English Version
English

ظرفیت چیزی نیست که یکباره به دست بیاید

ظرفیت چیزی نیست که یکباره به دست بیاید

هفتمین جلسه از دوره بیست و ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60؛ نمایندگی حسنانی با استادی راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر ابوالفضل و دبیری موقت مسافر مهدی با دستور جلسه "ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نق زدن و حاشیه)" روز چهارشنبه 29 فروردین ماه 1403، ساعت 17 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که این اجازه به من داده شد در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم از دبیر و نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که این فرصت را به من دادند. درباره دستور جلسه که ظرفیت و مسئولیت (قبله گم‌کردن، نق زدن، حاشیه) می‌باشد از تجربه خودم صحبت می‌کنم آقای مهندس می‌گوید هر موجودی را که ما می‌بینیم  یک ظرفیتی دارد منِ انسان هم یک ظرفیتی دارم، ظرفیت یک مرتبه تغییر نمی‌کند یعنی اگر من حسین یک میلیون تومان توی حسابم دارم اگر 10 میلیارد پول وارد حسابم شود از ظرفیت من خارج است و باعث قبله گم کردنم می‌شود. یک موقعی هست که من از خدا چیزی می‌خواهم ولی اصلاً فکر نمی‌کنم که آیا من ظرفیت آن را دارم، اگر خدا به من نمی‌دهد قطعاً ظرفیتش را ندارم. ظرفیت چیزی نیست که یکباره به دست بیاید، باید ذره‌ذره ظرفت شکل بگیرد و اصلاً اینگونه نیست که بخواهم زور بزنم تا ظرفیتم بالا برود زیرا این زور زدن باعث می‌شود من خراب بشوم. در کنگره برای بالا رفتن ظرفیت به دو چیز نیاز است: اول اینکه بدانم ذره‌ذره این اتفاق صورت می‌گیرد و دوم اینکه باید آگاهی بدست بیاورم و اصلی‌ترین موضوعش آگاهی است، چون آگاهی ظرف انسان را برای چیزی که می‌خواهد بدست بیاورد، بزرگتر می‌کند. برای مثال ظرفیت من نسبت به سلامتی‌ام بود، یک زمانی من ظرفیت سلامتی را نداشتم و تا یک ذره حالم خوب می‌شد قبله‌ام را گم می‌کردم.
من زمانی که به عنوان یک سفر اولی شروع به سفر می‌کنم یک سری مسئولیت‌ها به من سپرده می‌شود مانند لباس سفید پوشیدن، سرموقع به شعبه آمدن، سی دی نوشتن، به اندازه دارو خوردن و مسئولیت‌های دیگری که از من می‌خواهند انجام بدهم و این مسئولیت‌ها باعث می‌شود ظرفیت من ذره‌ذره شکل بگیرد زمانی که ظرفیت من نسبت به آن موضوع که می‌تواند درمان من باشد یا مسائل کاری باشد مسئولیت‌هایم را خوب و درست انجام می‌دهم، اتفاقی که برای من میوفتد این است که ظرفیت آن موضوع به من داده می‌شود. من وقتی بتوانم مسئولیت‌هایم را درست انجام بدهم ظرفیت انجام کارهای بزرگتر را بدست می‌آورم. گاهی اوقات یک سری نیروها، سختی‌هایی در کار ایجاد می‌کنند که مانع می‌شوند که من نتوانم مسئولیتم را درست انجام دهم، چون نمی‌خواهند رو به جلو حرکت کنم. برای اینکه من مسئولیتم را درست انجام بدهم نیاز به انرژی دارم و انجام مسئولیت در من باعث ایجاد انرژی می‌شود، من نیاز دارم که برای بدست آوردن انرژی از کارهای کوچک و مسئولیت‌های کوچک شروع کنم تا یواش یواش به کارها و مسئولیت‌های بزرگتر برسم.
چیزی که خودم درکش کردم این است که گاهی من در عمق پایینی از تاریکی‌های درون خودم قرار دارم و یک سری القائات به من می‌شود اما من آنها را دریافت نمی‌کنم، به عنوان مثال زمانی که رادیو را به زیرزمین می‌برید در آنجا امواج هست ولی رادیو دریافت نمی‌کند، زمانی که من سفرم را درست انجام بدهم القائاتی که در هستی وجود دارد به من می‌رسد و حس و حال من را خوب می‌کند و من باید خودم را به یک سطح بالاتری برسانم تا بتوانم امواج را از هستی، بهتر دریافت کنم و این امواج نیاز به انرژی دارند تا از آن سطح پایین به بالا بیایند. یک روز من سی‌دی ننوشتم و دیدم آنروز حالم خوب نیست و روز بعد شروع به نوشتن کردم و دیدم چقدر حالم بهتر است زیرا یک سری القائات نسبت به اینکه زندگی‌ام بهتر شود و با امید بیشتری به آینده نگاه کنم، به من می‌شود و در ادامه انجام دادن مسئولیت‌هایم و القائات باعث می‌شود برای حرکت کردن‌ و انجام امورات بعدی‌ام آماده شوم.
من وقتی مسئولیتم را انجام ندهم بار سنگینی بر دوش من قرار می‌گیرد و برای سبک کردن آن شروع به نق زدن می‌کنم و احساس سنگینی می‌کنم، برای اینکه آن بار را سبک‌تر کنم مجبور می‌شوم یک بخش آن را روی خانواده و یا جامعه قرار دهم و آن موقع هست که من وارد حاشیه می‌شوم و در ادامه یک پله پایین‌تر می‌روم و رو به تاریکی‌ها، یک سری تجربه‌های دردناکی را تجربه می‌کنم و این یک چرخه است و می‌چرخد و دوباره من را در مسئولیت‌ها قرار می‌دهد و با تمام سختی‌ها باید آن مسئولیتم را انجام دهم. اصلاً مهم نیست که من کجا هستم، مهم این است که من تا این مسئولیت را انجام ندهم این چرخه مدام می‌چرخد. اگر من درون تاریکی بروم می‌توانم از آن به عنوان تجربه استفاده کنم یعنی اینکه درون تاریکی درد هم می‌کشم تا یادم بماند اگر دوباره گردونه چرخید و مسئولیتی که به من سپرده شد این‌دفعه تفکر کنم و آنرا درست انجام بدهم و به خودم گوشزد کنم: اگر دوست داری از زندگی لذت ببرم و رو به جلو حرکت کنم باید مسئولیتم را درست انجام بدهم.

تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .