اگر خوب به اطرافمان نگاه کنیم خلقت همان ظرفیت است. خلقت ظرفیتها را تعیین میکند که هر موجودی چه ظرفیتی دارد، مسئولیتها را بیان میکند که هر موجودی بسته به نوع خودش چقدر جوابگو است، پذیرش را مطرح میکند که هر موجودی چقدر پذیرش میکند و مسئولیتش را میپذیرد و مسئله دیگر قبله گمکردن است. ما مسلمانان به طرف خانه خدا و قبله نماز میخوانیم، کسیکه قبله گم میکند یعنی هدفش را گم کرده است، این موضوع در مورد انسانهایی صدق میکند که وقتی به جایگاه و نقطهای میرسند دیگر معبود خودشان را گم میکنند و برایش ارزشی قائل نیستند مانند انسانهایی هستند که اگر بعضی از انسانها به آنها کمک کنند وقتی آنها به یک نقطهای رسیدند دیگر آنها را قبول ندارند و در جهت تخریب آن انسانها قدمهای بسیاری میگذارند و دست به هر کاری میزنند.
اگر این قبله گمکردن را در خانواده، اجتماع و حتی کنگره ببینیم به خوبی در مییابیم بعضی از انسانها که به یک جایگاهی میرسند کسانیکه باعث شدند آنها به آن جایگاه برسند را فراموش میکنند، در این صورت میگوییم آنها قبله را گم کردهاند. مهمترین چیزی که در هستی وجود دارد ظرفیت است، یعنی تمام هستی برمبنای ظرفیت تقسیمبندی شده است. گازها، مایعات، جامدات، گیاهان و جانوران همه دارای یک ظرفیت خاصی هستند. ظرفیت هر شخص با فرد دیگر فرق میکند، بعضی ظرفیتشان به اندازه انگشتانه، لیوان، ظرف بزرگ، رودخانه، دریا و... است. مثلا شخصی اینقدر ظرفیتش پایین است که اگر به اطلاعات کمی در مورد هستی دست پیدا کند دیگر از فردا جواب سلام کسی را نمیدهد و فکر میکند همه چیز را میداند و به راز خلقت پی برده است.
بعضیها ظرفیتشان به اندازه یک آبدارچی است؛ ولی بعضی اشخاص میتوانند رئیس باشند. با توجه به اینکه منِ نوعی خیلی چیزها را ندارم شاید هنوز ظرفیت لازم در من ایجاد نشده و خداوند صلاح ندانسته که در این زمان آن نعمت را به من بدهد. من همیشه باید به خداوند ایمان داشته باشم و بدانم هر آنچه به صلاحم است در بهترین زمان در اختیارم قرا میگیرد. اگر ظرفیت با مسولیتی که دارم یکسان باشد حالت تعادل ایجاد میشود؛ ولی اگر غیر از این باشد باعث تخریب میشود. مسولیت یعنی در برابر وظیفهای مسئول هستم و از من سوال میشود باید جوابگو باشم. یکی از پایههای اصلی در مسئولبودن این است که نسبت به آن جایگاه دانایی داشته باشم، اگر من نسبت به جایگاهم دانایی و قدرت انجام کار را نداشته باشم اصلا نباید به آن جایگاه وارد شوم. من یک سفراولی هستم و با جهانبینی که در کنگره یاد میگیرم باید بتوانم جایگاه و مسئولیتهایی که در این جایگاه به من داده میشود را حفظ کنم، در کنگره به یک سفراولی مسئولیت مرزبان، نگهبان و...واگذار نمیشود، زیرا به دلیل کافی نبودن آموزشها ظرفیت لازم در فرد به وجود نیامده که بتواند در این جایگاهها به خوبی خدمت کند و دچار منیت، غرور میشود و قبلهاش را گم میکند، درواقع هدف خودش را از خدمت گم میکند.
طبق فرموده استاد سردار ما به این هستی آمدهایم که اول آموزش ببینیم و بعد خدمت کنیم، این شرط اصلی است. در آخر از خداوند متعال میخواهم که هر مسئولیتی را در مسیر زندگیم قرار میدهد ظرفیت آن را نیز به من بدهد تا بتوانم سربلند از آن مسئولیت بیرون بیایم. خداوند در زندگی مسئولیت مهم و بزرگی را برعهده من قرار داده است. همسفر برای مسافرم، مسؤلیت همسری، مادری، دختری و ...من باید وظیفهای که در قبال آن مسئول هستم را به خوبی انجام دهم که به صلح، آرامش و آسایش برسم، انشاءالله.
نویسنده: همسفر عالمه رهجوی راهنما همسفر منیره لژیون ( ششم)
رابط خبری: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره لژیون (ششم)
ویرایش: راهنمای تازه واردین همسفر مریم
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر خدیجه
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
195