دهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای مجازی کنگره۶۰ ویژه همسفران شعبه اسلامشهر با دستورجلسه « ظرفیت ،مسئولیت ،قبلهگم کردن،نقزدن وحاشیه» با استادی راهنما همسفر منیره برگزار شد.
سخنان استاد ؛
در ابتدا خدا را شکر میکنم که در کنگره حضور دارم. دستورجلساتی که آقای مهندس به این شکل و نظم قرار دادند به این خاطر است که مسافر و همسفر با آموزشگرفتن از این دستورجلسات و عملکردن به آن یکسری از گرههای کور و مشکلات که در درونشان وجود دارد را باز کنند و به آرامش و آسایش نسبی برسند. دستورجلسه این هفته "ظرفیت، مسئولیت و قبله گمکردن، نق زدن و حاشیه" میباشد. تمام دستورجلسات از یک یا دو بخش تشکیل شدند؛ ولی این دستورجلسه میخواهد درس بزرگی به ما دهد و از پنج بخش خیلی کاربردی و مهم تشکیل شده است که به هم مربوط هستند. آقای مهندس بر قسمت آخر تاکید دارند تا ما متوجه باشيم که هرکاری میخواهیم انجام دهیم پیشنیاز آن چیست و اگر آن کار را انجام ندهیم چه اتفاقی میافتد.
زمانی يک مسئولیت یا خدمتی به ما سپرده میشود که پیشنیاز آن ظرفیت است، اگر ظرفیت نباشد برای فرار از مسئولیت و خدمت وارد مرحله قبله گمکردن و در آخر نقزدن و حاشیه میشویم، چون دانایی ما به حد علا نرسیده است. ظرفیت یعنی ما از قبل آماده باشیم و پلهپله با یک سلسله مراتبی مسئولیتهایی را انجام داده باشیم و بعد مسؤلیت اصلی و اساسی را بگذرانیم بهطور مثال کسیکه میخواهد نگهبان جلسه باشد باید اول دبیری را گذرانده باشد وگرنه به او اجازه نمیدهند که در جایگاه نگهبان بنشیند، اگر میخواهد دبیر باشد باید وارد سفردوم شده باشد، گل رهایی گرفته باشد و چهل سیدی و سی سیدی هم نوشته باشد. همه اینها همان ظرفیت است یعنی ما باید یکسری مراحل را طی کرده باشيم و خدمتهایی را انجام داده باشیم تا بعد از این مراحل جایگاه و مسئولیت به ما داده شود، در غیر اینصورت وارد حاشیه میشویم و شروع به نقزدن میکنیم و در آخر قبلهمان را گم میکنیم و از سیستم سوت میشویم.
منظور از قبله گمکردن هدف است، در کنگره همه ما به یک طرف حرکت میکنیم و به طرف نور میرویم، در واقع قبله ما همان آرامش و رسیدن به قدرت مطلق است و همه ما به آن سمت حرکت میکنیم. اگر کسی ظرفیت یک موضوعی را نداشته باشد يعنی سلسله مراتب را نگذرانده و از نظر دانایی ظرفیت نداشته باشد دچار منیت و غرور میشود و در واقع به خود و دیگران و آن سیستم تخریب ایجاد میکند، به عنوان مثال من میخواهم جایگاه راهنمایی را تجربه کنم پس اولین گام این است که سفراول را طی کنم، آموزشها را گرفته باشم، جایگاههای خدمتی مانند دبیری، نگهبانی، سایت، ورزشبانی، مرزبانی، راهنمای تازهواردین و... را گذرانده باشم، چهل سیدی را نوشته باشم، آیا میدانید چرا این مسائل بسیار مهم است؟
در اصل زمانیکه کسی وارد جایگاه دبیری میشود منیت به سراغش میآید؛ ولی وقتی در جایگاه نگهبانی قرار میگیرد منیت، خامی و ناپختگی و غرورش کمتر میشود؛ زمانیکه یک فرد خدمتهای متفاوتی را تجربه میکند درواقع نحوه برخوردش با بقیه افراد یا با پیشکسوتان فرق میکند و همه این موارد را یاد میگیرد. به عبارت دیگر کنگره۶۰ به معنای کنگره چَشم است زیرا وقتی کسی میآید و مسئولیتهای مختلفی را قبول میکند به فرموده جناب آقای مهندس در اصل ظرفیت خود را با رعایت یکسری نکات، چَشم گفتن و فرمانبرداری بالا میبرد و باعث میشود فرد آرامتر و متینتر شود. تصور کنیم یک سفراولی که گل رهایی نگرفته باشد بلافاصله امتحان دهد و بدون اینکه خدمتی انجام دهد راهنما شود میدانید منیت با آن آدم چکار میکند؟ چون هیچ خدمتی نگرفته و قوانین را نمیداند و سلسله مراتب را نگذرانده و پیشکسوتان را نمیشناسد باعث تخریب میشود و قبله گمکردن اتفاق میافتد.
قبله همان هدف است، هدفمان را گم میکنیم و وارد فاز منیت، خودنمایی، حسادت و رقابت میشویم. اينها همه زیرمجموعه قبله گمکردن است که فرد شروع به نق زدن میکند، وارد حاشیه میشود و از صراط مستقیم خارج میشود. چه بسا آدمهایی تمام جایگاهها را تجربه کردند، در جایگاه راهنمایی و مرزبانی قرار گرفتند؛ ولی قبلهشان را گم کردند، درواقع هدفشان را گم کردند. در کنگره قبله گمکردن یعنی شخص يادش رفته باشد با چه درد و رنجی وارد کنگره شده است و الان به کجا رسیده و روزِ اول خود را فراموش کند، به دلیل اینکه ظرفیت لازم در آن شخص بهوجود نیامده و مسئولیت و جایگاه و هدف خود را فراموش کرده است.
- تعداد بازدید از این مطلب :
121