English Version
English

هیچ‌کدام به هیچ نیستیم

هیچ‌کدام به هیچ نیستیم

همسفر حوریه:
در وادی دوم می‌گوید که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیاط نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما بی هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم، اگر فکر کنیم غیبت کردن پشت سر دیگران کار ضد‌ارزشی و شیطانی است که انگار گوشت مرده برادر خود را می‌خوریم پس هر زمان پای غیبت شد باید این را به خاطر داشته باشیم. ما باید از شهر درون خودمان که یک جهان است یک شهر آباد و روشنی به دست آوریم نباید با کوچک‌ترین حرف و سخنی که دیگران می‌زنند به هم بریزیم، من نیز به همین‌گونه بودم و تا یک روز خود‌خوری می‌کردم اما از زمانی که به کنگره می‌آیم خیلی بهتر شده‌ام، اگر فکر و اندیشه ما درست شود دیگر بیدی نیستیم که به این بادها بلرزیم مثال: کسی فحشی داد حرفی زد ناسزایی گفت این باد هواست توجه نکنید باد می‌برد و از هر جایی که نوری دیدیم به سمتش برویم چون سنبل خوبی سنبل پیشرفت و نقطه مثبتی هست که باید از آن استفاده کنیم. می‌رویم روی بحث تفکرات غلط روی جسم مثلاً سرطان به وجود یک انسان می‌آید و سرطان می‌گیرد، باید با آن بیماری بجنگد تا شکست بدهد نه این‌که خود شخص زودتر از سرطان شکست بخورد و بمیرد و زندگی دیگر برایش تمام شده باشد نباید اعتماد به نفسش را از دست بدهد و دست از سلامتی‌اش بردارد.

همسفر مریم:
وادی دوم به ما می‌گوید که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌گذارد، اگر با دقت و چشم بصیرت به دنیای اطراف‌مان نگاه کنیم خالق این جهان هستی را هزاران بار مورد مدح و ستایش قرار می‌دهیم که جهان به این عظمت را این‌قدر منظم و دقیق آفریده است. تمام موجودات این کرهٔ خاکی مانند دانه زنجیر به هم متصل هستند ما نمی‌توانیم هیچ‌کدام از مخلوقات خداوند را بگوییم این موجود به درد نمی‌خورد، تمام گیاهان، درختان و حیوانات همه و همه در خدمت این موجود دو پا که انسان است قرار گرفته است. خدا انسان را اشرف مخلوقات قرار داده است و ابر و باد و مه و خورشید و فلک را هم برای ما و در خدمت ما قرار داده است برای چه؟ برای این‌که به ما بگوید ای انسان تو مرغ باغ ملکوتی تو از عالم خاک نیستی چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنت، کمی بیاندیشیم می‌بینیم که خداوند خیلی بنده‌هایش را دوست دارد و مراقب تمام بندگانش هست من اگر در راه مستقیم باشم و راهم را گم نکنم و مسئولیت‌هایم را به عنوان یک دختر، مادر یا همسر خوب انجام بدهم می‌توانم بنده خوبی برای خدا باشم. از خداوند بابت تمام داده و نداده‌هایش سپاسگزارم که هر‌چه داده نعمت بوده و هرچه نداده حکمت است.

همسفر نعیمه:
اول از همه چیز خداوند را شاکرم که چنین خلقت بی عیب و نقصی آفریده است و هر چیزی را با هدف خاصی خلق کرده و سر جای خود قرار داده است، هر چند شاید ما در ذهن خود دلیل وجود بعضی از خلقت‌ها را ندانیم. من در این وادی آموختم که هیچ چیز حتی یک مگس یا لاش‌خور بیهوده خلق نشده و خدا برای آفرینش هر موجودی حکمتی قرار داده است، در این وادی دیدگاه من نسبت به خودم نیز تغییر کرد وقتی هیچ چیز و هیچ‌کس بیهوده خلق نشده پس از این به بعد در زندگی من تلاش و اراده جایگاه مهمی دارد و دیگر اضطراب و نگرانی معنایی ندارد و باید تمام نقش‌هایم همچون همسر و مادری را به بهترین نحو انجام دهم. از آقای مهندس آموختم که ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است، چرا که نباید نا‌امید باشم که دیگر دیر شده و شاید نتوانم خود را تغییر دهم، جناب مهندس الگوی من قرار گرفته‌اند، چون هنگامی که در گرداب اعتیاد غوطه‌ور بودند راه خود را ادامه ندادند بلکه خود را پس از چندین سال درگیری با عزم و اراده تغییر دادند و جایگاهشان را به بهترین نحو بالا بردند. در نتیجه من نیز با درک هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم باید در مسیر خود از ضد‌ارزش‌ها دوری کنم و با تلاش و پشتکار در جهت رشد خود قدم بردارم.

همسفر آسیه:
در وادی دوم می‌گوید: هیچ بنده‌ای یا حیوانی و یا حتی گیاهی در این جهان بیهوده آفریده نشده است هر بنده‌ای و یا هر حیوان و یا گیاهی حتما خاصیت خودش را دارد و هر انسانی استعدادی در او حتماً نهفته است. من اگر با خودم بگویم بیهوده آفریده شده‌ام اشتباه می‌کنم من آفریده شده‌ام که برای موفقیتم در زندگی هدفی داشته باشم، من با‌ارزش هستم چون آفریده شده‌ام. من روزی، جایی در جمعی نشسته بودم و مثلاً هدفم را برایشان بازگو کردم آن‌ها از من و هدفم انتقاد کردن ابتدا فکر می‌کردم اگر که انتقادشان خوب بود که تجربه می‌گیرم ولی اگر نبود هم به هم نمیریزم و به درستی از کنارش عبور می‌کنم. در ذهن ما افکاری به وجود می‌آید حال خواسته یا نا‌خواسته روی ما تاثیر‌گذار هستند مثال: اگر مادر من اکنون مریض هستند بخواهم افکار منفی را دنبال کنم خودم قطعاً ضربه محکمی می‌خورم پس فکر می‌کنم که نه، مادرم روزی خوب می‌شود و به راحتی کارهایش را انجام می‌دهد و سرپا می‌شود و برایمان دوباره مادری می‌کند انشاالله، تفکرات منفی روح و روان من را آزار می‌دهد و چه بسا روی جسم من هم تاثیر می‌گذارد. خداوند من را آفریده تا در راه درست حرکت کنم و از تاریکی‌ها عبور کنم و روشنایی‌ها را ببینم به هر حال خودم تصمیم گیرنده راه درست و غلط هستم، ما در این دنیا تنها نیستیم و یاور توانایی به نام خدواند داریم او ما را هدایت و حمایت می‌کند.

همسفر زهرا:
در این وادی آموختم دیدگاه خود را نسبت به تمام موجودات و حتی ذرات هستی و مهم‌تر از همه نسبت به خلق خود تغییر دهم، هیچ چیز را خداوند در این جهان بیهوده نیافریده است حتی اگر من حکمت خلق آن را هنوز درک نکرده باشم. در واقع این از افکار غلط می‌باشد که در وادی تفکر و وادی دوم مرز و حدود این تفکرات را تا حدودی برای من مشخص می‌کند، پس هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. برای موجودات هستی هر کدام بنا بر غریزه‌ای که خداوند در آن‌ها نهاده است جهت و وظیفه خود را در هستی دانسته و دنبال می‌کند اما من انسان از پیچیدگی خاصی در خلقت برخوردار هستم و با قدرت اختیاری که خداوند به من عطا کرده است جهت و مسیر خود را گم کرده و در مسیر ضدارزش‌ها گام برداشته و این تفکرات غلط و ضدارزش‌ها در وجود من به صورت بیماری‌هایی خود را نشان دادند. خدا را هزاران بار شکر با ورود به کنگره منشأ این بیماری‌ها را پیدا کردم و آموختم که باید مسیر درست را پیدا کنم و دریافتم که خدا مرا بیهوده نیافریده است، رسالتی بر دوش من است که مهمترین رسالت به قول آقای مهندس همان درست زندگی کردن است. باید بدانم که نا‌امیدی را از خود دور کرده و برای هدف والایی که خداوند مرا خلق کرده است نهایت سعی و تلاش خود را انجام دهم و بدانم که پیمودن این مسیر به یکباره امکان‌پذیر نیست بلکه باید ذره ذره حرکت و سازندگی را در جسم که منزل‌گاه من و روان و جهان‌بینی خود انجام دهم و بدانم در این صورت نویدی که در پایان این وادی به من می‌دهد تحقق خواهد یافت.

همسفر زهرا:
در وادی اول آموختیم که با تفکر ساختار‌ها آغاز می‌شود و بدون تفکر آن‌چه هست رو به زوال می‌رود، آموختیم که باید تفکر کنیم قبل از هر کاری به چگونگی انجام کار فکر کنیم و سعی کنیم به خیلی چیز‌ها فکر نکنیم، آموختیم که تفکر یک حرکت درونی و ترسیم کننده رفتار‌های بیرونی است. و اما وادی دوم، هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم، در این حالت از خداوند می‌پرسد که چرا مرا خلق کرده‌ای چرا بایستی من این‌قدر بدبخت باشم، چرا این همه خراب‌کاری کردم چطور می‌توانم این‌ها را درست کنم؟ وادی دوم در این مقطع برای از بین بردن این تفکرات مخرب و ویرانگر و احساس پوچی، بیهودگی و نا‌امیدی مطرح می‌شود. نا‌‌امیدی یکی از مخرب‌ترین حس‌هایی هست که ممکن است به سراغ انسان بیاید، در ادامه کار و کوشش ما به نتایجی می‌رسد که در توانایی‌های ما خلل ایجاد نکند از هر نقطه نوری بتابد در جمع اکنون باید تفکر نماییم ولی اگر به تمام هستی نگاه کنیم خواهیم دید امکان ندارد چیزی پیدا کنیم که به جهت بیهودگی پا به حیات گذاشته باشد.

همسفر فاطمه:

وادی دوم به ما این پیام را می‌دهد که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم، در زندگی برایمان پیش آمده دچار مشکلاتی مانند بیماری، شکست، نا‌امیدی و مشکلات مالی شده باشیم این‌ها همه باعث شده زندگی ما از تعادل خارج شود و به سوی افسردگی و افکار منفی برویم این افکار شب و روز را برای ما سیاه می‌کند و باعث می‌شود از خداوند دور باشیم و راه گم کنیم. این حالات برای من زیاد اتفاق افتاده است، نشستن با انسان‌های منفی و حرف‌های منفی باعث سر‌در‌گمی و حس پوچی در ما می‌‌شود ما باید به جایی برسیم که دیگر این نیروهای منفی و افکار منفی در ما اثری نداشته باشند. با امید و اعتماد به خداوند که قدرت مطلق است می‌توانیم از ضد‌ارزشها دور شویم و به تعادل و آرامش برسیم و بدانیم که حضور ما در این دنیا به جهت بیهودگی نیست، ما معجزه خداوند هستیم افکار مثبت می‌تواند اثر شگفت‌انگیزی در ما بگذارد و باعث آرامش شود، بدانیم که خداوند هر‌چه داد رحمت و هرچه نداد حکمت همین ما را بس است.

همسفر فاطمه:
ما اگر به هستی نگاه کنیم امکان ندارد چیزی پیدا کنیم که جهت بیهودگی پا به هستی گذاشته باشد اگر هم به مطالبی برسیم که تصور کنیم بیهوده پا به هستی گذاشته‌ایم باید مطمئن باشیم که این تصور و پندار ما نادرست است که نتوانسته‌ایم به هستهٔ درونی یا فلسفه وجودی آن چیز پی ببریم. برای مثال: حتی اگر به یک کرم با دید کلی نگاه کنیم در‌خواهیم یافت فلسفه عظیمی در وجود آن نهفته است و این در حالیست که ما انسان هستیم و خیلی بزرگ‌تر و عظیم‌تر از یک کرم، برای یافتن و پیدا کردن خودمان نباید دنبال چیزی دیگری باشیم اول باید خود را پیدا کنیم، ما انسان‌ها اکثراً خودمان را گم کرده‌ایم تنها چیزی که رویت نمی‌کنیم وجود خودمان است. برای یافتن خود راه بسیار مهمی در پیش داریم باید فکر کنیم و سر‌انجام کوشش کنیم، همه گم‌گشتگان هستیم و کافی است خود را پیدا کنیم. خلقت خداوند بسیار ارزشمند است انسان زمانی که پا به هستی گذاشت نیروی مافوق یا قدرت هستی آن را به یک دو راهی هدایت کرد و این دو راهی یک راه تاریکی‌هاست و دیگری راه روشنایی‌ها، اصولاً انسان تاریکی‌ها را تجربه می‌کند برای پی بردن به عظمت روشنایی‌ها، تا قهر را نفهمیم مهر را نمی‌بینیم.

همسفر رضوانه:
وادی دوم به ما می‌گوید که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌گذارد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. در مورد دستور جلسه و وادی دوم من تا زمانی که وارد کنگره نشده بودم حس بیهودگی را داشتم و همیشه از این‌که آفریده شده بودم از خداوند شاکی بودم تا این‌که به کنگره آمدم و یکی از سی‌دی‌های استاد امین را گوش کردم ایشان جمله‌ای را گفت که من خیلی دوست داشتم، این جمله من را به فکر فرو برد واقعاً لذت بردم ایشان گفتند: درست است که یک انسان شاید مقامی نداشته باشد، پولی نداشته باشد و شاید هم سودی برای کسی نداشته باشد و جایگاهی نداشته باشد ولی درونش یک شهر وجودی دارد، در این شهر پر از سلول است این شهر یک فرمانروا می‌خواهد که من هستم. وقتی به این فکر کردم به خود آمدم و گفتم من خودم را دارم و این‌که باید به خودم و به سلول‌های درونم اهمیت بدهم این حس من را خوشحال کرد این‌که من اگر هستم باید دلیلی داشته باشد و جهت بیهودگی خلق نشده‌ام اگر من فرمانروای شهر وجودی خود باشم پس من مأموریتی دارم که باید خوب باشم و مواظب جسم خودم باشم.

تایپ، ویرایش و ارسال: همسفر سمیه، راهنما همسفر رقیه(لژیون سوم)

همسفران نمایندگی کاشمر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .