English Version
English

مهم‌ترین مسئولیت، مسئولیت انسان نسبت به خودش می‌باشد

مهم‌ترین مسئولیت، مسئولیت انسان نسبت به خودش می‌باشد

جلسه سیزدهم از دوره بیست و شش‌ام کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان، به استادی‌ راهنمای محترم مسافر جهانگیر، نگهبانی مسافر اسماعیل و دبیری مسافر رسول، با دستور جلسه " ظرفیت و مسئولیت( قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه ) " در روز یکشنبه بیست و ششم فروردین‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱7 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان جهانگیر هستم یک مسافر

خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفته‌ام، تشکر می‌کنم از ایجنت محترم شعبه آقای سعید موسوی و از گروه مرزبانی که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم؛ و اما دستور جلسه امروز «ظرفیت و مسئولیت، قبله گم کردن، نق زدن و حاشیه» خداوند می‌فرماید (لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَها) می‌گوید ما به هر نفسی بیشتر از توان و وسعش تکلیف نداده‌ایم و این یعنی حکمت و عدالت خودِ خداوند که در مورد تمام مخلوقینش این عمل جاری می‌شود. خب حالا شما در نظر بگیرید یک گیاه باشد یک جاندار باشد؛ بی‌جان باشد؛ که این‌ها هر کدام به اندازۀ ظرفیتی که خداوند در درونشان نهادینه کرده است، از آنها مسئولیت می‌خواهد.

ولی انسان فرق می‌کند، مسئولیتی که خداوند در انسان قرار داده است یک مسئولیت بسیار زیادی می‌باشد به همین خاطر ظرفیت هم به انسان داده شده است و این ظرفیت به صورت بالقوه در درون انسان نهادینه شده است و خود شخص باید این ظرفیت را پیدا کند و آرام آرام رشد کند و آن را به درجه تکامل برساند. ظرفیت سازی در یک شب اتفاق نمی‌افتد. انسان در طول زمان و با آموزش و آن چیزی که کسب می‌کند می‌تواند ظرفیت‌هایش را ذره‌ذره بالا ببرد و همان طور که یک معلم، یک استاد دانشگاه، یک پزشک یک شبه معلم، استاد دانشگاه و پزشک نمی‌شود، یک انسان هم نمی‌تواند یکدفعه به آن ظرفیتی که می‌خواهد برسد. پس سالیان سال زحمت می‌کشد تا بتواند آن ظرفیت را در خودش به وجود بیاورد.

روز چهارشنبه آقای مهندس در صحبت هایشان فرمودند: وقتی که یک فرد مصرف کننده وارد کنگره می‌شود نمی‌توان به او مسئولیتی داد. مثلاً نمی‌تواند مرزبانی یا دیده‌بانی را شروع کند و برای این که بخواهد راهنما یا ایجنت بشود، اولین کاری که باید انجام بدهد درمان خودش است و من به جرأت قسم می‌خورم بچه‌هایی که روی برنامه دقیق خودشان باشند و نظم و انضباط داشته باشند این‌ها خیلی راحت سفرشان را طی می‌کنند و آرام آرام رشد می‌کنند و بالا می‌آیند و وقتی که سفرشان تمام شد باید تمام کتاب‌ها و منابعی که در کنگره هست را بخوانند و آموزش بگیرند و برای راهنمائی امتحان دهند.

بعد درکنگره باید از فیلتر گروه مرزبانی گذر کند و تأیید شود و یک به یک باید از این مراحل عبور کند تا این ظرفیت را در خود به وجود بیاورد و بعد می‌آید پیمان می‌بندد و شال تحویلش می‌دهند و بعد در ادامه آرام آرام به او اجازه داده می‌شود که لژیون راه اندازی کند. این یعنی همان ظرفیت سازی؛ برای ظرفیت سازی ما نمی‌توانیم هزینه کنیم باید آموزش‌های‌ لازم را دریافت کنیم و تحت آموزش باشیم تا بتوانیم ظرفیت‌های خود را کم‌کم بالا ببریم. وقتی به یک انسانی که ظرفیت ندارد مسؤلیتی بدهند اولین ضربه‌ به خود شخص اصابت می‌کند. اگر من ظرفیت یک کار یا یک موضوعی را نداشته باشم و مسؤلیت آن را به من بدهند نمی‌توانم از پس آن مسؤلیت بر بیایم در نهایت ضربه اول به من برخورد می‌کند.

شاید از بیرون مشخص نباشد ولی من از درون پوچ می‌شوم یعنی انسان از درون خُرد می‌شود. پس ظرفیت موضوع مهمی می‌باشد که انسان باید آن را به دست بیاورد تا بتواند آرام آرام از عهدۀ مسئولیتی که به او واگذار می‌شود بر بیاید. دوستان گاهی اوقات یکسری سؤالاتی از من می‌پرسند که من وقتی که روی مواد بودم خیلی راحت‌تر بودم خیلی دیرتر عصبانی می‌شدم مشکلی نداشتم ولی الآن جدیداً خیلی سریع عصبانی می‌شوم و ظرفیتم پائین آمده است، تحملم پائین آمده است، من در جواب به آنها پاسخ دادم موقعی که ما مصرف کننده بودیم فقط  به فکر این بودیم که مواد را مصرف کنیم که جسم و فیزیک ما دچار مشکل نشود، درد نکشیم، خمار نشویم و تمام فکر‌مان همین بود. تمام آن حس‌های درونی و بیرونی ما یخ زده بود ما فقط همین مسیر را طی می‌کردیم که دچار بهم ریختگی در جسم‌‌مان نشود.

ولی وقتی یک سفر اولی می‌آید وارد پروسه درمان می‌شود و وقتی که دارو مصرف می‌کند و این دارو با بدنش سازگار می‌شود این آموزش‌ها در صور پنهان او تأثیر می‌گذارد و شخص آرام آرام باید از موضوعات منفی رها بشود که ظرفیت در درونش صورت بگیرد. چون ما معتقد هستیم درمانی که در گنگره انجام می‌شود در سه زمینه جسم، روان و جهان بینی است؛ حالا درمان در صور پنهان هم انجام می‌گیرد پس طبیعی هست که ما یک مقدار بهم ریختگی داشته باشیم و باید بدانیم که تغییرات از درون انجام می‌گیرد. اگر مانع تغییرات بشویم و نگذاریم این تغییرات صورت بگیرد هیچ کار خوبی صورت نگرفته است پس باید در صور پنهان ما آن تغییرات انجام بگیرد و آرام آرام ظرفیت ما بالا برود تا ما بتوانیم به آن آموزش‌های خوبی که در کنگره وجود دارد دسترسی پیدا کنیم و خودمان را درمان کنیم.

اما قسمت بعدی، مسئولیت است. حضرت حافظ می‌فرماید که آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام من دیوانه زدند؛ بار امانت همان مسئولیت است که به انسان داده می‌شود مسئولیت همان عشقی بود که به انسان داده شد تا انسان بتواند اخلاقیاتش را در زندگی خودش جاری کند. اخلاقیات همان قوانین هستی است که ما انسان‌ها بتوانیم بر اساس آن قوانین در کنار همدیگر زندگی کنیم و به آرامش و آسایش برسیم. هر انسان در مقابل انسان‌های دیگر مسئولیت دارد و این مسئولیت‌ها را باید به بهترین نحو انجام بدهد. مهم‌ترین مسئولیت، مسئولیت انسان نسبت به خودش می‌باشد که بتواند از خودش مواظبت و مراقبت کند زمانی که من سالم نباشم و نتوانم از سلامتی و روح و روان خودم مراقبت کنم طبیعی است که نمی‌توانم به دیگران کمک کنم.

پس این خیلی مهم است که من بتوانم از خودم مراقبت کنم که در پرتو آن سلامتی که دارم به دیگران کمک و خدمت کنم و مسئولیت خودم را به بهترین نحو انجام بدهم‌. ظرفیت و مسئولیت دو تا موضوعی هست که به همدیگر نیاز دارند هم باید ظرفیت در شخص وجود داشته باشد که به او مسئولیت داده بشود و هم ظرفیت که شخص بتوانند ذره‌ذره اگر نواقصی در شخص وجود دارد کامل و تکمیل بشود. نکته بعدی قبله گم کردن است ما مسلمانان معتقد هستیم وقتی می‌خواهیم نماز بخوانیم رو به روی قبله می‌ایستیم و نماز می‌خوانیم؛ در کنگره منظور از قبله، هدف و مسیر می‌باشد که ما باید تلاش کنیم و به هدف، مسیر و قبله خودمان دست پیدا کنیم اگر ما قبله خود را گم کردیم نمی‌توانیم به خواسته‌های خودمان دست پیدا کنیم و باعث می شود که ما مدام سرگردان باشیم. به قول شاعر: کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش   کی روی ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟

وقتی که ما هدف خود را گم کنیم، وقتی نتوانیم مسیر خود را پیدا کنیم ناخودآگاه دنبال یک مسیر و راهی هستیم؛ مثلاً ما در یک جایی هستیم که قطب نما نداریم و نمی‌توانیم مسیر حرکت خود را پیدا کنیم سعی می‌کنیم که از آن طرف و این طرف و از یک جایی مسیر را پیدا کنیم و اگر نتوانیم پیدا کنیم دچار دلهره و نگرانی می‌شویم، پس باید سعی کنیم داخل مسیر باشیم و هدف خودمان را هم در نظر بگیریم. آقای مهندس می‌فرمایند: اگر کسی در خانواده مدام نق می‌زند و یا یک رهجویی نق می‌زند دچار یک مشکل است، یا روی برنامه نیست و این یک نشانه است، وقتی من می‌روم منزل و بچۀ خودم پرخاشگری می‌کند و نق می‌زند باید متوجه بشوم که یک مشکل در درون بچه‌ام وجود دارد، ما می‌توانیم با این نشانه‌هایی که از خود نشان می‌دهد متوجه مشکل او شویم و کمک کنیم تا مشکل‌اش حل بشود.

مسئله بعدی حاشیه است، هر موقع ما شروع کردیم به نق زدن در یک مسئله، کم‌کم وارد حاشیه می‌شویم و اگر وارد حاشیه شدیم اولین آسیب به خودمان زده می‌شود، وقتی که انسان وارد حاشیه می‌شود از اصل و ظرفیت و هدفی که دارد دور می‌شود و دیگران را تشویق می‌کند که وارد آن حاشیه بشوند! و هم به خود آسیب می‌زند و هم به دیگران آسیب می‌زند و نمی‌تواند مسیر خود را پیدا کند. من به سفر اولی‌ها می‌گویم که وارد حاشیه نشوند. ما وارد کنگره شدیم و یک مسیر برای ما باز شده است که به درمان برسیم و مشکلات ما حل بشود، اگر حاشیه باشد به ما ربطی ندارد و نباید وارد حاشیه بشویم، اگر وارد حاشیه شدیم نه تنها مشکل ما حل نشده بلکه یک مشکل هم به آن مشکل اضافه می‌شود و از کنگره دور می‌شویم. انشاءالله که مسافران روی برنامه باشند و وارد حاشیه نشوند. خیلی ممنون که به صحبت های من گوش کردید.

اعلام رهایی

مرزبان کشیک مسافر مسلم

ضبط صدا: مسافر غلامعلی ل‌9، مسافر حمید ل‌18

تایپ: مسافر جلال ل‌6، مسافر محسن ل‌4، مسافر یحیی ل‌6، مسافر ابراهیم ل‌4

ویراستار: مسافر رامین ل‌4

مسئول صوتی و دیتا شو: مسافر عظیم ل‌1، مسافر رضا ل‌2

تنظیم و ارسال: مسافر رسول ل‌4

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .