جلسۀ دهم از هفدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی دهخدا قزوین به نگهبانی همسفر زهرا، دبیری همسفر سمیه و استادی همسفر سپیده با دستور جلسۀ «ظرفیت و مسئولیت (قبله گمکردن، نقزدن، حاشیه)» در روز دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان محترم خیلی ممنون هستم که به من اجازۀ خدمت در این جایگاه را دادهاند. از خانم مریم عزیزم خیلی ممنون هستم که به من اعتماد کردند و تشکر دیگر بابت آموزشهای خوبشان. جا دارد از خانم نسترن عزیز نیز تشکر کنم، حال خوب امروزم را مدیون آموزشهای ایشان هستم، امیدوارم هر کجا که هستند دلشان شاد و لبشان خندان باشد.
دستور جلسه دررابطهبا ظرفیت، مسئولیت، قبله گمکردن، نقزدن و حاشیه است. ما میدانیم انسان موجودی است که با سایر مخلوقات تفاوت دارد. یکی از این تفاوتها این است که انسان دارای اختیار است و بهخاطر این قدرتی که در درونش وجود دارد دارای مسئولیت و ظرفیت نیز هست، برای همین است که میگوییم؛ در هر جایگاهی که قرار داریم، عین عدالت است و مسئول کارهای خودمان خواهیم بود. حالا یکوقتهایی هست ما میگوییم که چرا خدا آن چیزهایی که ما میخواهیم به ما نمیدهد؟ مگر برایش کاری دارد؟ علتش چه میتواند باشد؟ علتش این است که تا زمانی که درون ما آن ظرفیت به وجود نیامده باشد، اگر چیزی که ما میخواهیم در اختیار ما قرار بگیرد، به جز نابودی برای ما هیچچیزی به وجود نخواهد آمد.
همۀ ما میدانیم که ظرفیت یعنی گنجایش، زمانی که گنجایش یک لیوان به اندازۀ یک لیتر آب است، اگر من درون آن یک و نیم لیتر آب بریزم، آن نیم لیتر آب سرریز میشود و تخریب به وجود میآورد. در مورد ظرفیت هر شخص نیز کاملاً بستگی به خود شخص دارد؛ اینکه من خودم را بشناسم و بدانم اندازۀ من چقدر است. زمانی که من اندازۀ خود را بدانم، بهعنوانمثال بدانم که من بهاندازۀ یک لیوان آب گنجایش دارم، هیچ موقع نمیتوانم یک پارچ آب بخواهم، زیرا میدانم در من باعث تخریب میشود. پس تا زمانی که ظرفیت در وجود من به وجود نیامده باشد، نباید به من مسئولیت داده شود. اگر زمانی که از مسئولیتی محروم شدم، دچار خشم، کینه و نفرت نشوم، ظرفیت در درون من شکل میگیرد. مفهوم مسئولیت چه هست؟ مسئولیت از سؤال میآید، یعنی کسی مورد سؤال قرار میگیرد، یعنی زمانی که کسی مسئولیتی را بر عهده دارد در مقابل آن مسئولیت باید پاسخگو باشد.
من قبل از ورودم به کنگره فکر میکردم مسئولیت یعنی دستوردادن، اما با یک علم گستردهای مواجه شدهام و با آموزشدیدن یاد گرفتم که اگر من در جایگاهی در حال خدمتکردن هستم و مسئولیتی دارم، از من سؤال خواهد شد که آیا توانستی کارهایی که از تو در این جایگاه خواستند را بهخوبی انجام بدهی؟ و من باید پاسخگو باشم. هر چهقدر مسئولیت من بیشتر باشد، من باید بیشتر تلاش کنم تا بتوانم کارهایی که از من خواستهشده را بهخوبی انجام دهم. باید یادمان باشد اگر یک مقدار مسئولیت ما از ظرفیتمان بیشتر باشد، آن زمان هست که دچار سردرگمی میشویم، قبلۀ خودمان را گم میکنیم، در قبال مسئولیتی که داریم نمیتوانیم پاسخگو باشیم و بهجای قدم برداشتن در مسیر ارزشها، در مسیر ضد ارزشها قدم برمیداریم. در آخر هم باید بگوییم که بالابردن ظرفیت رابطۀ مستقیمی با دانایی دارد. هرچقدر من روی دانایی خود کارکنم، میتوانم ظرف درونی خود را بزرگتر کنم تا بتوانم از عهده کارهای بیشتر بربیایم، برای رسیدن به هدفی که برای آن آفریدهشدهام.
در سی دی آقای مهندس یک شعری را میخوانند که من خیلی لذت بردم از این شعر؛ افتادگی آموز اگر طالب فیضی/هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است. من مفهوم این شعر را اینگونه درک کردم که اگر مسئولیتی داریم، باید سرمان پایین باشد و با همۀ افراد بامحبت و مهربانی رفتار و صحبت کنیم. انشاءالله بتوانیم در هر جایگاهی هستیم و هر مسئولیتی داریم، بهخوبی از پس آن بربیاییم و قبلهمان را گم نکنیم. ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
عکاس: همسفر سپیده، راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
تایپ و ویرایش: همسفر سحر، راهنما همسفر اعظم (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مطهره، راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
226