جلسه سیزدهم از دوره پانزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ويژه همسفران نمایندگی پاکدشت روزهای سهشنبه با دستور جلسه "تجربه من از اضافهوزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰" با استادی راهنما جونز همسفر سمیرا، نگهبانی همسفر منصوره، دبیری همسفر فریده در تاریخ ۲۱ فروردینماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که اینجا حضور دارم از مرزبانان و ایجنت محترم تشکر میکنم که به من اجازه خدمت کردن را دادند و تبریک سال نو را عرض میکنم خدمت یکایکتان اگر بخواهیم سال خوب، هفته خوب یا ماه خوبی داشته باشیم قطعاً باید در پرتو و در جهت آن تلاش کنیم. تلاش کردن دو بخش است بخش اول این است که؛ من راه و مسیرم را پیدا کنم همچنین کسی باشد که به من آموزش دهد تا من در کنارش همواره یاد بگیرم شاید کسانی باشند که سالهای سال فقط بدوند دنبال یک استاد خوب، جای خوب یا منبع خوب خدا را شکر میکنم که من همسفر، راه و مسیرم که کنگره است را پیدا کردم و راهنمایی در کنارم است فقط کافیه که بتوانم آموزشها را دریافت کرده و کاربردی کنم و روزگارم را به بهترین شکل ممکن بسازم.
دستور جلسه این هفته تجربه من از اضافه وزن و رسیدن به درمان و تعادل به روش کنگره است. سالهای اولی که به کنگره آمده بودم، شاید از ۱۵ سالگی درگیر این بودم که من اضافه وزنم را باید درمان کنم تا به تعادل برسم دکتر رژیم تغذیه، دمنوش، قرص و هر چیزی که فکر کنید انسان برای لاغری به آن رو بیاورد را من امتحان کردم و در این زمینه راههای بسیاری را تجربه کردم اما خدا را شکر میکنم که آخرین تجربه من کنگره بود. من تصورم این بود که یک خانم یا آقا باید ظاهر آراستهای داشته باشد اما کنگره این ذهنیت را از من گرفت اولین کاری که کرد من را متوجه ساخت تا من باید برای سلامتی حرکت کنم من اگر جسم خوب و سالمی نداشته باشم هرچقدر ظاهرم نیز آراسته باشد قطعا نمیتوانم از آن خوشپوشی لذت ببرم. من همیشه در لژیون به رهجوهای سلامت میگویم: یک دری باز شده و یک جایگاهی به ما داده شده که شاید در آن رنج بوده اما انسان از آن رنجهایی که میکشد باید گنج بسازد؛ بنابراین اضافه وزن تا زمانی رنج است که من راهش را پیدا نکرده باشم؛ ولی وقتی راهش را پیدا کردم گنج میشود و زمانی گنج محسوب میشود که به لژیون میآیید و از آموزشها و اطلاعاتی که در کنگره در اختیارتان داده میشود استفاده میکنید.
در کنگره۶۰ خوراک برای ذهن بسیار است انسان میتواند به بهترین شکل ممکن برای ذهنش خوراک ایجاد کند. همه انسانها آن جوهره وجودی و گوهر درونی به نام اختیار را دارند اما باید وقتش برسد تا از آن استفاده کنیم ما در لژیون سلامت یاد میگیریم این غذایی که مصرف میکنیم، آیا برایمان مفید است؟ آیا باید این غذا را بخوریم یا نه؟ در لژیون سلامت به کسی نمیگویند که شما باید چه غذایی را بخورید یا نخورید، به شما برنامه غذایی نمیدهند بلکه در مقابل غذاهایی که میخوریم ما را آگاه میسازند و درک این را برای ما روشن میکنند که چه غذایی برای روح و چه غذایی برای جسممان است تا بتوانیم از آن استفاده کنیم یا چه خوراکی به بدن بخورانیم در واقع میگویند: چه بخوریم، چه زمان بخوریم و چه مقدار بخوریم که این خود یک مثلث کامل است و در مورد هر ضلعش میشود ساعتها صحبت کرد. من همسفر نمیدانستم که هر یک کیلو وزن ۴ کیلو فشار روی زانو و ۳ کیلو فشار روی کمرم میآورد که من دارم این فشار را با خودم حمل میکنم و اضافه وزن محسوب میشود. آقا مهندس در یکی از سیدیها میگویند: به جایی میرسد که ما واقعاً حمال هستیم شاید واژه جالبی نباشد ولی اضافه وزن دقیقاً همین کار را با ما میکند.
در تغذیه ما همه چیز میخوریم آیا همه چیز را غنی و درست میخوریم؟ قرصهای ویتامینی که بسیار باب شده بود و فکر میکنم در هر خانه یک سبد از آن باشد؛ ولی کنگره به ما یاد داد که سعی کنیم آن چیزی که از خاک آفریده شده و تمام مواد معدنی و ویتامینها را با خودش همراه دارد از آنها استفاده کنیم تا بتوانیم به سلامت جسم برسیم. سفر سلامت هم مثل سفرهای دیگر کنگره ۱۰ الی ۱۱ ماه است من وقتی وارد کنگره شدم و اوایل سفرم بود راهنمایم از کنگره رفت با خودم فکر کردم شاید بخواهم به عقب برگردم شاید بخواهم ثابت بمانم؛ ولی تنها ندایی که در سیدیها و در حرفهای آقا مهندس بود اینکه اگر هدف و تصمیمی داریم، اگر برای تغییرات دلت میتپد و قلبت به سوی تقدیر روشنایی میدهد حرکت کن و این شد که من دست از تلاش برنداشتم و حرکت کردم.
سفر سلامت؛ سفر نسبتاً سختی است به طور مثال: شما یک مصرف کننده را تصور کنید از دیدگاه افراد سالم این شخص واقعاً یک ضدارزش تابلویی است در واقع همه تصور میکنند مصرف مواد مخدر از هر نوعش یک ضدارزش است اما در مورد جسم کسی نمیگوید غذا خوردن ضدارزش است. شخصی که مصرفکننده است باید یک پولی را تهیه کند برود جلوی در ساقی، به دنبال جایی بگردد تا بتواند موادش را مصرف کند؛ بنابراین هوای نفسانیاش را خیلی راحتتر میتواند کنترل کند. مسافران در کنگره سه، چهار جلسه میآیند، جمعهها پارک را دارند اما در لژیون سلامت، شما دوستانتان هستند و در حال غذا خوردناند آنجا دیگر کسی نمیگوید غذایی که میخورید ضدارزش است و همه آن را یک نوع ارزش میدانند و میگویند: این خوراکی و یا نوشیدنی از ارزش غذایی بالایی برخوردار است. چیزی که ما یاد میگیریم این است که؛ تا الآن نفس مرا به سمت خودش میکشیده مثلا: الآن هوس این غذا را کردی یا فلان غذا را باید بخورید پس در لژیون کسی که فرمان میدهد راهنما نیست بلکه آن عقل است که فرماندهی را به دست میگیرد. چیزی که من همیشه در لژیون و اکثر مشارکتهایم میگویم این است که؛ انسان باید چیزی را در این جهان خاکی و این بعد از زمین که هستیم پرورش دهد که بتواند با خودش به بعد دیگر ببرد و چیزی که ما میتوانیم با خودمان ببریم زیبایی صورت و زیبایی لباس نیست، درست است زیبایی و شیکپوش بودن خوب است اما زیبایی برای ما ماندگار است و به آن بعد همراه ما میآید که در کلام باشد، در آرامش خانواده و در عمل باشد؛ بنابراین اینها همراه من است تا ابدیت. ممنون و سپاسگزارم که با سکوتتان به صحبتهایم گوش دادید.
تایپ: همسفر شهلا لژیون هفتم
ویراستاری: همسفر فاطمه لژیون دهم
ارسال و عکس: همسفر فاطمه مسئول سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
241