جلسه یازدهم، از دوره پانزدهم، از کارگاههای آموزشی، عمومی، کنگره۶۰، نمایندگی قیدار، با استادی مسافر سجاد، با نگهبانی مسافر منصور و با دبیری مسافر ناصر، با دستور جلسه "ظرفیت و مسئولیت( قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه)" در روز پنجشنبه ۳۰ فروردین ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان سجاد هستم مسافر. خیلی خوشحال هستم که توفیقی نصیب بنده شد تا در خدمت شما عزیزان باشم. دستور جلسه این هفته "ظرفیت و مسئولیت( قبله گم کردن، نق زدن و حاشیه)" خیلی صحبتها در این مقوله وجود دارد. اولین واژه به کار رفته در دستور جلسه ظرفیت است فکر میکنم همهی عزیزان با این کلمه آشنا هستید هر چیزی یک ظرفیت و اندازه یا اینکه یک گنجایشی دارد. به طور مثال یک لیوان گنجایش مخصوص به خود را دارد و اگر بخواهیم بیش از اندازه در آن آب بریزیم سرریز خواهد کرد.
به نظر من ظرفیت انسان مثل بادکنک است. ظرفیت در کنگره۶۰ اشاره مستقیم به آموزش دارد. شخصی که آموزش میبیند ظرفیت خود را بالا میبرد و آموزشهایی که کنگره به من میدهد این ظرفیت را تکمیل میکند. شما تصور کنید راهنمایانی که مسئولیت چندین نفر را بر عهده دارند و آنها را از تاریکی به روشنایی رهنمود میکنند، آیا از بدو ورود به کنگره ظرفیت پرورش این رهجویان را داشتند؟ مسلما نه این گونه نبوده است و تنها با آموزشهای کنگره این امر میسر شده است. اما کسانی که ظرفیت لازم را ندارند وقتی مسئولیتی به آنها بسپارند سرشان گیج خواهد رفت، پس اینجا حرف اول را آموزش میزند. من افرادی را میشناسم که چون حرف شنوی نسبت به راهنما و کنگره را نداشتند و آموزش درستی ندیدهاند، ظرفیت مسئولیت را هم نداشتند. مسئولیت رئیسجمهور، مسئولیت شورای شهر و در کنگره۶۰، ایجنت، راهنما، مرزبانها مسئول هستند و مسئول یعنی مورد سوال قرار گیرنده. هر مسئولی وظیفه دارد و باید پاسخگو در حیطه کاری خود باشد. اما در مورد قبله گم کردن، فرض کنید به من پیشنهاد بدهند برای ریاست بانک، آیا توانایی آن را دارم؟ درست است که ریاست بانک جایگاه خوب و بالایی است، اما با قبول این مسئولیت من به خود و اطرافیان خود آسیب و تخریب وارد خواهم کرد.
یک ایجنت پاسخگوی بالا دست خودش است نه یک راهنما و سفر اولی ای که تازه سفر میکند، اعضا اجازه نق زدن ندارند، صندلی رایگان، چای رایگان، و به بهترین شکل به درمان می رسند.
قسمت دوم دستور جلسه جشن آزاد مردی راهنمای محترم آقا رضا است. رضا هم مثل همه سفر اولیها وارد کنگره شد با حرف شنوی که نسبت به راهنمایش داشت به درمان و رهایی رسید و در جایگاههای مرزبانی، راهنمای تازه واردین و امر در جایگاه راهنمایی خدمت میکند و عزیزانی که خواسته رهایی دارند اگر به آموزشها بها دهند به رهایی و حال خوش میرسند. پنج سال رهایی آقا رضا را خدمت خودشان و خانواده محترمشان و همینطور راهنمای محترم آقا امیر و خانم شیوا تبریک عرض میکنم. ان شاءالله همیشه پایدار و سربلند باشند. ممنونم که به صحبت های من گوش کرد.
تایپ: مسافر حجت، لژیون ششم
درج و ارسال: مسافر ابوذر، لژیون مرزبانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
269