به نظرَم طبق وادی اول که میگویَد: " با تفکر ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود." باید روی تمام مسائل، تفکر و تعقل کرد و چنانچه تفکر و تعقل نباشد، کار به سرانجام خوبی نمیرسد و اول برای خود شخص و سپس برای اطرافیانش که تحت تاثیر آن عمل قرار میگیرند، مسئلهساز خواهد بود.
خدا را شکر میکنم که در کنگره آموختم، ظرف وجودی خود را بزرگتر کنم و داناتر و آگاهتر شوم. کسانی که در کنگره جایگاه بالاتری دارند، قطعاً از ظرفِ وجودی بزرگتری برخوردار هستند و بزرگترین درس برای من این بود که آنها هم یک روز مثلِ من بودهاند و به مرور زمان با صبر، افزایش دانایی و تبدیل آن به دانایی موثر، ظرف وجودی خود را بزرگتر کردهاند و دارای جایگاه شدهاند و موضوع جالب برای من این بود که در کنگره ۶۰ برخلاف بسیاری از مراکزِ دیگر، افرادی که دارای جایگاه بالاتری هستند، مسئولیت بیشتری دارند. در مراکز حقیقی و حقوقی دیگر هر چه جایگاهها بالاتر باشد، مسئولیت آنها کمتر میشود؛ بنابراین آموختم که باید ظرفیت خود را بالا ببرم تا بتوانم مسئولیتهای خود را به خوبی بپذیرم و انجام دهم و اگر مسئولیتی به من واگذار شد و یا دارای جایگاهی شدم به این مفهوم نیست که من آقا و سرور آنها هستم؛ بلکه باید هر مسئولیتی که چه بزرگ یا کوچک به من واگذار شده به نحو احسنت انجام دهم. اگر افراد مسئولیتی را که بر عهده دارند به صورت زنجیرهوار به درستی انجام وظیفه کنند، بهشتی برین خواهیم داشت و محصولاتی را که کاشتهایم به خوبی میتوانیم، برداشت کنیم و دیگران هم از این محصول بهرهمند خواهند شد.
برداشت از سیدی ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن
ویرایش: همسفر سمیه، رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم)
تصویرگر: همسفر سمیه، رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر گندم، رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
122