English Version
English

دنور یعنی بخشش و بخشندگی

دنور یعنی بخشش و بخشندگی

سیزدهمین جلسه ازدوره سوم جلسات لژیون سردارکنگره۶۰ویژه نمایندگی همسفران گرگان با استادی راهنمای تازه واردین همسفر فهیمه نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر سحر با دستور جلسه «دنور» در روز دوشنبه ۲۱ فروردین راس ساعت ۱۵ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه امروز در مورد دنور است دنور به معنای بخشندگی است یک تاریخچه کوچک در مورد دنور بخواهم بگویم اوایل به این شکل سازماندهی شده نبود و یک سری افراد در جشن گلریزان می‌آمدند و مبلغی را پرداخت می‌کردند سال‌ها پیش آقای مهندس لژیون سردار را گذاشتند و مبلغ آن ۵ میلیون بود و بعد از گذشت مدت‌ها مبلغ آن را ۶ میلیون کردند و پس از آن تقریباً ۵سال پیش دنور را گذاشتند و افرادی که مبلغ ۵۰ میلیون پرداخت می‌کردند را به عنوان دنور انتخاب می‌کردند و کسانی که مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را پرداخت می‌کردند به عنوان پهلوان معرفی می‌شدند آقای مهندس تصمیمات خیلی خوب و سازماندهی شده‌ای را گرفتند آقا حمید هم جزو اولین دنورها بودند و از این بابت خیلی خوشحالم زیرا باعث رشد روز افزون شعبه می‌شود خود من به شخص بار آموزشی فراوانی را از لژیون سردار و حضور سردار، دنور و پهلوان در این لژیون گرفتم. مدیریت کردن، پس‌انداز کردن و گذشتن از یک سری خواسته‌های نامعقول را آموختم صفت بخشندگی را تا حدودی توانستم در خودم عملی کنم هنوز هم باید خیلی روی خودم کار کنم اما با توجه به چند سالی که از حضورم در کنگره می‌گذرد تلاش خودم را می‌کنم تابه خواسته‌ای که دارم برسم. کسانی که در کنگره حمایت مالی انجام می‌دهند چه کسانی که از قانون یازدهم، سبدها حمایت می‌کنند چه کسانی که دنور یا پهلوان یا سردار هستند چه مرزبان‌ها و راهنماها همه انسان‌های بخشنده‌ای هستند و ایجنت‌های محترم در کل شعبه‌‌ها زحمت فراوان می‌کشند و همه این‌ها ملزم داشتن قلبی بزرگ است که بتوانی صفت بخشندگی را که باعث حال خوب دیگران می‌شود در خودت اجرایی کنی. من به عنوان کسی که برای اولین بار دنور شدم و امروز قسط آخر را پرداخت کردم خیلی خوشحالم. شاید کسانی در خارج از کنگره یا قبل از کنگره هستند می‌گویند چرا خوشحال هستی که این همه مبلغ را پرداخت کرده‌ای ازنظر من بار آموزشی و معنوی در کنگره آن‌قدر زیاد است که هر چقدر هم که ببخشم نمی‌توانم جبران کنم زحماتی که آقای مهندس برای ما می‌کشند خیلی برایم ارزشمند است اگر بخواهم نقش خودم را در کنگره بگویم نقش من این است که جایگاهم را با تمام وجود درک کنم و پشت آقای مهندس باشم حمایت کنم از ته قلبم ببخشم و بتوانم یک آدم مؤثری باشم بخشیدن کار آسانی نیست و واقعاً سخت است. پول معادل انرژی است بیان کردنش آسان است اما در عمل برای خود من سخت است امیدوارم که بتوانم تا آخر در این جایگاه بمانم زمانی که خودم را با قبل از اینکه به کنگره بیایم مقایسه می‌کنم حالم خوب می‌شود این تغییر جایگاه‌ها و حتی یک جارو کشیدن در کنگره حال مرا خوب می‌کند این حال خوب را نمی‌دانم چطوری بیان کنم که در وصفش باشد تغییر جایگاه در کنگره باعث رشد و پیشرفت و اعتماد به نفس ما می‌شود از راهنمای عزیزم خانم رقیه سپاسگزارم که زحمات فراوانی برای من کشیدند و در آخر امیدوارم که در سال آینده یک سرپناهی داشته باشیم که اجاره‌ای نباشد و تعدادمان هم خیلی بیشتر شود ممنون که با سکوتتان به صحبت‌های من گوش دادید.

