جلسه سوم از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه همسفران نمایندگی ساوه با استادی همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سارا، نگهبانی همسفر طاهره و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه)» روز دوشنبه ۲۷ فروردینماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر عنایت کرد این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. امیدوارم این جایگاه خدمتی روزی تمام عزیزانی شود که برای رسیدن به این لحظه بیقرارند. از راهنمای عزیزم، خانم سارا ممنونم که این فرصت را به من هدیه کردند.
اما در مورد دستور جلسه این هفته، اول از همه باید بدانیم که ظرفیت چه معنایی دارد؟ مسئولیت چیست؟ بانگاهی به لغتنامه مشخص میشود که ظرفیت؛ یعنی گنجایش، تحمل بارگیری و قوه استعداد است.
مسئولیت؛ یعنی مسئولیت چیزی با کسی بودن، به گردن شخصی و بهعهده او بودن است. آنچه انسان عهدهدار و مسئول آن باشد. قبله گم کردن، هم از نظر آقای مهندس که میفرمایند: «این یک اصطلاح است زمانی که ما از مسیرمان منحرف میشویم، میگوییم قبله گم کردهایم و راه را نادرست میرویم. ظرفیت و مسئولیت جزء مشترکی هستند که هردو بادانایی ارتباط مستقیم دارند.»
اگر بخواهم، مثالی بزنم مثال ساده ظرف لیوان آب را میگویم یکلیوان، گنجایش و ظرفیت مشخصی دارد. مقدار مشخصی آب را درون خودش جای میدهد. ما هرگز نمیتوانیم آب یک پارچ را داخل یک لیوان بریزیم. زیرا؛ بیشتر از گنجایش لیوان هست و سرازیر میشود.
هرشخصی برای پذیرش موضوعات متفاوت ظرفیتهای گوناگونی دارد و اگر خارج از این ظرفیت بهاشخاص فشار روحیوروانی وارد شود از کنترل خارج میشود؛ چون نقطهتحمل خودش را از دست داده و از تعادل خارج شده است. اگر به کسی بیشتر از ظرفیتش مسئولیت داده شود فاجعه رخ میدهد و قبله خودش را گم میکند. اول، باید ظرفیت آن مسئولیت در او بهوجود بیاید.
من میتوانم مثالی از خودم بزنم، زمان قبل از ورودم به کنگره وقتی که من متوجه شدم همسرم مصرفکننده است و بیرون از کنگره بهنام معتاد میشناختیم. من روزی که فهمیدم، همسرم معتاد به شیشه است دنیا روی سرم خراب شد. من ظرفیت و تحمل این موضوع را نداشتم درونم پر ازسوال، چراها و تاریکی شد. من از درون آشفته شدم من حتی؛ مسئولیت خودم را بهعنوان یک همسر و یا یک مادر هم از یاد برده بودم و درحال ایرادگیری و دوری بودم. من از تعادل خارج شده بودم، مسیر خودم را گم کرده بودم، در قعرتاریکی فرو رفته بودم و برای فرار از این بارها اقدام به خودکشی کردم و نقشه خودکشی میکشیدم. اینها همه؛ یعنی من آن نقطهتحمل و ظرفیت را نداشتم و باعث شده بود که در من تخریب بهوجود بیاید و مسیر اشتباه بروم و سالها گذشت تا من توانستم روی خودم کار کنم و ظرفیت اینکه همسرم یک مصرفکننده است را بپذیرم و دیگر به چشم یک بیمار نگاهش میکردم و این موضوع را رها کردم.
پس از پذیرفتن این موضوع، یادم آمد من یک مادر هستم و مسئولیتی دارم و کمکم مسیر درست را پیدا کردم و خداراشکر بعد از مدتی در مسیر کنگره قرار گرفتیم و بهتعادل رسیدیم. هرکس مسئولیتی را قبول میکند باید ظرفیتش را هم داشته باشد تا در مسیر درست باشد. مسئولیت داشتن در هر زمینهای عهدهدار بودن و سوال کردن هست اگر من یک راهنما هستم باید مسئولیت خودم را بهخوبی انجام بدهم باید این ظرفیت را داشته باشم که بتوانم هم خودم آموزش بگیرم و هم آموزش درستی به رهجویانم بدهم؛ درغیر اینصورت دچار گمراهی میشوم درنهایت، به دیگران و خودم آسیب میرسانم.
امیدوارم؛ خداوند ظرفیت لازم را برای من ایجاد کند تا بتوانم به دیگران خدمت کنم و لبخند را بر لبهایشان بیاورم.
مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر مهدی
عکس: مرزبان خبری، همسفر زهرا
تایپ: همسفر فخری رهجوی راهنما همسفر راحله (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: خدمتگزار سایت، همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
166