جلسه پنجم از دوره سیام کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی خواجو با استادی راهنما مسافر بهمن، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «ظرفیت و مسؤلیت(قبله گمکردن، نقزدن و حاشیه)» روز پنجشنبه 30 فروردینماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهمن هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار دارم، از آقای مهندس، خانواده محترمشان و همچنین از راهنمای بزرگوارم کمال تشکر را دارم.
دستور جلسه اول در مورد" ظرفیت و مسؤلیت( قبله گمکردن، نقزدن و حاشیه) "میباشد.
در مورد قبله گمکردن؛ روزی که رفتم سر لژیون دقیقا حرفی که زدم همین بود، ما نباید قبلهمان را گم کنیم، یعنی اینکه کار ما در کنگره فقط درمان اعتیاد میباشد و هر کاری بهجزاین انجام بدهیم در واقع قبله خود را گم کردهایم. همیشه با خود فکر میکنم چهطور میشود که انسان قبلهاش را گم میکند؟ مسافری که در کنگره 60 به حال خوش برسد و روز اول خودش را فراموش کند قبله خود را به زودی در کنگره گم خواهد کرد. خود من سعی کردهام همیشه از آقای مهندس الگو بگیرم زیرا هر کس فکر کند از دیگران بیشتر میداند حتما بیراهه خواهد رفت.
در مورد ظرفیت؛ دلیل اینکه من مواد مصرف کردم، نداشتن ظرفیت بود یعنی اینکه ظرفیت حال خوشی که خداوند به من عطا کرده بود را نداشتم. همیشه از خداوند خواستهام هر چیزی میخواهد به من بدهد در ابتدا ظرفیت آن را شامل حالم کند. ما اگر به ظرفیت لازم دست پیدا کرده باشیم نعمتهای خداوند رحمتی است برایمان وخطا رفتن در کارها لعنت خداوند در زندگی ما میباشد.
اما مسؤلیت؛ به نظر من همه چیز در هستی وظیفه خودش را به نحو احسن انجام میدهد و بعد از آن در مورد آن مسؤلیت مورد خطاب قرار میگیرد، مثال؛ یک شمع مسؤلیت خود را به خوبی انجام میدهد، به درستی شعله ور میشود، بدون اینکه نق بزند یا اعتراض به پیرامون خود داشته باشد در واقع کار خودش را به نحو احسن انجام میدهد. اگر انسان هم بتواند وظیفه خودش را مثل یک شمع به پایان برساند، هیچ اتفاقی برای خود و دیگران به وجود نمیآورد.
نقزدن؛ قبلا با خداوند زیاد میجنگیدم که چرا همه چیز را به دیگران دادهای و به من ندادهای؟ روزی تصمیم گرفتم کارهای مثبتی که در زندگی انجام دادهام را به روی یک کاغذ بنویسم اما هرچه فکر کردم نتوانستم حتی یک جمله هم بنویسم، پس از آن گفتم نباید نق بزنم و متوجه شدم که مشکل از خود من است.
دستور جلسه دوم: تولد یکسال رهایی مسافر محمود میباشد. محمود سفر استانداردی را پشت سر گذاشت، همیشه فرمانبرداری کرد و در بیشتر سفرهای تهران در کنار من بود و در حال خدمت کردن میباشد، امیدوارم در امتحان کمکراهنمایی شرکت کند و قبول شود.
اعلام سفر مسافر محمود:
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر. آخرین آنتیایکس؛ تریاک، قرص B2. روش درمان، D.S.T داروی درمان شربت ،OT مدت سفر، 10 ماه و 4 روز به راهنمایی آقا بهمن غلامی رهایی 1 سال و 6 ماه، رشته ورزشی فوتبال.
آرزوی مسافر محمود:
آرزو میکنم کنگره 60 جهانی شود وتمام انسانها بتوانند از کنگره استفاده کنند.
آرزوی همسفر آمنه:
آرزو میکنم تمام سفر اولیها به رهایی برسند و این جایگاه را لمس کنند.
سخنان مسافر محمود:
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر. از آقای مهندس، اساتید محترمشان و همچنین راهنمای خوبم کمال تشکر را دارم. از هسفر خودم و راهنمای ایشان تشکر میکنم.
من به واسطه یکی از بستگانم با کنگره آشنا شدم. من در زمان تخریب همیشه تنها و گوشهگیر بودم. در مورد دستور جلسه در دوران مصرف همیشه مسؤلیتهای خودم را گردن دیگران میانداختم، راههای زیادی برای ترک اعتیاد تجربه کردم ولی نتیجه نگرفتم تا اینکه وارد کنگره 60 شدم و به درمان رسیدم.
در پایان از همه کسانی که دراین تولد شرکت کردند تشکر میکنم.
سخنان راهنما همسفر خانم زهره:
سلام دوستان زهره هستم یک همسفر. من هم این تولد زیبا را در راس به آقای مهندس و به مسافر محمود و راهنمای ایشان تبریک عرض میکنم. خانم آمنه وقتی وارد لژیون من شدند خیلی عالی و پر انرژی بودند، سیدیهای خود را سر وقت و کامل مینوشتند. خانم آمنه محبت زیادی به مسافر و خانواده خودش دارد. امیدوارم حضور پررنگتری در کنگره داشته باشد تا بتواند در ادامه به همنوعان خودش خدمت کند.
سخنان همسفر آمنه:
سلام دوستان آمنه هستم یک همسفر. خیلی خوشحالم در کنار مسافرم هستم و توانستم بال پروازی برای او باشم. این تولد را به آقای مهندس و به همه عزیزانی که در تولد ما شرکت کردند تبریک عرض میکنم.
تایپ: مسافر مهرداد لژیون هشتم و مسافر بهزاد لژیون ششم
عکس: مسافر الیاس
تنظیم و ارسال: مسافر حسن لژیون دوم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
665