English Version
English

آموزش قدم اول ایجاد ظرفیت

آموزش قدم اول ایجاد ظرفیت

پنجمین جلسه از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی‌ خصوصی کنگره۶۰ ویژه همسفران نمایندگی اسلامشهر با استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر نازنین، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر نسیم با دستورجلسه «ظرفیت، مسئولیت (قبله گم‌کردن، نق‌زدن‌ و حاشیه)» روز‌ سه‌شنبه بیست‌‌وهشتم فروردین‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

 

سخنان استاد؛

سلام دوستان نازنین هستم همسفر، خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه هستم و در مسیر کنگره قدم برمی‌دارم امیدوارم که در این مسیر آموزش‌پذیر باشم و بتوانم به درستی خدمت کنم. از خانم عاطفه عزیز تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم و همین‌طور از خانم زهرای عزیز به‌خاطر آموزش‌های نابی که در اختیار من می‌گذارند سپاس‌گزارم.

همه ما انسان‌ها مسئولیت‌هایی در زندگی داریم؛ مسئولیت مادری، همسری، همسفری، مسئول یک خانه بودن و در اشل‌های بزرگ‌تر جایگاه‌های دیگری را تجربه می‌کنیم. ما در هر جایگاهی که هستیم وظیفه‌ای که به ما داده می‌شود باید بتوانیم به نحو احسن از آن وظیفه سربلند بیرون بیاییم به عنوان مثال من مادر فرزندانم می‌باشم باید تلاش کنم که مادر کافی برای آنها باشم؛ ولی مواقعی پیش می‌آید که من احساس می‌کنم تلاش خود را کردم وظیفه‌ای که به من سپرده شده به درستی انجام داده‌ام ولی نتیجه‌ای که می‌خواستم را نگرفتم چرا این اتفاق می‌افتد؟ به دلیل اینکه من در بسیاری از مواقع بیش از اندازه انرژی گذاشتم و به درستی تلاش نکردم احساس می‌کردم که وظیفه خودم را به خوبی انجام دادم ولی اینطور نبود.
ما که در زندگی با مصرف‌کننده سروکار داشتیم برای اینکه بچه‌ها آن دوران و کمبودها و تخریب‌هایی که به آنها وارد شده را فراموش کنند شروع می‌کنیم به محبت بیش از اندازه و به آنها بها می‌دهیم و خواسته‌هایشان را بی چون و چرا برآورده می‌کنیم، نمی‌گذاریم که کمبودی را احساس کنند و به خیال خود می‌خواهیم گذشته را جبران کنیم به همین دلیل منِ مادر احساس می‌کنم که به درستی وظیفه خودم را انجام دادم در صورتی که انسان‌ها باید شکست‌هایی را تجربه کنند تا معنی پیروزی را متوجه شوند، اگر اضداد نباشد منِ نوعی هیچ وقت نعمت‌هایی که در اختیارم بوده را درک نمی‌کنم. منِ مادر فرصت‌ها و حق انتخاب را از کودکان می‌گیرم، نمی‌گذاریم  مسائل را تجربه کنند من این قدرت را از آنها می‌گیرم از نظر مادی و عاطفی همه چیز را از خودم دریغ می‌کنم که همه چیز برای فرزندانم تمام و کمال باشد؛ ولی به مرور زمان متوجه می‌شوم که کارم اشتباه بوده و افراد موفقی را به جامعه تحویل ندادم و متاسفانه  فرزندان تن‌پرور تحویل جامعه می‌دهم که دائم دنبال این است که دیگران خواسته‌هایش را برای او برآورده کند. پس این مسئولیتی نبود که من به درستی انجام دادم  این‌ها به خود من برمی‌گردد احساس می‌کنم مسئولیت درست انجام می‌دهم خیلی تلاش می‌کنم ولی نتیجه کار چیز دیگریست. منِ نوعی خیلی جاها بیش از اندازه بودم در جامعه و  همینطور در خانواده و نمی‌گذارم که کسی کمبود من را متوجه شود به دلیل تعادل نداشتن از بعضی مسائل شانه خالی می‌کنم و یا برعکس در خیلی موارد بیش از اندازه مسئولیت قبول می‌کنم.

