English Version
English

در این راه باید واقعاً عاشق بود نه لاف عشق زد

در این راه باید واقعاً عاشق بود نه لاف عشق زد

جلسه دهم از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود؛ به استادی مسافر ناصر، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر عرفان، با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت» شنبه 25 فروردین ۱۴۰۳ ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر؛ خدا را شاکرم که در این جایگاه خدمت می‌کنم دستور جلسه "ظرفیت و مسئولیت" است که من با یک شعر شروع می‌کنم:
«دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
          کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
          گفت آن‌که یافت می‌نشود آنم آرزوست»
جناب مهندس می‌فرمایند که ما چراغ برداشته‌ایم و به دنبال آدم می‌گردیم، دنبال آدم می‌گردیم که بشود دیده‌بان، بشود راهنمای خوب، بشود مرزبان، مرزبانی که با مهربانی با اعضای کنگره برخورد کند حتی می‌فرمایند که چراغ برداشته‌ایم و به دنبال آدم می‌گردیم که در آبدارخانه خدمت کند.
در مورد دستور جلسه اگر به شخصی مسئولیتی داده شود و ظرفیت آن را نداشته باشد در ابتدا در آن شخص تخریب ایجاد می‌شود و بعد آن تخریب به بقیه هم منتقل می‌شود.
رهجوهای سفر دوم خیلی برای خدمت تلاش می‌کنند ولی به نظر من نباید خیلی برای جایگاه خدمتی جنگید چون وقتی شخص در مسیر باشد و حرکت کند صاحب یک پتانسیل و یک ظرفیتی می‌شود که آن خدمت به خودی خود به طرف آن شخص می‌آید؛ یعنی وقتی می‌خواهد نگهبان جلسه بشود به پتانسیلی می‌رسد که رأی می‌آورد و نگهبان می‌شود راهنما و مرزبان هم همین‌طور به قول استاد سردار حلقه‌ها همه به دنبال اعمال تزکیه شده‌ی شما هستند آقای مهندس می‌فرمایند که این در تمام کائنات و هستی جاری است یعنی تمام هستی و کائنات منتظرند که یک انسانی در خودش تزکیه ایجاد کند که او را به حلقه بعدی ببرند؛ این‌یک قانون است. در این راه باید واقعاً عاشق بود نه لاف عشق زد.
وقتی ظرفیت در شخص ایجاد شود به خود او احساس آرامش می‌دهد؛ در غیر این صورت تبدیل به تنش می‌شود و خود شخص آسیب می‌بیند. امیدوارم بتوانیم از دستور جلسات برای ارتقاء خودمان و شعب کنگره 60 استفاده کنیم.
از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید از شما سپاسگزارم.

تایپ و تنظیم: مسافر مجتبی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .