم به یک قدرتی می‌رسیم؛ که اگر دیگران حرفی بزنند و کاری بکنند در توانایی‌های ما خللی وارد نشود.

انسان‌ها اگر به تفکر برسند؛ اگر از آنها نقدی شود، اگر درست باشد قبول می‌کنند و اگر ناجوانمردانه باشد، لبخندی می‌زنند و اصلاً برایشان مهم نیست. باید به وضعیتی برسیم، که هرجا یک کورسوی نوری دیدیم به طرفش برویم، نور سمبل؛ انسانیت، پیشرفت و خوبی است. اگر از یک جایی نوری تابید به طرف اون نقطه می‌توانیم برویم و به منبع روشنایی دسترسی پیدا کنیم و از آن نقطه مثبت حداکثر استفاده را بکنیم.

اینکه همه مطالب در درون و برون ماست؛ ممکن است یک جمله ۱۰ رقم معنی داشته باشد: یک معنی آن این است که؛ خودمان را می‌گوییم و دنیای بیرون. و یک مطلب دیگر هم که در کتاب تعارف خراسانی هست؛ این است که ما فقط جسم نیستیم، نفس هم هستیم، قالب مثالی هم داریم، که جنس بقیه ساختارهای انسان ماده نیست و چون جنسیت و ساختارش فرق می‌کند. می‌توانیم بگوییم؛ هم داخل هست و هم خارج، پس همه مطالب یا در ساختار جسم ماست یا نفس یا قالب مثالی و یا سایر کالبدها. همه آرام و بی‌صدا هستند و اگر به حرکت در بیایند می‌تواند تغییر ایجاد کند و کن فیکون کند.

تصاویر در ذهن شما ظهور پیدا می‌کنند؛ این تصاویر ذهنی می‌توانند روی ذهن ما اثر شگفت‌انگیزی داشته باشند، حالا یا مثبت یا منفی. تفکر غلط می‌تواند روی ساختار جسم اثر بگذارد، جسم را مریض کند و جسم با بیماری‌هایی مثل بیماری قلبی و سرطان و... خودش را نشان دهد، که در پزشکی به آن سایکوسماتیک می‌گویند. حال با این اتفاقات، مشکلات و بیماری‌ها برای ما این تفکر ایجاد می‌شود که دیگر زندگی تمام شده است و اهمیتی ندارد و زندگی ارزشی ندارد و این نشانه‌ای است برای از دست دادن اعتماد به نفسمان و  خودمان را در مقابل نابودی محض تسلیم کنیم و دست از تلاش برداریم.

انسان وقتی به هستی پا گذاشت خداوند او را بر سر دوراهی قرار داد: تاریکی و روشنایی. وقتی در تاریکی‌ها رفت و خواست خارج شود به این سادگی نیست، باید از گذرگاه‌های بسیار سختی عبور کند، آن وقت می‌شود یک مدرس، معلم، مربی، یک انسانی که در صلح و آرامش است و به هم ریخته نیست. در این جهان هستی که ما حضور داریم بدون پشتیبان نیستیم و اگر بخواهیم مورد پشتیبانی و حمایت این نیرو قرار بگیریم، شرطش این است؛ به ارزش‌ها بپردازیم و از ضد ارزش‌ها دوری کنیم.

ممکن است کسی بگوید من به نیروی برتر اعتقادی ندارم، ولی باید به این نکته توجه کنیم که ما بر جسم خود هیچ کنترلی نداریم، فلسفه وجودی ما و خلقت آن‌قدر عظیم و ادامه دارد که ما حتی به ذره‌ای از شناخت آن پی نبرده‌ایم.

باید این امید را داشته باشیم که اگر هر نوع مشکل داریم، باید بدانیم که پایان شب سیاه، سفید و بعد از سیاهی شب، خورشید عالم تاب طلوع خواهد کرد و بدانیم که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

رابط خبری: همسفر رقیه، رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سارا، خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی یوسف‌آباد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .