English Version
English

لژیون های ویلیام (درمان نیکوتین)

لژیون های ویلیام (درمان نیکوتین)

گزارش تصویری از لژیون‌های ویلیام (درمان سیگار) به روایت تصویر

خلاصه سخنان راهنمای محترم مسافر مسعود:

سلام دوستان مسعود هستم مسافر نیکوتین؛

همه ما باید بدانیم که در هر حرکتی ابتدا باید تعیین هدف انجام شود. اگر هدف تعیین نشود، حرکت بیهوده است. کاری که در درمان سیگار باید انجام شود تعیین هدف است. این هدف می‌تواند برای یک نفر سلامتی باشد، برای دیگری می تواند خانواده باشد و برای هر کسی می‌تواند هر چیزی باشد. ولی هدف نهایی درمان نیکوتین است که این هدف باید تعیین شود.

نکته مهم دیگر بعد از تعیین هدف، این است که باید برای رسیدن به آن هدف، تلاش و کوششی انجام شود، یعنی باید حرکتی انجام شود. اگر هدف تعیین شود ولی به سمت آن حرکتی انجام نشود و تلاش و کوششی انجام نشود بی‌فایده است و کاری صورت نمی گیرد.

در بحث درمان سیگار پس از تعیین هدف، حرکتی که باید انجام شود حضور به موقع در جلسات است. در وقت تعیین شده پله‌ها مسافر باید دفترچه خود را به راهنمایش بدهد و بگوید من نوبتم شده که پله‌ام را کم کنید. هر پله که کم می‌کنید باید جشن بگیرید، باید خوشحالی کنید؛ چون یک پله از نیکوتین کم شده. وقتی این کار را بکنید دیگر وسوسه سراغ شما نمی‌آید. مثل آن جرقه‌ای است که در دریایی افتاده است. شخص دارد نفس خود را با خوردن آدامس سیر می‌کند، از طرفی با حضور در جلسات و آموزش گرفتن دانایی خود را بالا میبرد پس دیگر وسوسه نمی‌تواند سراغش بیاید.

اما در مورد دستور جلسه امروز، توجه کنید که این دستور جلسات همینطور نامگذاری نشده‌اند خیلی مهم است که روی این‌ها تفکر کنید تا متوجه شوید چه تفکری پشت آنها بوده است. دستور جلسه امروز ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن است البته موارد دیگری هم به آن اضافه شده مثل حاشیه رفتن و یا نق زدن.

موقعی که ظرفیت شخص با حضور در جلسات و آموزش بالا می‌رود، مسئولیتی به او محول می‌شود. حال ممکن است دانایی شخص در آن حد نباشد که ظرفیت پذیرش این مسئولیت را داشته باشد و یادش برود کجا بوده و هدف را گم کند و این یعنی قبله گم کردن. هدف من درمان بوده، ظرفیت هم بالا رفته و مسئولیتی به من داده‌اند که دست چند نفر را بگیرم و به آنها کمک کنم، حال از راه خارج میشوم و کارهایی می‌کنم و صحبت‌های عجیبی می‌کنم که این‌ها کارهای ضد ارزشی است. اینجاست که انسان در حاشیه می‌رود. کاری که انسان را از هدفش دور کند حاشیه است، این ساده ترین تعریف برای در حاشیه رفتن است. وقتی در حاشیه می‌روی و شروع می‌کنی به غر زدن و نق زدن یادت می‌رود که برای چه چیزی آمده‌ای اینجا. یادت می رود که آمده‌ای موادت را درمان کنی، یادت می‌رود که آمده‌ای سیگارت را درمان کنی و یادت می رود که آمده‌ای کمک کنی به دیگران، هر چند اول به خودت کمک می کنی.

 این‌ها خیلی مهم هستند که اگر انسان آنها را رعایت کند و به آنها گوش دهد حتماً در زندگی کمکش می‌کنند، در مسیری که می‌رود به او کمک می‌کنند یک شرط این است که روی همه اینها تفکر کنید، اگر تفکر نباشد امکان‌پذیر نیست.

نگارنده و ویراستار: مسافر بهزاد الف لژیون۷

تنظیم: مسافر وحید لژیون ۱۸

ارسال: مرزبان خبری مسافر ایمان

نمایندگی جهانبین شهرکرد /مسافران 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .