سلام دوستان پریا هستم راهنما یک همسفر: اول باید بدانیم که ظرفیت یعنی اندازه، مسئولیت یعنی مسئول و قبله گم کردن یعنی جهت را گم کردن. انسان وقتی مسئولیتی را بر عهده میگیرد، باید خودش را بسنجد و ببیند که میتواند از عهده آن کار بربیاید یا نه یا اینکه علاوه بر قبول کردن یک مسئولیت باز هم دوست دارد یک کار دیگری را قبول کند و اگر نتواند از عهده کارها بربیاید، این سبب میشود که همانطور که در وادی نهم به آن اشاره شده است، هر انسانی یا هر چیزی را اگر در نظر بگیریم بنا به شرایطی نیروهایی به آن وارد میشود که یک نقطه تحمل پیدا میکند و اگر از عهده و مسئولیتی که به او داده میشود یا قبول کرده، نتواند خوب انجام دهد آن موقع است که یکسری اتفاقات میافتد و آن شخص از حالت تعادل خارج میشود و در راه مستقیم که قرارگرفته شروع میکند به رفتن راه نادرست یا کج که همان قبله گم کردن است.
انسان بهواسطه ناتوانی از انجام آن کارها در مسیر تاریکی قرار میگیرد، چراکه اگر شخصی بتواند یک کاری را به نحو احسن انجام دهد در آن موضوع خودش را در روشنی و آرامش میبیند و در آن کار موفق است. انسان موجودی ناسپاس و ناشکر است تا به مقام و مرتبهای میرسد، منکر همهچیز میشود و وقتی به جایگاهی میرسد، قبله خودش را گم میکند. واقعاً اگر کسی تا دیروز پول سیاهی کف دستش نبود، یکمرتبه به پول و مقامی میرسد سریعاً در او تخریب به وجود میآید و به هم میریزد. یکی از نشانههای بارز در افراد بدون ظرفیت این است که در جایگاه خودش نیست، چون هنوز به درجه تفکر و تجربه و آموزش نرسیده بود که یکمرتبه به یک درجه میرسد؛ در واقع نتیجه این است که هر انسانی که بخواهد دارای مسئولیت و ظرفیت بالایی باشد این تغییرات یک شبه، یک روزه اتفاق نمیافتد؛ بلکه در طول زمان محقق خواهد شد.
سلام دوستان شکوفه هستم یک همسفر: به هر انسانی که مسئولیت داده میشود باید ظرفیت آن کار را داشته باشد، تا بتواند به نحو احسن با در نظر گرفتن مسئولیت آن کار را انجام دهد و با در نظر گرفتن تواناییهای خود و شرایط و مسئولیتی که میخواهد به عهده بگیرد، نسبت به آن مسئولیت اقدام کند و حتماً خواسته قوی نسبت به انجامش داشته باشد و در میانه راه خسته نشده و آن مسئولیت را به اتمام برساند، چون از قدیم گفتهاند که کار را آن کرد که تمام کرد. هر انسانی که هدفش را گم کند، همان قبلهاش را گم کرده است انسان که به نماز میایستد باید روبه قبله بایستد، در واقع هدفش مشخص است یعنی خانه خدا و برای یک شخص مصرف کننده که هدفش را گم کرده و نمیداند چکار کند، وقتی که به درمانش اقدام کند و به کنگره بیاید به هدفش که درمان اعتیاد است رسیده است، پس برای انجام هرکاری یک قبله لازم است و برای آنکه در مسیر و رو به قبله انجام کارش باشد از درحاشیه قرار گرفتن و ایراد بیخود گرفتن که به زبان عامیانه همان نق زدن است خودداری کند، چون این مسائل پیش زمینهای برای گم کردن قبله است.
سلام دوستان بهناز هستم یک همسفر: ظرفیت درونی چیست؟ روزی هر کسی متناسب با ظرفیتش است. خداوند متعال برای هر انسان ظرفیتی قرار داده است و زمانی که این انسان برای خود هدفی تعیین میکند، برای رسیدن به آن هدف باید ظرفیت درونی خود را افزایش دهد و افزایش ظرفیت درونی به معنی توانایی برای انجام کارهایی است که قبلاً قادر به انجام آنها نبود. اگر تصمیم داشته باشید که به طور آگاهانه ظرفیت درونی خود را افزایش دهید و هدفی را برای خود تعیین کنید، بالطبع تغییر خواهید کرد و به پیشرفت چشمگیری دست پیدا میکنید، پس اگر قرار است پست یا مقامی نصیب ما شود اول باید ظرفیت آن پست را در خودمان پرورش دهیم تا بتوانیم در ارائه مسئولیت سربلند باشیم. مسئولیت پذیری هم یکی از ویژگیهای مهم اخلاقی و شخصیتی هر فرد تعهد نسبت به انجام وظایف محوله او است. طبیعتاً فردی که مسئولیتپذیر است در امور زندگی و کار به موفقیت بیشتری دست پیدا میکند و این افراد دارای عزت نفس بالا در انجام کارهای روزمره و شغلی هستند، چون این مسئولیتپذیری از تعهد درونی وی ایجاد شده است و احساس مفید بودن را نه تنها برای خود بلکه برای اطرافیان به همراه میآورد.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر: جهان هستی و هر آنچه که توسط باریتعالی خلق شده دارای ظرفیت است. ریشه اصلی ظرفیت از ظرف است و هر ظرفی دارای گنجایش است. فنجان، گنجایش خود را دارد و پارچ هم گنجایش خود را دارد و اگر بیش از ظرفیت آنها داخلش آب یا هرچیز دیگری ریخته شود، سر ریز میشود، پس ظرفیت فنجان، پارچ، سطل و حوض، دریاچه و دریا مشخص است. حتی ظرفیت ماشینها هم مشخص است و هر کدام گنجایش خود را دارند، پس با این تعاریف انسانها هم هر کدام دارای ظرفیت هستند که اگر از آن ظرفیت تجاوز کنند اوضاع و احوالشان مساعد نخواهد بود.
انسان میتواند ظرفیت خود را با تفکر، تجربه، آموزش بالا برده و شناخت و دانایی کسب نماید و این شناخت و آگاهی هر چه بالاتر رود، ظرفیت بالاتر خواهد رفت و در نهایت ما از درون آماده پذیرش مسئولیت محوله و جایگاهی که به ما داده شده است، میشویم و در مورد آن مسئولیت پاسخگو هستیم، این پاسخگو بودن یعنی نزدیک شدن به هدف و نداشتن منیت و تعادل در رفتار را نشان میدهد. البته پذیرش مسئولیت خارج از ظرفیت باعث ایجاد تخریب هم برای خودمان و هم دیگران خواهد بود که به دنبال آن هدف را گم خواهیم کرد و گم کردن هدف یعنی همان قبله گم کردن است.
انسان موجودی است که به واسطه قدرت عقل و تشخیص میتواند مسیر حرکت خود را در زندگی انتخاب کند و هر کدام از ما علاوه بر مسئولیتی که در قبال خانواده و جامعه داریم، در قبال خالق خود هم باید پاسخگوی اعمال خود باشیم، پس اولین مسئولیت ما درست زندگی کردن و حرکت در مسیر ارزشها و دوری از ضد ارزشها است پس تا زمانی که در صراط مستقیم حرکت میکنیم راه و قبله برایمان روشن است و مسلماً در این راه با مشکلاتی مواجه خواهیم شد ولی خوب میدانیم که در این دنیا هر چیز بهایی دارد و برای بدست آوردن آن باید بهایش را پرداخت. زمانی که ما در راستای آگاهی و در مسیر حق و حقیقت قدم برداریم، ظرفیت ما کم کم بالا رفته و در نتیجه توانایی پذیرش هر مسئولیتی در ما ایجاد خواهد شد و دچار خودشیفتگی و منیت نشده و قبله را گم نخواهیم کرد.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر: برای انجام هر کاری انسان باید ظرفیت آن را داشته باشد و داستان زیبایی را آقای مهندس بیان کردند که یک مرد خارکن از حضرت موسی خواست، از خداوند بخواهد که به او تیشهای بدهد که مجبور نباشد با دست خارها را بکند، حضرت موسی از خداوند خواست و خداوند هم بعد از چند بار اصرار، خواسته وی را اجابت کرد و به خارکن تیشه داد، فردای آن روز حضرت موسی دید که خارکن را دستگیر کردهاند و پس از پرسوجو متوجه شد که وقتی خارکن صاحب تیشه شده است، با آن تیشه یک نفر را به قتل رسانده است. تو را تیشه دادم که هیزم کنی، ندادم که بنیاد مردم کنی.
با توجه به این داستان، خیلی از چیزهایی که ما نداریم، شاید هنوز ظرفیت لازم در ما ایجاد نشده است و خداوند صلاح ندانسته که در این زمان آن نعمت را به ما بدهد. ما باید همیشه به خداوند باور و ایمان داشته باشیم و مطمئن باشیم که هر آنچه به صلاح ما است را در بهترین زمان در اختیار ما قرار خواهد داد. اگر ظرفیت ما با مسئولیتی که داریم یکسان باشد، حالت تعادل ایجاد میشود؛ در غیر این صورت باعث تخریب می شود. برای مثال در کنگره به یک سفر اولی مسئولیتهایی مثل نگهبانی، مرزبانی و ... واگذار نمیشود؛ زیرا به دلیل کافی نبودن آموزشها، ظرفیت لازم در فرد ایجاد نشده است که بتواند در این جایگاهها بهخوبی خدمت کند و ممکن است به دلیل مسئولیت سنگینتر از ظرفیت، دچار منیت شود و قبلهاش را گم کند، در واقع هدف خود را از خدمت گم کند.
نقطه تحمل باید بالا برود تا ظرفیت بالا برود، ظرفیت را ذرهذره ظرفیت با علم، دانش، کارکردن، تجربه، فهمیدن، آموزش و تفکر میتوانیم بالا ببریم. قبله گم کردن یعنی کسی هدف و معبودش را گم کرده است، همچون انسانهایی که بعد از رسیدن به یک جایگاهی، فراموش میکنند که چه کسانی به آنها کمک کرده که به این جایگاه رسیدهاند. قبله گم کردن هم در مورد مسائل اجتماعی است هم در مورد مسائل الهی، اشاره به آیه ان الانسان لرب لکنود، انسان موجودی است که به رب خودش ناسپاس است. انسان دارای تمام خصوصیات موجودات دیگر بهصورت بالقوه است، بستگی به انسان دارد که چه خصوصیتی را انتخاب کند. نکته مهم دیگری که بیان شد این است که از راه ضد ارزشها نمیتوانید به ارزشها برسید.
سلام دوستان هانیه هستم یک همسفر: دستور جلسه این هفته در مورد ظرفیت، مسولیت و قبله گم کردن است که میخواهم در مورد همین موضوع چند سطری مشارکت داشته باشم. مسئولیتی که به ما محول میشود، ما خودمان به تنهایی باید آن را انجام بدهیم، اگر مسئولیت انجام کاری برعهده ما گذاشته شده ما باید آن را به نحو احسنت انجام بدهیم. مسئولیتی که به انسانها داده میشود، باید همیشه ظرفیت انسانها هم مد نظر قرار داده شود، مثلاً به کسی که مسئولیت اداره آبدارخانه به او سپرده میشود، باید با افرادی که آنجا رفت و آمد میکنند، با ملایمت و ادب و نزاکت رفتار کند، یعنی از مسئولیتی که به او داده شده است، سو استفاده نکند. پذیرفتن مسئولیت لطفی است که ما به خودمان میکنیم، این چیزی نیست که از خارج به ما تحمیل شود، در اینصورت ما در نحوه زندگی خود حرفی برای گفتن داریم. بیشتر افرادی که در زندگی با شکست مواجه میشوند افرادی هستند که عادت به بهانهگیری دارند و مسئولیت کارهای خود را نمیپذیرند و این همان قبله گم کردن است، اگر فردی در زندگی هدف داشته باشد به همان مراتب برای رسیدن به اهدافش تلاش میکند تا به جایی برسد، ولی اگر فردی در زندگی هدف نداشته باشد، نه تنها به هدفش نمیرسد بلکه نمیتواند کارهای دیگرش را هم به نحو احسنت انجام دهد که این همان قبله گم کردن است.
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر: قبل از اینکه فردی را برای سمت و خدمتی انتخاب کنیم، میبایست ظرفیت طرف مقابل را برای پذیرش آن جایگاه و مسیولیت بسنجیم و ببینیم که این فرد ظرف وجودیاش چقدر است و تا چه اندازه میتواند پیش برود، آیا دانایی و آموزش لازم برای این سمت و جایگاه را دارد؟ یا اینکه شخص به یک جایگاه یا سمتی دست پیدا کرد، خودش را بالاتر از همه میبیند؟ همه اینها در پذیرش مسئولیت دخیل هستند، اگر ظرفیت لازم و در ادامه آن آموزش و دانایی در فرد ایجاد نشده باشد، فرد رفتار خود را تغییر داده و این باعث تخریب در او و محیط کار و یا در اطرافیان فرد خواهد شد.
نقطه مهم دیگری که ما انسانها از آن غافل هستیم؛ این است که از خداوند درخواستهای نابجا داریم و همیشه میخواهیم که دعاهایمان برآورده شود و وقتی خواسته ما استجابت نمیشود، از زمین و ناراحت میشویم، در صورتیکه خداوند خود میداند که چه کسی چه چیزی را لازم دارد و برای او در زمان مقرر آن را فراهم میکند، شاید فردی ظرفیت ثروت زیاد را نداشته باشد، ولی از خدا طلب کند و وقتی با تلاشی که میکند به آن خواسته نرسد، به درگاه خدا کفر میگوید، ولی متوجه این نیست که مطمئناً خدا خیلی بهتر از خود فرد او را میشناسد و در زمان مقرر آن ثروت را به او خواهد بخشید، بهخاطر همین است که باید آموزش ببینیم و دانایی خود را بالا ببریم، تا فرد متعادلی باشیم و در موقعیتهای مختلف رفتار متعادلی از خود نشان داده و خود را گم نکنیم. سه پارامتر آموزش، تجربه و تفکر باعث افزایش سطح دانایی شده و زمانی دانایی فرد بالا میرود که ظرفیت وجودی او نیز بالا رفته باشد و این امر فقط با رفع منیت، کبر و غرور ممکن است، زمانی که کبر و منیت کنار رفت، ظرف وجودی خالی شد، آن موقع است که فرد آمادگی پذیرش آموزش را خواهد داشت، در غیر اینصورت از جایگاهی که دارد، آرام آرام به سمت پایین فرود خواهد آمد.
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
153