ما تفکر را یاد گرفتیم این که در هر کاری تفکر داشته باشیم با تفکر در هر کاری میتوانیم، نتیجه خوبی را در کارهایمان داشته باشیم در غیر این صورت بدون تفکر به موانع و مشکلات برخورد میکنیم. بعد از تفکر وادی اول به وادی دوم رسیدیم که در وادی دوم به ما میگوید که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. خداوند که ما را آفریده هدفی داشته، اولین قدم برای اینکه انسان بتواند به صلح و آرامش برسد و کارهایش را درست انجام دهد، تفکر و اندیشه درست است این که ما به درک و تفکر درست برسیم که آفرینش و خلقت تمام هستی از جمله انسانها بیهوده و بیجهت نبوده و به درک این موضوع برسیم که امکان ندارد که ما هیچ کدام به هیچ خلق شده باشیم، حتی اگر خود ما به هیچ فکر کنیم.
وقتی که انسان پا به عرصه هستی گذاشت خداوند انسان را بر سر دو راهی قرار داد یک راه روشنایی و یک راه تاریکی. انسانها تاریکی را تجربه میکنند که به عظمت روشنایی پی ببرند، اگر ما خیال کنیم یا فکر کنیم که حتی یک چیز کوچک که در هستی خداوند آن را خلق کرده بیهوده خلق شده کاملا اشتباه به موضوع فکر کردیم و تفکر ما نسبت به آفرینش آن غلط بوده، چرا؟ چون به هسته درونی یا فلسفه وجودی آن چیز پی نبردیم، برای مثال یک کرم کوچک که حتی وجود یک کرم کوچک برای جهان هستی خودش کارایی دارد و با ارزش است چه برسد به خلقت و آفرینش انسانها در هستی، پس ما باید به وجود تمام هستی با تفکر درست و منطقی فکر کنیم و بفهمیم که هر چیزی که در هستی است برای زندگی و حیات نقش مفید و خوب دارد و عظمت پروردگار برای خلقت تمام چیزها خیلی فراتر و مهمتر است.
نویسنده: همسفر شهلا
ویرایش و ارسال: همسفر هانیه(خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی ارومیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
58