نهمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی ستارخان، به استادی راهنمای محترم مسافر اشکان ونگهبانی همسفر عباس ودبیری همسفر مصطفی با دستور جلسه " ظرفیت ومسئولیت(قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه)"، پنجشنبه۳۰فروردین ماه سال ۱۴۰۳ ، ساعت ۱۴ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر هستم که امروز به من این لطف را داشت که در جمع همسفران حضور داشته باشم.
من یازده سال پیش با یک حال بسیار خراب به کنگره آمدم و الآن نه سال است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستم. این اولین تجربه من از بخش همسفران است که به استادی دعوتشدهام.طبق فرمایش جناب آقای مهندس که میگویند بال پرواز یک مسافر همسفر است، نقش اصلی سفر را همسفران برای مسافران بازی میکنند و عملاً مسافرانی که به رهایی میرسند، یک بخش از آن رهایی روی دوش همسفرانشان است و مسافران باید همیشه قدردان همسفرانشان باشند.
تجربهای که من از این دستور جلسه دارم، یک بخش از آن، قبل از ورودم به کنگره است که خیلی من را به چالش کشید و یک بخش از آن برمیگردد به زمان ورود من، به کنگره که چند سالی طول کشید تا بتوانم به این موضوع برسم که چهکار باید بکنم، چراکه مسئولیتی که رو دوش ما انسانها قرار دارد، خیلی سنگین و سخت است و برای زیستن و زندگیمان باید یکسری مطالب و مسائل را رعايت کنیم. من در زندگی رعایت نکردم و به یکسری چالشها برخورد کردم و همین دستور جلسات توانستند از من محافظت کنند. من از این دستور جلسه مسئولیت در برابر زندگی خودم و خانواده خودم را آموختم که بتوانم بهتر زندگی کنم.
طبق فرمایش آقای مهندس تمام جانوران، موجودات، نباتات، حیوانات و هر چیزی که در تمام هستی وجود دارد، همهی آنها در انسان جمع شدهاند و همین موضوع کار را سخت میکند. ما در درون خودمان یک حیات چندوجهی داریم و دقیقاً چالش همینجا است که ما وقتی به نقاط حساس در زندگیمان میرسیم و آنجایی که باید درست عمل کنیم و آموزش بگیریم، نتوانستیم عمل کنیم و گرفتار تلههایی میشویم که زندگی را برای ما انسانها همانند مرگ میکند، تعداد این تلهها بسیار زیاد است و یکی از این تلهها، تله اعتیاد است که خیلی از انسانها مثل من گرفتارش شدهاند و از تله بیرون آمدن بهشدت زجرآور است و برای بیرون آمدن باید تاوانهای سخت و سنگینی داده شود، چراکه، ظرفیت و مسئولیت را نمیشناختیم.
من حس همسفر را درک نمیکنم، چراکه با ورودم به اعتیاد از ظرفیتها و مسئولیتهایی که به من میداد فرار میکردم و آن چهارچوبی که شما در آن زندگی میکردید را ما اصلاً درک نمیکنیم. من مصرفکننده اصلاً برایم ظرفیت و مسئولیت مفهومی نداشت به دلیل اینکه من سالها از این فضا دور بودم و تنها کاری که من میتوانستم انجام بدهم روزها را شب کردن بود، اینکه ظرفیت یا مسئولیت داشته باشم، اینکه قبله آن را گم نکنم، اینها برای من مصرفکننده اصلاً وجود خارجی نداشت. کنگره به من این را داد که شما در برابر زندگیات مسئولی، شما باید ظرفیتت را افزایش بدهید، من فکر میکنم این موضوع را همسفران بهتر درک کنند و شاید هم من مسافر را در خانواده ببیند که من هیچکدام از اینها را درک نمیکنم و برای شما بهعنوان انسانی که همسفر هستید خیلی سخت است که این شرایط مسافران را میبینید و هیچ کاری نمیتوانید انجام بدهید چراکه ظرفیت و مسئولیت هر شخصی بر عهدهی خود شخص است و این موضوع شوخیبردار نیست، چراکه این دستور جلسه زندگیها نجات داده است.
من اگر به کنگره نیامده بودم الآن اصلاً وجود فیزیکی در کره خاکی نداشتم. زندگی من به سمتی رفته بود که اصلاً امکان زندگی نداشتم همین دستور جلسه که به همین سادگی میبینید به من جان دوباره بخشیده است پس هم برای مسافران و هم برای همسفران باارزش است، هرلحظهای که من زندگی میکنم تفکر میکنم که چه اتفاقی افتاد که بهواسطهی همین دستور جلسات نجات پیدا کردم و من مسافر هنوز هم بیشتر از شما به این دستور جلسات نیاز دارم. قطعاً میدانم که بهواسطهی این دستور جلسات میتوانم از جرگهی اعتیاد عبور کنم. این مکانی که هستید امنترین مکانی هست که در کل جهان هستی وجود دارد و کنگره به من یاد داد که چگونه انسان باشم، چگونه ظرفیت داشته باشم، چگونه مسئولیتپذیر باشم و چگونه قبلهام و هدفم را گم نکنم و من اگر موفقیتی دارم مدیون کنگره هستم.
گروه سایت همسفران آقا شعبه ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
242