مشارکت اعضاء

راهنماهمسفررقیه:

سلام دوستان رقیه هستم یک همسفر ممنون از استاد جلسه بابت وقت مشارکت و به بقیه بزرگواران هم خدا قوت عرض می‌نمایم دستور جلسه در مورد دنور و بخشندگی است از نظر من این دستور جلسات در صور آشکار در کنگره انجام می‌شود اما صور پنهان آن مهم است که ما در درون خودمان آن را چگونه حلاجی کنیم و چگونه به آن مرحله برسیم چگونه در درون خودمان یک سری گذشت‌ها را انجام دهیم تا بتوانیم به آن مقام دنور و بخشندگی برسیم به نظر من دوری از کنگره در زندگی همه ما یک جوری نقش بازی می‌کند من هم سعی می‌کنم زیاد از کنگره دور نباشم یا شعبه گرگان و یا آزادشهر می‌آیم اما باز هم وقتی مرتب نیایی آموزش‌ها را به روز دریافت نکنی آن خلع را قشنگ در درون خودت احساس می‌کنید مدام پیگیر صحبت‌ها و آموزش‌ها هستی سی دی می‌نویسی اما حضور در کنگره خیلی مهم‌تر است از نظر من چیزی که انسان را می‌سازد حضور فیزیکی در بین اعضاء کنگره است و لژیون سردار یکی از جلسات بسیار مهم در کنگره محسوب می‌شود من باید سعی کنم حتماً حضور داشته باشم زیرا حلقه اتصالی که در بین اعضای لژیون برقرار می‌شود یک حلقه محبت است شاید هیچ خویشاوندی با هم نداشته باشیم اما دل‌هایمان برای هم تنگ می‌شود و قلب‌هایمان برای هم می‌تپد چیزی فراتر از یک لژیون از پس حتماً باید سعی کنم در این لژیون حضور داشته باشم و حضور در کنگره حضور در لژیون سردار و مقام‌هایی که توسط لژیون سردار کسب می‌شود چیزی است که توفیق آن نصیب هر کسی نمی‌شود پس اگر امروز کنگره اسم مرا به عنوان لژیون سردار ثبت کرده است این را یک شوخی تلقی نکنم هستند کسانی که ۶ میلیون تومان برایشان پول خورد توی جیبشان محسوب می‌شود اما هنوز صفت بخشندگی را نمی‌توانند در خودشان اجرایی کنند وظیفه من که عضو لژیون سردار هستم این است که بتوانم بخشندگی که درونم هست را به دیگران هم ببخشم کار کنگره همین است می‌آید و شعاع اضافه می‌کند به عنوان مثال کسی که راهنما می‌شود از حس و حال راهنما بودنش می‌گوید تا دیگران هم آن را درک کنند کسی که عضو لژیون سردار می‌شود باید حتماً از آن حس و حالش در لژیون یا در مشارکت‌هایش بگوید و عنوان کنند تا افراد دیگر هم از این عصارهایی که او می‌چشد استفاده کنند من فکر می‌کنم در کنگره کار ما شخم زدن است یعنی آموزش‌هایی که به دیگران داده می‌شود همان‌طور که آقای مهندس در سی دی خفته هم گفتند مدام می‌خواهد مرا بیدار کند و ذهن مرا شخم بزند مدام مرا با خودم روبرو می‌کند که دارم چه کار می‌کنم چه اتفاقی در درون من می‌افتد و من باید قطعاً این را به دیگران انتقال بدهم کار کنگره سلسله مراتب دارد در ابتدا که به کنگره می‌آییم شروع می‌کنیم به خوب صحبت کردن نوع گفتارم را خوب می‌کنم و در ادامه این گفتار تنها حال مرا خوب نمی‌کند باید حتماً آن را عملی انجام دهی باید حتماً یک سری کارها را انجام دهید و در ادامه کارهایی که انجام می‌دهید تو را با خودت روبرو می‌کند تا بفهمی دنیای درونت چگونه است و با خودت چند چند هستی و بخشیدن یکی از پارامترهایی است که در کنگره انجام می‌دهیم خیلی خوشحالم که امروز در نمایندگی گرگان در جمع دوستان با محبت هستم از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید سپاسگزارم

راهنما همسفر نصیبه:

خدا را شکر می‌کنم که در کنار شما هستم باعث افتخار است که در کنار دنور و پهلوان بنشینی و آموزش بگیری امروز با خودم گفتم که حتماً باید به جلسه برسم و مشارکت انجام دهم و امروز حالم بسیار خوب است به عزیزانی که در افطاری کمک می‌کنند و با عشق خدمت می‌کنند خدا قوت می‌گویم این یعنی بخشش یعنی دنور بودن دنور بودن فقط به مال نیست زمانی که با عصاره وجودت، با عشق و محبت خدمت می‌کنید یعنی بخشیدن خدمتی که در کنگره انجام می‌دهیم شاید بلاعوض باشد و منتظر برگشت آن نباشی اما یک حال خوش و انرژی خیلی خوب به شخص و زندگی‌شان برمی‌گردد شاید ما بگوییم نتوانستیم دنور شویم اما همین که در خیابان به یک نفر به میزان کمی کمک می‌کنیم آن روز حال ما خوب می‌شود و شاید مشکل ما به راحتی حل شود از همان اول صبح که می‌بخشیم حال ما خوب می‌شود و من هم امروز آمدم در کنگره این کار را انجام دادم بخشیدن برای من خیلی سخت بود در مدت ۴ سالی که در کنگره هستم دو بار در لژیون سردار شرکت کردم من خانمی بودم که حتی هزار تومان را نمی‌توانستم ببخشم اما همسرم به عنوان کادوی تولد مرا عضو رژیم سردار کرد و آن حال خوش و شیرینی هنوز با من است و در ذهنم هست اینکه بگویم از نظر مالی پولی به من برگشته نه به آن صورت اما حال خوشی در این دو سالی که لژیون سردار شرکت کردم شامل من و مسافرم شده که هرچه بگویم کم گفته او حال خوش به این نیست که حتماً پول برگردد همین که در زندگی بتوانیم صبوری کنیم و حال خوب داشته باشیم، اینکه در کنار مسافرت بتوانی بهترین زندگی را داشته باشی این یعنی بخشش، این یعنی حال خوش خداوند را سپاسگزارم که در جمع شما هستم به قول خانم زینب که در بهشهر در لژیون سردار همیشه می‌گفتند ما به عنوان ثروتمندان و سرمایه داران کنگره محسوب می‌شویم و این جای شکر بسیار دارد انشا الله این حال خوش به همه برگردد و نصیب همه بشود و همه عضو رژیم سردار شوند و ثروتمند شوند ممنون که به حرف‌های من گوش دادید.

همسفر بیتا:

خیلی ممنون از سه بزرگوار بابت وقت مشارکت و خدا قوت خدمت شما عرض می‌کنم خدا را سپاسگزارم و خیلی خوشحالم که بار دیگر در جمع شما قرار گرفتم در جشن گلریزان تعداد افراد زیادی عضو لژیون سردار و دنور شده بودند اما امروز همه آنها در این جلسه حضور ندارند و من برای آنها غبطه می‌خورم من پارسال عضو لژیون سردار بودم و امسال قصد داشتم که دنور شوم اما اتفاقاتی برایم افتاد که نتوانستم شرکت کنم و حالم خیلی بد شد یعنی منی که پارسال عضو لژیون سردار بودم یک حال خیلی خوب و خوشایندی داشتم شاید اگر دیگران برایم تعریف می‌کردند باورم نمی‌شد من در گذشته خودم هم به اطرافیان تا جایی که می‌توانستم کمک می‌کردم و حال خوش را به آنها انتقال می‌دادم و امروز که به کنگره آمدم آن را بیشتر آموزش گرفتم و بیشتر یاد گرفتم زمانی که به کنگره نمی‌آیم حال من خراب می‌شود و آن زمان حال خوش را بیشتر درک می‌کنم و زمانی که می‌بینم افرادی که عضو کنگره هستند اما در آن حضور ندارند واقعاً چه چیز مهمی را از دست می‌دهند من خیلی وقت است که نتوانستم مرتب به کنگره بیایم اما امروز از صبح که آمده‌ام حال و هوایم جور دیگری است تا زمانی که در آن شرایط قرار نگرفته‌ای نمی‌توانیم آن را درک کنیم کسی که دنور می‌شود قطعاً حال خوش او بسیار است و تا زمانی که ما خودمان دنور نشویم نمی‌توانیم خیلی راحت حال او را وصف کنیم به‌عنوان‌مثال من هیچ وقت نمی‌توانم حال خانم مریم را به عنوان یک پهلوان درک کنم که چه لذتی دارد اینکه در این روزها با این شرایط مالی سخت بتوانی این همه پول را ببخشی باید قلب خیلی بزرگی داشته باشید و قطعاً چیزی که در برابرش دریافت می‌کنیم ۱۰۰ برابر بیشتر ارزشمندتر و لذت‌بخش‌تر بوده است که توانایی بخشیدن را پیدا کردیم اگر من چیزی را می‌خرم و هزینه می‌کنم قطعاً آن چیز ارزشش از آن پول بیشتر است پس من اگر پهلوان یا دنور می‌شوم حال خوش برایم خیلی ارزشمندتر است مسافر من قبل از عید مریض شد و تمام ایام عید را مریض بود فرزندانم همیشه به من و همسرم می‌گفتند چرا می‌خواهید مبلغ ۶ میلیون تومان را به کنگره ببخشید؟ به چه علتی؟ همین که به سبد کمک می‌کنید کافی است. اما زمانی که حال پدرشان خراب بود می‌گفتند چرا شعبه باز نمی‌شود تا پدرمان به شعبه برود و حالش خوب شود و من به آنها گفتم پس شما هم به این نتیجه رسیدید که شعبه و کنگره رفتن باعث حال خوش ماست. پس متوجه این شده‌اید که اگر پرداختی داشتیم در قبالش چه چیزهای خوبی را ما چهار نفر که یک خانواده هستیم دریافت کرده‌ایم و واقعاً ارزشمند است امیدوارم سال بعد شرایط جوری شود که بتوانم این مرحله را هم رد کنم به قول خانم مریم اینکه می‌دانیم پول ما صرف چه چیزی می‌شود باعث می‌شود که حال ما خوش‌تر شود مبلغ ۶ میلیون تومان شاید به چشم نیاید اما شاید پول یک برگه کاغذی باشد که مهندس به ما می‌دهد زمانی شخصی به رهایی می‌رسد و خانواده حال خوش دریافت می‌کنند انرژی‌هایی مثبت به خودمان زندگی‌هایمان برمی‌گردد و باعث می‌شود در تک‌تک لحظات به حال خوش برسیم ممنون از وقت مشارکت.

ویرایش، عکس: همسفر نفیسه (مرزبان خبری)
تایپ، ارسال: همسفرسحر، راهنماهمسفرحدیقه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی گرگان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .