گزارش عملکرد لژیون یکم در روز دوشنبه بیستم فروردین ١۴٠٣ با دستور جلسه «مسئولیت، ظرفیت، قبله گم کردن» و استادی راهنما همسفر فاطمه
ابتدا راهنمای لژیون توضیحاتی در خصوص دستور جلسه ارائه نمودند و سپس اعضای لژیون به مشارکت پرداختند:
راهنما همسفر فاطمه
ابتدا معنی کلماتِ موجود در این دستور جلسه را بررسی میکنیم.
مسئولیت: وظایفی که شخص عهدهدار میشود و دیگران انتظار دارند که این وظایف، توسط شخص انجام گیرد.
مسئول: کسی است که از او سؤال میشود که آیا وظیفه را به درستی انجام داده است یا نه.
ظرفیت: گنجایش، مثلاً در مورد ظرف گفته میشود این ظرف یک لیتر گنجایش دارد پس بیش از یک لیتر در آن نمیتوان ریخت.
قبله گم کردن: گم کردن هدف، گیج شدن، حیران و سرگردان شدن، مقصد را گم کردن، فراموش کردن پیمانی که روز الست با پروردگار بستهایم.
تمام هستی بر اساس ظرفیت، پایهگذاری شده است؛ اگر کسی مسئولیتی را بپذیرد ولی ظرفیت آن مسئولیت را نداشته باشد یعنی ظرف او کوچکتر از وظایفی باشد که بر عهدهاش گذاشتهاند، اولین کسی که تخریب میگردد خودش است و در مورد قبله گم کردن، در حقیقت به معنی خروج از تعادل است. معمولاً کسانی قبله و هدف را گم میکنند که مسئولیتشان بیشتر از ظرفیتشان باشد. هرچه دانایی و آگاهی ما بالاتر برود، ظرفیتمان هم بالاتر میرود در نتیجه کمتر دچار اشتباه میشویم. دانایی که مجموعه تفکر، تجربه و آموزش است، مسیرِ درست را به انسان نشان میدهد. طبق سخنانِ استاد امین، کسی ظرفیتِ چیزی را دارد که طمع آن را نداشته باشد. طمع، حرص و زیادهخواهی است و خاصیت آن این است که هیچ چیز به شخصی که طمع دارد احساس رضایت و خوشنودی نمیدهد. ما زمانی ظرفیت انجام کاری را پیدا میکنیم که در وهله اول از انجامِ آن کار، احساس رضایت داشته باشیم و مطمئن باشیم اگر خودمان احساس رضایت پیدا کنیم دیگران هم از کار ما راضی هستند. مهم نیست که کسی کار ما را ببیند یا نبیند، به قول استاد سردار، هر کاری انجام میدهید خداوند و رنجِ دست میداند. طمعِ انسان از ترسِ او سرچشمه میگیرد. ترسِ از دست دادن. چه زمانی یک انسان آماده انجام مسئولیت میشود؟ وقتی که دانایی لازم را کسب کرده باشد و بتواند در خود تغییر ایجاد نماید.
خدمت کردن از عوامل مهم در افزایش ظرفیت هر فرد و پذیرش مسئولیتهای بزرگتر است. در حال سکون ماندن، منجر به کاهش ظرفیت میگردد، پس مشارکت کردن، سیدی نوشتن، خدمت کردن، همه و همه به جهت خروج از سکون است و باعث رشد، حرکت و افزایش ظرفیتِ ما میشود.
همسفر اکرم سادات
طبق سیدی گره مسئولیت، انسان اگر دو نیرو داشته باشد دیگر نیاز به دشمن ندارد، طمع و تکبر. تکبر یعنی خود را از دیگران متمایز دانستن و از اعماقِ وجودِ خودش هم چنین حسی داشته باشد. این مسئله با منیت فرق دارد و البته این صفات در همه به دو شکل آشکار و پنهان وجود دارد؛ یعنی بعضی از انسانها خودشان هم میدانند که این صفات را دارند ولی بعضیها وقتی در مقام و مسئولیتی قرار گرفتند کمکم این صفات نمایان میشود؛ مثل کسی که قصدِ رفتن به شمال را دارد، در ابتدا که از جاده کرج حرکت میکند جاده و مسیر را صاف و هموار میبیند اما کمکم پیچها و ناهمواریهای جاده چالوس نمایان میشود.
همسفر آسیه
بسیاری از ما در انجامِ کارهای خود دچار حاشیه میشویم یعنی نق میزنیم، غُر میزنیم و دلیل آن این است که کاری که انجام میدهیم از روی عشق و علاقه و رضایت نیست، در هنگام انجامِ کار، دلسوزی به حالِ خود، به سراغمان میآید. غُر میزنیم که چرا من باید همیشه کار انجام دهم؟ چرا من همیشه تمیز میکنم و بقیه ریخت و پاش میکنند؟ در حالی که من میتوانستم این چراها را با چگونه عوض کنم، مثلاً چگونه میتوانم فرزندم را مسئولیتپذیر کنم؟ چگونه میتوانم بقیه را ترغیب کنم تا در انجام کارها به من کمک کنند؟ اگر به جای کلمه (چرا) کلمه (چگونه) قرار گیرد در حقیقت پای آموزش به میان آورده میشود. با غر زدن هیچ چیزی درست نمیشود اگر درست آموزش ببینیم همه کارهایی را که با غر زدن و نق زدن انجام میدادیم با عشق و علاقه انجام میدهیم چون شیرین و خواستنی میشود.
همسفر زهره
با آموزش گرفتن، ذهن و فکر ما آزاد و آرام میشود؛ در این صورت آشفتگیهای ذهنی از بین میرود و انجامِ کار برای ما لذّتبخش میشود، دیگر نق زدن و غر زدنی در کار نخواهد بود، برای اطرافیانمان هم الگو میشویم. غرزدنها فقط انسان را حساستر، رنجورتر و ضعیفتر میکند و انرژی انسان را میگیرد. به جای این کار باید به راه حل مشکلات فکر کنیم و به جای چرا گفتنها، چگونه گفتنها را در زندگی پیاده کنیم.
همسفر مهدیه
برای بزرگ کردن ظرفِ وجودی باید دانایی داشته باشیم و آموزش نیز بخشی از دانایی است. تفکر، تجربه و آموزش پایههای دانایی هستند که تجربه و تفکر را میتوان در خودآگاه و به صورت شخصی کسب کرد اما آموزش باید در جمع صورت گیرد. آموزش که نباشد من میتوانم با هر چیزِ ساده، معرکهگیری کنم، به دنبال معرکهگیری وارد حاشیه
ها میشوم و مسیر را گم میکنم؛ مثل آهویی که از مسیرِ مرغزار منحرف میشود و به ناکجا آباد میرسد. ما به کنگره آمدهایم، مسیری را پیدا کردهایم، چشمه نوری را یافتهایم ولی حاشیهها ما را از مسیر اصلی منحرف و به سمت معرکهگیری و نق زدن سوق میدهد، آرامش و تعادل را از ما و اطرافیانمان میگیرد و ریشه همه این مشکلات در جهالت است.
همسفر صدیقه
نکات بسیار مهم و مؤثری در سیدی گره مسئولیت وجود دارد؛ یکی از این نکات این است که گاهی مواقع ما میخواهیم بار دیگران را بر دوش خود بگیریم؛ به قول جناب سردار، گنهکار واقعی را دل سوختن، خطاست. من، مسئولِ سیستمی هستم، عدّهای در این سیستم با وجود آموزشها، تذکرات و آگاهیها دچار خطا میشوند، در صورتی که من بخواهم خطای آنها را بپوشانم نه تنها منجر به تخریب خودم و سیستم میشوم بلکه در حقِ شخصِ خطاکار هم ظلم کردهام؛ چرا که این شخص با این باری که به خاطر این خطا بر دوشش گذاشته شده باید به دنبال تزکیه و پالایش خود باشد و از این طریق و با جبران خطا به دانایی برسد. من با خطاپوشی و برداشتن بارِ او در حقیقت بر سر راه او مینشینم و جلوی رشد و تکامل او را میگیرم. این بزرگترین خطای یک مسئول است. استاد امین در این سیدی میفرمایند اولین چیزی که یک مسئول باید داشته باشد قوه تشخیص است. باید تشخیص داد که این شخص عامدانه و آگاهانه خطا کرده است یا بر اثر عوامل غیر عمدی، چنین خطایی از او سر زده وگرنه بار دیگران را برداشتن، مسئول را خسته کرده و منجر به تخریب میشود. نکته دیگری که در این سیدی فرمودند که جزء آفات مسئولیت محسوب میشود، وسواس است؛ یعنی من در انجام مسئولیتم میخواهم نهایت دقت و ظرافت را داشته باشم از این رو تمامِ بار را خودم بر عهده میگیرم و حاضر به تقسیم کار در بین اعضا نیستم چون میترسم کار را درست انجام ندهند؛ پس فشار زیادی بر خودم میآورم. وقتی بر قلم، زیاد از حد فشار وارد کنی خوش خطتر نمیشوی، یا قلم میشکند یا کاغذ پاره میشود. تقسیم مسئولیت با اعتماد به افراد ایجاد میشود، باید قبول کرد که دیگران هم تواناییهایی دارند و باید بستر را برای تجربه در اختیار دیگران قرار دهیم تا هم آنها تجربه به دست آورند و هم باری از دوش مسئول برداشته شود. در این مسیر اجازه اشتباه کردن را به دیگران بدهیم. خداوند هم کائنات را محل آزمایش و تجربه انسانها قرار داده است و قطعا ما در این بستر اشتباهاتی انجام میدهیم ولی آزموده میشویم.
راهنما همسفر فاطمه
إنشاءالله با کسب قدرت تشخیص، گنجایش و ظرفیت خود را بالاتر ببریم، مسئولیتها را با جان و دل بپذیریم و در اجرای مسئولیتها قبله و هدف را گم نکنیم.
گردآوری: رابط خبری لژیون یکم، راهنمای تازهواردین همسفر صدیقه
ارسال: همسفر زهرا لژیون راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی وکیلی
- تعداد بازدید از این مطلب :
769