همسفر فریده در مورد دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبلهگم کردن، نقزدن، حاشیه)» مقالهای ارائه کردند که در ادامه میخوانید.
«لا یُکَلِّفُ اللّه نَفْساً اِلّا وُسْعَهّ» (خداوند هیچکس را جز، بهاندازهٔ تواناییاش، تکلیف نمیکند.) در کلامالله بیانشده است؛ انسان موجودی ناسپاس، فراموشکار و عصیانگر است و این ویژگیها ریشه در مقدار قدرت و توان انسان دارد، آن توانایی که ریشه در دانایی هر انسانی دارد. علت و دلیل بسیاری از مشکلات و گرفتاریهای جامعهٔ بشری ریشه در بیظرفیتی و بیمسئولیتهایی دارد که باعث میشود، انسان راه و مسیرِ رشد و تکامل خود را گم کند و به بیراهه برود و پا در مسیر ضدارزشها بگذارد و زمینه بیتعادلی را فراهم نماید و از تکامل دور شود، انسانها تمامی ویژگی حیوانات و گیاهان را دارند، ظرفیت بعضی انسانها اندازه یک لیوان و بعضیها اندازه دریا است، اگر مسئولیتی بیشتر از ظرفشان داشته باشند سرازیر شده و دچار تخریب میشوند، ظرفیت را باید ذرهذره ایجاد کنیم تا مسئول بودن را یاد بگیریم و زمانیکه خدمتی به ما دادند دچار بزرگبینی نشویم، آقای مهندس نیز فرمودند: هر شخصی ظرفیتش به یک شکل است؛ مثلاً یک نفر بهاندازه یک انگشتانه است، یک نفر بهاندازه یک استکان است و یک نفر نیز بهاندازه یک اقیانوس است. انسان موجودی است که قدرت اختیار دارد و در تصمیم گیریها، مختار و آزاد است و برای پذیرش موضوعات مختلف، قادر است طبق خواست نفس خود عمل کند، ظرفیت معادل دانایی است و هر چه دانایی انسان در مسائل مختلف بالاتر باشد میزان تحمل در برابر مشکلات و ظرفیتش در برابر مسائل گوناگون بالاتر خواهد بود. درکنگره سه پارامتر تفکر، تجربه و آموزش باعث افزایش سطح دانایی میشود و زمانیکه دانایی فرد بالا میرود ظرفیت وجودی نیز بالا میرود. در کنگره ۶۰ همه چیز به روش دیاستی اتفاق میافتد، ظرفیت دانایی مسئولیت ذرهذره در درون ما بزرگتر میشود، اگر خدمت یا مسئولیتی که به ما میدهند از روی شناخت و درک باشد خیلی لذتبخش و شیرین میشود و باعث افزایش ظرفیت میشود؛ اما اگر مسولیتی به ما واگذار کردند و از روی جهل و نادانی ما دچار غرور و منیت شدیم تخریب در درون ما ایجاد میشود و قبله خود را گم میکنیم و نمیتوانیم به هدف خود برسیم. ان الانسان الربهی الكنود...انسانها به رب خویش ناسپاسند؛ زیرا تاریکیهایی داشتیم و برای رسیدن به روشنایی در مسیر کنگره هستیم؛ بنابراین باید هر زمان که به جایگاهی میرسیم خودمان را با زمانی که وارد کنگره شدیم قیاس کنیم که چقدر دانایی من بیشتر شده وظرفیتم بزرگتر شده پس باید فرمانبردار وآموزشپذیر باشم تا قبله خود را گم نکنم؛ یعنی در مسیر صراط مستقیم حرکت کنم. در کنگره و آنچه در مورد قبلهگم کردن میتوان گفت: قبله مسیر و نشان دادن جهت است، زمانیکه فردی قبله را با هدف اشتباه بگیرد به بیراه میرود، کعبه یک قبله است و کنگره نیز یک هدف نیست، کنگره۶۰ مسیری است که ما را به هدف می رساند، اکنون همه ابزار من برای رسیدن به هدف کنگره است. آقای مهندس در کتاب (عشق ۱۴وادی) برای ما روشن کرده است که ارتباط بسیار نزدیک و مستقیمی با وادی نهم دارد (نیروئی كه از كم شروع شود و به درجه بالا و بالاتر برسد، نقطه تحمل شكل میگیرید) همینطور وادی سوم (باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان، برای خویشتن خویش فكر نمینماید) و بعد وادی چهارم (در مسائل حیاتی، به خداوند مسئولیت دادند؛ یعنی سلب مسئولیت از خویش است) تنها راهی که وجود دارد تا من ظرفیت خود را بالا ببرم، تزکیه و پالایشهایی است که روی خودم باید انجام دهم، باید تغییر کنم و نفس خود را با اموزش درست صیقل بدهم، اینطور نیست که تغییرات بهراحتی صورت گیرد، پروسه زمان در همهجا معجزه میکند درواقع میتوان گفت تغییرات؛ همانند ضربه محکم چکش میماند که اگر بر جسم انسان وارد شود، درد زیادی دارد؛ پس بالا رفتن نقطه تحمل و ظرفیت؛ همانند ضربه چکشی میماند که با درد همراه میباشد.
منابع: قرآن مجید، کنگره۶۰، وادیها، گوگل
تایپ: همسفر فریده، راهنما همسفر فاطمه (لژیون یکم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر فاطمه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
87