سومین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی رازی؛ با استادی دستیار محترم دیدبان مسافر حسین، نگهبانی مسافر حمیدرضا و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه << وادی دوم و تاثیر آن روی من >> در روز شنبه تاریخ یکم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافرخدارا شکر میکنم این توفیق نصیب شد تا در جمع دوستان باشم، در مورد دستور جلسه وادی دوم یعنی هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد به خصوص آن مخلوق فکر میکردم که من به عنوان یک مخلوق از هستی چقدر میدانم، درفلسفه خلقت بزرگان زیاد صحبت کردند اما آقای مهندس با یک ظرافت و دیدگاه بسیار زیبایی مسیری از خلقت و فلسفه بزرگی برای ما باز کردند که نوع نگاه من مصرف کننده به خودم وبه پیرامونم و خانواده ام تغییر کرده است این نقطه تفکری شد برای حرکت کردن، در پشت آن خلقت تفکر وجود دارد وقتی صحبت از خلق میشود یعنی صحبت از وجود است یعنی یک چیزی بوجود و یا خلقتی اتفاق میافتد پس وقتی یک چیزی وجود دارد و پا به حیات میگذارد میشود موجود که پشت آن موجودیت یک وجودی است که یک خواسته و یک هدف دارد و به واسطه آن خواسته و هدف است که پا به حیات میگذارد، اما در مسیر حرکت بسیار از بیراهه و کم کاستی ها و ضدارزشها سر در گریبان میشود کتاب چهارده وادی جلد اول را نگاه کرده باشید نوشته روی جلد یک مسیر را برای ما مشخص کرده است که میگوید چهارده وادی برای رسیدن به خود یعنی من خود واقعیام را یک جایی گم یا فراموش کرده ام، انسان وقتی در تاریکی فرو میرود ما تاریکی و ظلمت را در ذهنمان اینگونه تعبیر میکنیم که نور نیست و نمیبینیم اما تاریکی فقط ندیدن نیست تاریکی خیلی وقتها بسته شدن حسها است، ما به واسطه حس ها رابطه برقرار میکنیم با موجودات و با هستی، وقتی نتوانیم ارتباط برقرار کنیم انسان گوشه گیر میشود یک مصرف کننده را نگاه کنید محل کار، خانه خرید جنس از کاسب و آرام آرام کار را از دست میدهد، بعد فقط در خانه میماند و دیگر هیچ ارتباطی با کسی برقرار نمیکند چون حسها بسته میشود و وقتی انسان در این تاریکی فرو میرود خودش را در گوشه ای تنها میبیند که ضمن آن افکار بسیار پوچی به سراغش میآید و به طبعه آن میگوید کار از کار گذشته است من دیگر به درد نمیخورم و این ناامیدی مانند یک زنجیردست پای انسان را میبندد و اجازه حرکت نمیدهد، استاد امین مثال جالبی میگویند اگر میخواهید یک نفر را وارد تاریکی کنید راه های زیادی وجود دارد اما اگر میخواهید در تاریکی نگهدارید ناامیدش کنید وادی دوم یک راه تفکری را برای من بعداز وادی اول باز میکند که در این مسیر حرکت کنم، در این مسیر بهانه یا افکاری نباشد که دست وپای من را بگیرد در وادی اول دانستم که به خیلی چیزها نباید فکر کنم چگونه فکر کنم و چه مسیری را طی کنم و این هم ادامه همان است، قسمت دوم را در مورد لژیون سردار میگویم وقتی کاری را بدانیم و بفهمیم راحت انجام می دهیم زمانی که خاصیت پله کم کردن را دانستم راحت پله کم کردم وقتی فهمیدم سیستم ایکس چیست و مصرف مواد مخدر چه تاثیری در سیستم ایکس میگذارد و چگونه راه اندازی میشود خیلی راحت تر سر لژیون نشستم لژیون سردار هم احتیاج به فهم، درک وآموزش دارد و یک قانون داریم که قانون یازدهم کنگره است یعنی منابع مالی کنگره ۶۰ کمک های داوطلبانه اعزای آن میباشد چند سال پیش آقای مهندس لژیون های مالی را راه اندازی کردندکه شعبه ها بطور مستقل برای خودشان عمل کنند و خدارا شکر امروزبه برکت لژیونهای مالی کسی نیست در کنگره ۶۰ بیرون در زیر آسمان باشد مگر اینکه لژیون تازه تاسیس باشد، در لژیون سردار کسانی هستند که اثر گذاراند، من نیازمند این هستم که بدانم کجای کار هستم در لژیون سردار سفر مالی را آموزش میگیرم و انجام می دهم اگر به چشم سفر مالی نگاه کنید مثل این است من از حال خراب حرکت میکنم تا به حال خوب برسم کسی که وضعیت مالی خوبی ندارد شرکت کند و مراحل سفر کردن وخوب شدن امور مالی خودش فکر و یاد بگیرد وبا هم حسی کنار دوستان متوجه میشوید که چه تاثیری داشته آن موقع واقعی عمل میکنید. از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاسگزارم.
تایپ: مسافر نادر
بارگذاری: مسافر سجاد
مرزبان کشیک: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
127