مسئولیت بعدی من مراقبت از شهر وجودی‌ام می‌باشد من از خداوند درخواست کردم که به من اجازه دهد که روی زمین قدم بگذارم و در قالب جسمانی قرار بگیرم و پیمان بستم که ناشکری نکنم و فساد نکنم و از ضدارزش ها دوری کنم؛ ولی چون آرشیو بسته می‌شود یادم می‌رود. شهر وجودی اولین مسئولیتی است که خداوند در کره زمین به من داده است شخص مسافر با موادمخدر و چیزهای دیگر و همسفر با افکار منفی، حس‌های منفی، ضدارزش‌ها و یا پرخوری و یا درست غذا نخوردن شهر وجودی خودش را نابود می‌کند، به همین دلیل مسئولیت شهر وجودی از عهده من خارج می‌شود و من دچار انواع و اقسام بیماری‌ها می‌شوم. زمانی‌که افکار و اندیشه من به هم‌ ریخته است مشکلات در جسم من ظهور پیدا می‌کند پس من وظیفه و مسئولیت خودم را درست انجام ندادم. اگر بتوانم از شهر وجودی خودم مراقبت کنم و آن را آباد کنم می‌توانم در مسئولیت‌های دیگری که به من سپرده شده نقش خودم را به درستی ایفا کنم.

انسان‌ها بر حسب ظرفیت‌هایی که دارند جایگاه‌های مختلفی را تجربه می‌کنند؛ فرد سفر اولی‌ که وارد کنگره می‌شود چه مسافر چه همسفر مسلماً شخص ظرفیت چندانی ندارد که بتواند جایگاه و مسئولیت‌هایی در اختیارش قرار بدهند و فقط مسئول سفر خودش می‌باشد. شخص این سفر را طی می‌کند ۱۱ ماه در این مسیر آموزش می‌گیرد و در این مسیر نباید اظهار نظر کند که چرا مرزبان این‌ کار را انجام داد یا راهنما چرا امروز امتحان می‌گیرد در صورتی که وظیفه و مسئولیت شخص سفر اول این است که در سفر اول بی‌چون و چرا حرف راهنما را گوش کند و عملی کند و به جایگاه‌ها احترام بگذارد تا به درمان و رهایی برسد و بعد از این‌که ۴۰ سی‌دی را نوشت شروع به خدمت کردن می‌کند. چرا در سفر اول به شخص خدمت داده نمی‌شود؟ چون ظرفیت خدمت را ندارد و باعث تخریب خودش و دیگران می‌شود و باید حتماً ظرفیت ایجاد شود تا مسئولیت داده شود.

ما انسان‌ها در کنگره تفکر خودمان را درست می‌کنیم آموزش‌هایی که داده می‌شود با قلب باز می‌پذیریم و تجربه‌هایی که دیگران در اختیارمان می‌گذارند و خودمان تجربه می‌کنیم را به عمل در می‌آوریم تا به آن ظرفیت لازم می‌رسیم و می‌توانیم جایگاه‌های مختلفی را تجربه کنیم. زمانی‌که من حال خراب وارد کنگره شدم انسان‌هایی بودند که به من امید و انگیزه دادند که به این‌جا رسیدم و در این جایگاه می‌باشم نباید یادم برود که کجا بودم و به کجا رسیدم من از روز اول اعتمادبه‌نفس نداشتم نمی‌توانستم به راحتی صحبت کنم و الان نباید ناسپاس باشم و باید تشکر کنم از استادانی که بدون چشم‌داشت خدمت کردند برای حال خوش من و یادم نرود انسان‌هایی را در مسیرم بودند و کمکم کردند و قبله خودم را گم نکنم هدفی که روز اول برای آن در کنگره پا گذاشتم که هدفم چه بوده است و در ادامه اسیر حاشیه نشوم و این برایم باب نشود که چرا فلانی با من این‌گونه صحبت کرد، اگر اسیر حاشیه شوم مطمئناً از هدف اصلی خودم دور می‌شوم و یادم می‌رود که برای چه این‌جا هستم و مطمئنا وقتی اسیر حاشیه شدم از کنگره سوت می‌شوم.

برگزاری آزمون دوره چهارم فروردین ماه

 پایان چهل سی‌دی و سی سی‌دی (لژیون چهارم)

تایپ و ویرایش: راهنمای تازه‌واردین همسفر نازنین

عکاس خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)

ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر خدیجه

همسفران نمایندگی اسلامشهر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .