English Version
English

غرور و منیت سرمنشاء قبله گم‌کردن

غرور و منیت سرمنشاء قبله گم‌کردن

همسفر مریم؛
ظرفیت، مسئولیت، قبله گم‌کردن اینها موضوعاتی هستند که همه‌ی ما با آنها سرو کار داریم. کسانی‌که مسولیتی را قبول می‌کنند تا آن کاری را که قبول کرده‌اند باید بسیار دقت کنند تا آن کار به خوبی و به طور احسنت انجام  شود. انسان وقتی در این کار پیروز می‌شود که مسئولیت‌پذیر باشد و در این کاری که به او سپرده شده آموزش کامل را دیده باشد و به نقطه مسئولیت‌پذیری رسیده باشد؛ اما  ظرفیت وقتی انسان از یک جایگاه پایین به یک جایگاه بالاتر سعود می‌کند به طور مثال وقتی رهجویی با آموزش دیدن به رهایی می‌رسد و بعد آن شخص راهنما می‌شود باید ظرفیت آن مقام را داشته باشد دچار منیت نشود گنجایش این مسئولیت را داشته باشد اینطور نباشد که رهجو را  به دستش می‌سپارند تا به آن رهجو کمک کند و با آن رهجو درست برخوردکند. طوری رفتار کند که رهجو به او اعتماد کند . درمورد قبله گم کردن این است که وقتی من مریم روزی به یک جایگاهی رسیدم دیروز خودم را از یاد نبرم همیشه شکرگزار باشم در آخر هم از آقای مهندس وخانواده محترمشان نهایت تشکر را دارم که کنگره را بنا کرد تا من همسفر بیایم در کنار مسافرم قرار بگیرم و از آموزشهای واقعا ناب کنگره بهره‌مند شوم و از راهنمای بسیار خوب خودم خانم منیره عزیزم تشکر می‌کنم.

همسفر رقیه؛

این‌طور که خدا در ابتدای پیدایش ما یک رسالت گردن ما نهاده است و ما همگی فقط برای خوردن و آشامیدن به این دنیا دعوت نشده‌ایم که اگر اینطور بود اشرف مخلوقات نمی‌شدیم و این رسالت قطعا همان مسئولیت‌هایی می‌باشد که در زندگی دنیوی گردن می‌گیریم. مسئولیت‌هایی که اگر آگاهانه از آن بهره بگیریم و درمسیر درست از آن استفاده کنیم هیچ وقت قبیله و قبله خود را گم نمی‌کنیم؛قبله گم کردن بنظرم همان خارج شدن از صراط مستقیم است. قطعا خداوند روزی رسان بزرگ است و روزی همه انسانها دست اوست و اینکه در این میان به‌ قول استادی دری به تخته خورده و مسئولیتی گردن بعضی‌ها نهاده شده که منصب مدیریت گرفتند طوری خودشان را برای ارباب رجوع می‌گیرند و خودشان را در جایگاه بلندی می‌بینند که تمام رفتار و منش آن‌ها تغییر می‌کند و به عبارتی خودشان را گم می‌کنند و دیگر حتی خودشان نیز خودشان را نمی‌شناسند که باز به‌ نظر من این نوع برخورد نیز سر منشا آن داشتن غرور و منیت می‌باشد که اگر در مسیر آموزش و آگاهی باشند و هدف خودشان را از زندگی بدانند هرگز دچار این نوع رفتار نمی‌شوند .

خدارا شکر می‌کنم که مسیر کنگره را برایمان میسر کرد تابه جستجو در درونمان بپردازیم و خودمان را بهتر بشناسیم امید که همگی قدر این مسیر و مکان را بدانیم تا روزی از ما گرفته نشود    آمین.

همسفر شهلا؛
آرامش سهم قلب‌هایی می‌باشد که در تصرف خداست. اگر بخواهم در مورد دستور‌جلسه‌ امروز که مسئولیت‌پذیری می‌باشد صحبت کنم باید بگویم که همه ی ما مسئولیت یکسری چیزها را بر عهده داریم مثلا مسئولیت زندگی خودمان بر عهده‌ی ماست، بنابراین ما باید ظرفیت خودمان را در برابر مشکلات زندگی بالا ببریم تا بتوانیم از پس مسئولیت ‌‌زندگی خودمان بر بیاییم. من قبل از کنگره در مقابل اعتیاد همسرم و تمام مشکلات ریز و درشتی که در زندگیم وجود داشت کم آورده بودم و اصلا متوجه این نبودم که فکر کردن بیش از حد به مشکلات و فکر کردن به اینکه عکس العمل مردم در مقابل این مشکلات چه خواهد بود من را از درون نابود می‌کرد اگر بخواهم یک واژه‌ی مناسب برای حالم پیدا کنم می‌توانم بگویم که به یک شهر ویران و یا زلزله زده و یا حتی جنگ زده تبدیل شده بودم.
به‌طوری که دیگر کم آورده بودم نه می‌توانستم از بچه هایم بگذرم و نه می‌توانستم با آن زندگی کنار بیایم، طوری شده بود که مدام نا‌شکری می‌کردم و از دنیایی که برای خودم ساخته بودم نا امید و سر افکنده بودم .اصلا تعادل رفتاری نداشتم و حتی  با خدای خودم هم قهر بودم و با خودم می‌گفتم چرا من؟ مگر من چه‌کار کرده‌ام؟ کجای راه را اشتباه رفتم ؟چرا خدا من را اینطور مجازات می‌کند؟ اصلا متوجه این نبودم که خودم با به‌کار بردن این واژه ها و این کلمات و این سوالات خودم را بیشتر از دیگران و بیشتر از خدا و هر کس دیگری مجازات می‌کردم به اصطلاح ساده‌تر می‌شود گفت قبله ام رو طوری گم کرده بودم که اصلا متوجه موضوع نبودم.چون از درون ویران بودم و ظرفیت شنیدن بعضی از حرفا را نداشتم تبدیل به یک مرده‌ی متحرک شده بودم به طوری که مریض شدم و به رختخواب افتادم ولی خدا رو شکر که راه کنگره برایم نمایان شد و با آموزش هایی که فرا گرفتم تمام گره‌های کور زندگیم باز شد و الان به جرات می‌توانم  بگویم که نه تنها مشکلاتم رو شناسایی کردم بلکه می‌توانم  به راحتی مشکلاتم رو حل کنم وحتی با جرأت تمام در مورد مشکلاتم با بزرگترها مشورت  می‌کنم و بهترین راه را برای حل مشکلاتم انتخاب می‌کنم .به‌نظر من همه‌ی آدم ها به جایی مثل کنگره احتیاج دارند که راه درست را به آنها نشان دهد.من از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان ممنونم  و امیدوارم که همیشه خوشحال و سرحال باشند و به اندازه ی تمام آرامشی که به دل‌ها و زندگی ها می دهند آرامشی از جنس خداوند یعنی آرامشی ماندگار دریافت نمایند.آمین

نویسندگان: همسفران لژیون ششم

رابط خبری: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره لژیون (ششم)

ویرایش: راهنمای تازه واردین همسفر نازنین

ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر خدیجه

همسفران نمایندگی اسلامشهر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .