در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن، در این وادی میخواهد بگوید انسان برای فرار از مسئولیت، یکراه دررو پیدا میکند تا از مسئولیتهای خویش، فرار کند. در تمام قسمتهایی که انسان از مسئولیت فرار میکند، همواره سعی در این دارد که مسئولیت را بر عهده دیگران بگذارد. هر چه دامنه جهل انسان بیشتر باشد، مسئولیتهای خویش را کمتر میپذیرند. نپذیرفتن و فرار کردن از مسئولیتها، دلیل بارزی بر نادانی فرد است. گاهی شخصی کاری کرده است و هزار بهانه میآورد تا ثابت کند که آن کار را انجام نداده است که این به دلیل عدم قبول مسئولیت شخص است. انسانهای فهمیده و آگاه، عذرخواهی میکنند و میپذیرند که اشتباه کردهاند. برای اینکه مسئولیتهای خود را بشناسیم، باید نفس را بشناسیم، خواستههای انسان به دودسته تقسیم میشوند: یکی خواستههای معقول و دیگری، خواستههای غیرمعقول که این فقط برای انسان است.
انسانها بر مبنای عقل، دانایی و آگاهیای که دارند، با هم متفاوت هستند و هر کدام در یک رتبه و درجه قرار میگیرند. بهطورکلی در انسان، نفس به سه مرحله، تقسیم میشود و یک مثلث را تشکیل میدهد:نفس اماره، نفس لوامه، نفس مطمئنه، دانایی با سواد یکسان نیست و ممکن است شخصی سواد بالایی داشته باشد، اما دانا نباشد. اگر شخص از نفس امر کننده عبور کند و به دانایی و آگاهی بالاتری دست پیدا کند، وارد دروازههای نفس سرزنش کننده میشود. اکثر ما انسانها، در مرحله نفس لوامه هستیم . وقتیکه انسان، مراحلی از نفس امر کننده و نفس سرزنش کننده را با تزکیه، پالایش و دانایی پشت سر گذاشت، وارد دروازههای نفس مطمئنه میشود. ما در هر مرحله از نفس که باشیم، قدرت اختیار داریم که مسئولیت حیات خودمان را بپذیریم و این، در تمام مراحل زندگی ما، نقش مهمی دارد. فرمان عقل یعنی شو شود. قدرت مطلق، از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
تهیه و ارسال: همسفر هانیه(خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی ارومیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
75