English Version
English

در کنگره می‌آموزیم که چگونه ظرفیت‌مان را بالا ببریم

در کنگره می‌آموزیم که چگونه ظرفیت‌مان را بالا ببریم

دوازدهمین جلسه از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 ويژه همسفران نمایندگی یوسف‌آباد با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه)» با استادی راهنما همسفر پروین، نگهبانی همسفر فرح و دبیری همسفر الهام، در روز سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه 1403 در ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه امروز ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، حاشیه و نق زدن) است. این دستور جلسه همخوانی بسیار زیادی با ما همسفران و مسافران سفر اولی دارد.

خلقت و هستی سیستمی است هوشمند و تأییدی است بر موضوع ظرفیت؛ یعنی موجودات و مخلوقین الهی که وارد این سیستم شده‌اند، هر یک ظرفیت خاصی برایشان تعریف‌شده است، آگاهی نفس یک کرم خاکی تعیین می‌کند تا توانایی‌هایش در حد یک کرم خاکی باشد و یا آگاهی نفس یک ببر تعیین می‌کند که ظرفیت و توانایی‌هایش در حد یک ببر باشد. در مورد گیاهان؛ آن توانایی نفسش تعیین می‌کند که رشد و اندازه‌اش در حد یک خار بیابانی باشد و بیشتر از آن نتواند کاری انجام دهد و یا نفس یک درخت مو تعیین می‌کند که چه نوع توانایی داشته باشد؛ رونده باشد و یا میوه دهد. در خصوص انسان می‌توان گفت به ما روح تفویض شده و قدرت اختیارداریم تا بتوانیم ظرفیتمان را تغییر دهیم.

در کنگره ما با آموزش‌هایی که می‌بینیم و با در اختیار داشتن منابعی چون وادی‌ها، کتاب‌ها، سی‌دی‌ها و با حضور در لژیون، اطلاعاتی را به دست می‌آوریم تا بتوانیم ظرفیتمان را افزایش دهیم و در حقیقت این موضوع را بایستی در نظر داشت که کسب اطلاعات این‌چنینی و به‌روز، در فاصله زمانی کوتاه و هفتگی در هیچ جای دنیا امکان‌پذیر نیست. ما به‌واسطه آموزش‌های کنگره، مهارت‌هایی را یاد می‌گیریم؛ همانند این‌که چگونه نویسنده شویم، چطور ناامید نباشیم؛ می‌آموزیم که به چه نحوی حرف بزنیم و یا اینکه سخنگوی خوبی باشیم.

ما در کنگره، مهارت کار جمعی در لژیون را فرامی‌گیریم، یاد می‌گیریم چگونه دوست پیدا کنیم و یا اینکه اگر کسی از ما پول قرض خواست چگونه به او پول قرض دهیم و با قرض ندهیم. یاد می‌گیریم ارزش اطرافیانمان را بدانیم، با عقاب‌ها بپریم با مگس‌ها نپریم و درنهایت می‌آموزیم که چگونه ظرفیتمان را به‌مرور بالا ببریم.

می‌دانیم که ظرفیت یک‌دفعه بالا نمی‌رود؛ ظرفیت آرام‌آرام با آموزش، تجربه و تفکر و بالا بردن نقطه تحمل، تزکیه و پالایش بالا می‌رود. در حقیقت می‌توان گفت در کنگره رشد به‌صورت جهشی انجام می‌پذیرد و شرطش این است که من آموزش‌ها را به جان بخرم و در مسیر باشم و از این آموزش‌ها استفاده کنم.

در کنگره به‌واسطه آموزش‌ها و ظرفیت‌های به‌دست‌آمده جایگاه‌های خدمتی به من داده می‌شود؛ باید بدانم که من در آن جایگاه مسئول هستم و بایستی پاسخگو باشم نه اینکه احساس کنم من رئیس یا آقابالاسر هستم و تکبر و غرور باعث شود تاجور دیگری با اطرافیانم برخورد داشته باشم.

خداوند لیاقت خدمت به انسان‌ها را به هرکسی نمی‌دهد وقتی یکجایی، در یک جمعی برای خدمت حضور دارم و یا اگر تازه‌واردی در لژیون من قرار می‌گیرد، این لطف خداوند است که شامل حال من شده؛ چراکه زمان کوتاهی در اختیاردارم تا من به‌عنوان راهنما بیشترین آموزش را ببینم و بتوانم ارتقا پیدا کنم.

در مورد قبله گم کردن می‌توان گفت؛ وقتی مسئولیتی به کسی داده می‌شود، اگر ظرفیتش به‌اندازه جایگاهی که به او داده‌شده است نباشد، قبله‌اش گم می‌شود. قله؛ یعنی مسیر و هدف. اگر هدف من این است که به انسان‌ها خدمت کنم، بایستی قبله‌ام را گم نکنم، پس اگر جایگاه خدمتی به ما داده می‌شود، بایستی حواسمان باشد تا در مسیر باشیم و قبله‌مان گم نشود. فردی که سه جلسه تازه‌واردین را سپری می‌کند و مشاوره می‌شود و برگه تازه‌واردین را به راهنمایش می‌دهد و به او می‌گوید که من می‌خواهم در لژیون شما بنشینم، یعنی قول می‌دهد که در لژیون بنشیند، فرمان‌بردار باشد و به‌موقع در لژیون حضورداشته باشد، سی‌دی‌ها را بنویسد و منابع را مطالعه کند. تمام این آموزش‌ها کمک می‌کند تا من بیماری اعتیاد را به‌خوبی بشناسم و در ادامه یاد بگیرم تا توقع من از مسافرم پایین بیاید و به‌اندازه یک فرد مصرف‌کننده از او توقع داشته باشم؛ در غیر این صورت من به حاشیه می‌روم. درواقع می‌توان گفت زمانی نق زدن برای یک همسفر اتفاق می‌افتد که در حاشیه باشد؛ یعنی وظایفش را انجام ندهد و به‌موقع در لژیون حضور نیابد و یا دیر بیاید و یا سی‌دی‌ها را ننویسد و این‌زمانی است که بیماری اعتیاد را خوب نشناخته و به راهنمایش دائماً غر می‌زند که مسافر من این کار را کرد و آن کار را کرد و سعی می‌کند تا به‌نوعی با راهنمای مسافرش ارتباط بگیرد و درنهایت باعث می‌شود تا ذهنیت راهنمای مسافر را نسبت به رهجویش تغییر دهد و درروند رشد درمان اعتیاد تأثیر عکس داشته باشد.

ما در کنگره یاد می‌گیریم با مسافرمان وارد مشاجره نشویم؛ چراکه در این صورت هر دو فرد مشاجره کننده بازنده هستند. گاهی شاید کلامی در این شرایط ردوبدل نشود، ولی  با یک رفتار نابجا ناراحتی‌مان را به او نشان می‌دهیم. اگر با مسافرمان کنگره می‌آییم؛ یعنی روح مشترک با او داریم و در صور پنهان تماماً با هم در ارتباط هستیم، پس بایستی سعی کنیم بال پرواز قوی برای مسافرمان باشیم و او را در این مسیر همراهی کنیم و بتوانیم حال خوبی را هم برای خودمان و هم برای مسافرمان به دست بیاوریم. 

مرزبانان کشیک: همسفر افسانه و مسافر علی‌اکبر
عکاس خبری، تایپ و ارسال: همسفر سارا، خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی یوسف‌آباد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .