English Version
English

چه حسِ زیبایی است، دست های خدا بودن

چه حسِ زیبایی است، دست های خدا بودن

به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان، صدرا هستم یک مسافر با بیش از ۱۰ سال تخریب...
بله؛ بیش از ۱۰ سال تخریب به ساختار، جسم و روان خود وارد کردم؛ با تفکرات غلط؛ اصلاً چه می‌دانستم تفکر چیست و تازه در کنگره، به قول شیخ محمود شبستری؛ در وادی اول فهمیدم، که کدامین فکر ما را شرط راه است.
با حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها، بیشترین مشکلات را برای زندگی خود و اطرافیانم ایجاد کردم و تازه از همه طلبکار هم بودم! توجیهی بیشتر برای فرو رفتن در تاریکی‌ها که حتی اعتماد به نفس من را نیز از من گرفته بود.
بر سر یک دوراهی عظیم قرار گرفته بودم، به قول شکسپیر؛ بودن یا نبودن، مسئله این است و تصمیم گرفته بودم خود را با خنجری برهنه خلاص کنم، که به یکباره نمی‌دانم، چگونه خود را در آغوش کنگره یافتم و به خودم گفتم؛ این بار دیگر به تیر و تازیانه تقدیر جفاپیشه تن در نمی‌دهم و ساز و برگ نبرد برداشته به جنگ مشکلات فراوان می‌روم تا آن دشواری‌ها را از میان بردارم.
وادی اول را گذراندم و وقتی به وادی دوم رسیدم، فهمیدم که این تجربه تاریکی که داشتم به جهت پی بردن به عظمت روشنایی‌ها بود و با عبور از این گذرگاه‌های سخت است که به انسانی کار آزموده و رها تبدیل می‌شوم و در این وادی چیزی که حال مرا سر جایش قرار داد این بود که؛ اگر به خودم اهمیت دهم (از ضد ارزش‌ها دوری و به ارزش‌ها بپردازم) حمایت بزرگترین و قدرتمندترین پشتیبان و یاری رسان جهان هستی الله را دارم، پس با خیالی آسوده شروع به سازندگی خود در قسمت جسم، روان و جهان بینی کردم، تا فرمانروا و حکمرانی لایق و با شهامت برای جسم خود باشم و کنترل و اداره دنیای درون و بیرون را این بار خودم بر عهده بگیرم و با چشمانی باز به سمت روشنایی عظیم حرکت کنم و اینجا بود که اراده خداوند را در وجود تک تک خدمتگزاران یافتم و چه حس زیبایی است؛ دست‌های خدا بودن و خدمت به همه مخلوقات خدا، با نهایت عشق و محبت. 
تازه بود که فهمیدم؛ هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات می‌نهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

نگارش و تایپ متن: مسافر صدرا (خدمتگزار سایت)
تنظیم و بارگذاری: مسافر مهدی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .