اولین جلسه از دوره سوم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران نمایندگی قائمشهر به نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر رقیه و استادی همسفر سارا با دستور جلسه «دنور» در روز دوشنبه بیستم فروردینماه 1403 رأس ساعت 15 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خوشحالم که در جمع شما خوبان آموزش میگیرم. به نگهبان دوره جدید خانم فاطمه، دبیرشان خانم رقیه و خزانهدار خانم امینه تبریک میگویم و امیدوارم در هر جایگاهی هستند موفق و مؤید باشند. به نگهبان دوره قبل خانم صبحگل و دبیرهایشان خانم خدیجه، خانم فاطمه و خزانهدار خانم امالبنین خداقوت میگویم و امیدوارم خیروبرکت این خدمت به زندگیشان برگردد. طاعات و عبادات همه شما مورد قبول خداوند واقع شود و سال نو را به همه تبریک میگویم، امیدوارم سالی پر از آسایش و آرامش در زندگی تکتک شما جاری شود. به خانم فاطمه هم بابت آشپزی خداقوت میگویم و امیدوارم ثواب این کار به زندگیشان برگردد. امیدوارم در سال جدید لژیون سردار ما شعاع اضافه کند، این لژیون، لژیون عشق است و خداوند میفرماید جهان را با امواج عشق خلق کردم. امواج عشق در تکتک ما هست و امیدوارم از عشق وجودی خود بهره بگیریم و به کرامات الهی برسیم. دستور جلسه در مورد دنور است. دنور یعنی بخشندگی و به مفهوم رهاشدن است، رهاشدن از یکسری دلبستگی و وابستگی مادی و معنوی.
همه میدانیم پول در زندگی انسان چقدر ارزشمند است؛ زیرا آسایش و آرامش میآورد؛ چون رفاه خانواده را فراهم میکند. ما انسانها همه چیز را برای خود و خانواده خود میخواهیم؛ اما باید به درجهای از بخشندگی برسیم که جز خود و خانواده خود به دیگران نیز فکر کنیم. ما میدانیم خداوند بینیاز است و ما نیازمند رحمت خداوند هستیم، اگر میخواهیم رحمت خداوند شامل حال ما گردد باید به مخلوقین کمک کنیم، باید در این مسیر قدم برداریم و حرکت کنیم و با خدمت مادی و معنوی خود به امید خدا رحمت خداوند شامل حال ما گردد. ما میگوییم؛ بسمالله الرحمن الرحیم یعنی خداوند بخشنده و مهربان است، این صفات خداوند است، این صفات در ما انسانها هم قرار دارد. اگر انسان بخواهد به مرحله بخشندگی برسد و بهمرورزمان آن بخشندگی در او تقویت شود اوایل سخت است؛ اما کمکم با بخشیدن متوجه میشود که خوشحالی دیگران بیشتر خوشحالش میکند و عمق بخشیدن در او بیشتر میشود. وقتی خوشحالی دیگران را میبیند آنقدر برایش خوشحالکننده است که هر چه میبخشد لذت بخشیدن و خوشحالیاش بیشتر میشود.
الگوی ما در کنگره آقای مهندس هستند که وقتی به درمان و رهایی رسیدند با نوشتن تجربیاتشان در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر، راه درمان قطعی اعتیاد با ابداع متد dst و تأسیس کنگره ۶۰ برای درمان افراد دردمند بزرگترین بخشش را به ما آموزش دادند. ایشان و خانواده محترمشان در این راه هیچ کوتاهی نکردند. آقای مهندس اولین پهلوان کنگره ۶۰ بودند و خدمت مالی داشتند و امسال یک میلیارد یعنی دوبرابر مبلغ پهلوانی کارت کشیدند. بخشندگی از صفات خداوند است و ما باید این صفت را در خود تقویت نماییم، ایمان داشته باشیم و در این مسیر حرکت کنیم؛ چراکه با حرکت در این مسیر نیروی مافوق هم به ما کمک میکند؛ زیرا کنگره یک مسیر و یک ساختار الهی است و وعده خداوند دروغ نیست. ما در هر جایگاهی باشیم چه دنور، چه سردار و پهلوان، قطعاً هم در صور پنهان و هم در صور آشکار تجربه میکنیم که وعده خداوند دروغ نیست. آنگاه بذر نیکو بکار و یا تخم و دانه باارزش که هم قوت کافی و هم سایهبان برافراشته خواهد شد پس آن کنید که فرمان است.
ما که در دنیای تازه قدم برداشتیم، افکار و اندیشه تازه پیدا کردیم، نسبت به قبل تغییر کردیم، از سخن به عمل دربیاییم و چه بذر و دانهای باارزشتر از اینکه من در جایی پول بدهم که میدانم از درد و رنج یکسری از افراد کاسته میشود، چه درد و رنج بیماری باشد و چه درد و رنج اعتیاد و خوشحالی به زندگی و خانوادههایشان برمیگردد. آقای مهندس برای درمان یکسری بیماریها نیز تلاش میکند و برای من لذتی دارد که این فرصت به من داده شد تا من هم در این خوشحالی سهیم شوم و در این جایگاه و ساختار بزرگ سهیم باشم. امیدوارم بتوانم صفات بخشندگی را در خود تقویت کنم و یک بخشنده واقعی باشم و برای حفظ این بستر تلاش کنم تا افراد دردمند مثل ما به این ساختار الهی متصل شوند تابهحال خوش برسند.
میخواهم از حس و حال خودم که دنور شدم بگویم. یکسری افراد گفتند لژیون سردار چشممان را گرفت و دوست داشتیم در آن شرکت کنیم؛ اما من آنقدر حال بدی داشتم که متوجه نمیشدم، راهنمایم خانم آزاده به من گفتند سارا تو دو مسافر داری آیا نمیخواهی عضو لژیون سردار شوی؟ و این یک تلنگری شد تا من افتخار داشته باشم در لژیون سردار وارد شوم، از خانم لیلا تشکر میکنم که پارسال جشن گلریزان به چند نفر از ما گفتند اگر دوست دارید دنور شوید بذرش را از همین حالا بکارید، من اصلاً باور نداشتم؛ اما امسال گلریزان مسافرم مرا غافلگیرم کرد و خوشحال شدم. در زندگی خودم آدم خسیس و سفت و سختی نبودم؛ اما دل نداشتم مبلغی پول آنهم به این میزان به کسی بدهم؛ مثلاً مهمان که به خانهام میآمد باروی باز استقبال میکردم.
اما در مسئله پول، وقتی پولی میگرفتم نسبت به وقتیکه پولی میدادم خوشحالتر بودم. دنور شدن من و این دستور جلسه که من را طلبید میخواهد درس بزرگی به من بدهد. همه میدانند که من دو مسافر دارم که درمان شدند، یکی همسرم و دیگری پسرم. فرزند خیلی عزیز است. امیدوارم در جمع ما اگر کسی مادر نشده است این طعم شیرین را بچشد. وقتی همسر مصرفکننده است تو نگران زندگیات هستی؛ اما فرزند که مصرفکننده است از گوشت و خونت است؛ یعنی بدنت به لرزه درمیآید. با اینکه نزدیک به ۸ ماه است پسرم، امیرحسینم به درمان رسید؛ اما آن ذوق رهایی هنوز در من هست. من داغ عزیز در دل دارم و بهخاطر این داغ کینه و نفرت در دل گرفتم، آنقدر آن کینه و نفرت سنگین بود که مانند موریانه وجود مرا میخورد، نه خوبی و نه زیبایی کسی را میدیدم، خدا را شکر اذن ورود من به کنگره صادر شدآمدم و حال من بهتر و بهتر شد تا اینکه جایگاه دنوری را تجربه کردم و انرژی خاصی به من داده شد یک روز در لژیون به خانم آزاده گفتم من حس خاصی گرفتم، با بخشیدن پول این حس خاص نصیبم شد، آیا با بخشیدن انسانها هم این حس و حال نصیبم میشود؟ ایشان گفتند: بیشتر از این. همیشه به این موضوع فکر میکنم؛ اما زیاد موفق نشدهام. امروز در این لژیون سردار در جمع شما و در حضور استاد سردار به خودم قول میدهم که هیچوقت کینه و نفرت گذشته را حتی در ذهن خود نیاورم. ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
مشارکت اعضاء؛
همسفر فاطمه:
دنور به معنا بخشنده بودن است و مفهومش یعنی رهاکردن آن چیزی که داری، بتوانی ببخشی و رها کنی؛ یعنی منتظر نباشی که برگشتی داده شود. من بخشندگی را در کنگره یاد گرفتم؛ چون اصلاً بخشندگی را بلد نبودم؛ اما زمانی که وارد کنگره شدم ذرهذره با آموزشهایی که گرفتم، بخشندگی را هم یاد گرفتم. ما نیاز به آموزش داریم و زمانی که بخشندگی را بلد نیستیم یکدفعه نمیتوانیم انجام بدهیم، در کنگره یاد گرفتیم همه چیز ذرهذره و بهآرامی امکانپذیر است. زمانی که وارد کنگره شدیم یاد گرفتیم کسانی بودند که حافظ این جایگاه بودند و من فاطمه امروز رها شدم و به این جایگاه رسیدم، قطعاً من هم باید با کمککردن و خدمتکردن خودم بتوانم این جایگاه را برای آیندگان و کسانی که پشت در کنگره هستند و میخواهند یک روز به درمان برسند حفظ کنم. اینها را مدیون آقای مهندس و آموزشهای نابشان هستیم. استاد امین در سی دی غار گفتند: من فکر میکردم خدمتکردن فقط این است که من چیزهایی را به دیگران آموزش بدهم؛ اما خدمتکردن هم در قسمت مالی است و هم در قسمت معنوی. اگر من از قسمت مالی نتوانم در لژیون سردار شرکت کنم همینکه سبد کنگره را حمایت کنم و اینکه حتی به یک تازهواردی که وارد کنگره میشود لبخند بزنم تا او امیدوار شود و دوباره به شعبه بیاید خودش بخشندگی میشود، همینکه میکروفن گردان شوم و به دست کسانی که میخواهند مشارکت کنند میکروفن بدهم همین باعث دلگرمی و بخشندگی میشود. در قسمت مالی اگر وسعم برسد و بتوانم انجام دهم یک نوع زکات میشود. خودم را میگویم که ۵ سال در کنگره حضور دارم و به این جایگاه رسیدم و زندگیام به تعادل نسبی رسیده است، باید برگردم به عقب و ببینم آن موقع چطور بودم؟ نه اینکه برگردم عقب و دائماً غصه آن روزها را بخورم بلکه برگردم ببینم آن موقع چطور بودم و الان در چه جایگاهی هستم؟ پس همه را مدیون کنگره هستم. کسانی قبل از من بودند که این مکان و فضا را با عصاره جانشان آماده کردند. ما ذرهای از خداوند هستیم و خداوند بخشنده و مهربان است. در وادی چهاردهم آقای مهندس گفتند که چرا خداوند عشق و محبت است؛ زیرا تمام نعمتها بدون هیچ چشم داشت و برگشتی در اختیار مخلوقین خود قرار داد، همانطور که میدانیم خداوند نیاز به برگشت کارهای ما ندارد پس ما هم میتوانیم ذرهذره آن حس بخشندگی را در خود تقویت کنیم، شاید گذشتن از پول خیلی سخت باشد؛ اما در اینجا ذرهذره آن حس بخشندگی را روزبهروز تقویت کنیم تا هم در کنگره و هم خارج از کنگره بتوانیم آن حس بخشندگی را ازنظر مالی و معنوی نسبت به دیگران داشته باشیم. راهنمایانی که با تمام وجود به رهجو عشق و محبت میدهند همان خدمتکردن و بخشندگی میشود.
همسفر نادیا:
من هنوز جایگاه دنوری را تجربه نکردهام، امیدوارم بتوانم تجربهاش کنم. کنگره دو بخش مالی و معنوی دارد که این دو مکمل هم هستند، اگر بخشندگی مالی نباشد یکسری کارها لنگ میماند و اگر بخشندگی معنوی نباشد به نظر من بخشندگی مالی فایدهای ندارد. وقتی پدرم یا پدر مسافرم میگفتند در کنگره افراد زیادی خدمت میکنند و من میگفتم این افراد هیچ حقوقی ندارند آنها با ناباوری تمام میگفتند؛ نه امکان ندارد، حتماً حقوقی دریافت میکنند که خدمت میکنند؛ اما من از ابتدا که در کنگره بودم میدیدم همه با عشق درحالخدمت هستند، البته خودم اول شک و تردید داشتم؛ اما وقتی دیدم که خدمت میکنیم و حس و حال خوبی از خدمت میگیریم حال چه میکروفون گردانی باشد، چه حمایت از قانون یازدهم و یا... آن عشق است که باعث میشود کمک مالی و معنوی را انجام دهیم تا بتوانیم در کنگره پیشرفت کنیم. آقای مهندس میگویند درمان اعتیاد برای ما تمام شد و دیگر ما با موضوع اعتیاد کاری نداریم و اکنون در مورد بیماریها تحقیق میکنند و در پی درمان آنها هستند و این برای من خیلی ارزش دارد. این عشق است که ما موقع خدمتکردن به همدیگر میدهيم. من فکر میکردم باید در کنگره خیلی کارهای بزرگ انجام دهم تا خدمت کنم و فقط مالی است؛ اما بعداً متوجه شدم نه اینطور نیست. با بخشش چیزهای کوچک میتوان دل یک تازهوارد را شاد کرد. من وقتی وارد شعبه بهشهر شدم مصرف مسافرم شیشه بود، هرکسی که مشارکت میکرد آنتی ایکس مسافرش را تریاک یا شیره معرفی میکرد و من تا چند وقت نشنیدم که کسی بگوید آنتی ایکس مصرفی شیشه یا محرکها است و این مسئله به من استرس وارد میکرد که فقط تریاک یا شیره درمان میشود، اگر مصرف مسافرم که شیشه است درمان نشود چه؟ چون خارج از کنگره میگفتند: شیشه درمان ندارد. با اعلام سفر کسی که مصرف مسافرش شیشه یا محرک است میشود به یک تازهوارد دلگرمی داد که این دسته از مواد هم درمان میشود و خودم تا جایی که بتوانم با افتخار اعلام سفر میکنم که مسافرم مصرفکننده شیشه است تا بتوانم به یک تازهوارد دیگر دلگرمی بدهم.
همسفر راضیه:
دنور به مفهوم بخشندگی است. آقای مهندس در سیدی ایمان به زیبایی بیان کردند که هر کس از عصاره جان خود ببخشد بخشنده است. زمانی که خداوند انسان را خلق کرد از صفات خود به میزان اندک در انسانها نهاد، من باید بگردم و صفات را در خود پیدا کنم. وقتی میگوییم به نام خداوند بخشنده مهربان یعنی خداوند هم بخشنده و هم مهربان است پس من هم میتوانم بخشنده و مهربان باشم. کسی که ایمان دارد بخشنده و رحیم است. چند روز پیش در برنامه تلویزیونی زندگی پس از زندگی یک تجربهگر از تجربه خود سخن میگفت که وقتی به دنیای دیگری برده شد کسانی را دید که فوتشده بودند و هرگز به این دنیا برگشت داده نمیشدند و صفاتی که در دنیای خاکی داشتند و قوی بود به دنیای دیگر برده بودند؛ مانند حساست، تکبر و غرور؛ حتی کسانی بودند که در دنیای دیگر به دنبال ارثومیراث خود بودند که چگونه بین ورثه تقسیم میشود و این برای من تلنگر شد که وقتی به جهان دیگر میروم چه صفاتی را با خود ببرم تا استفاده نیکویی ببرم. برای من خیلی جالب است که در اطرافیانم کسانی هستند که ثروت زیادی دارند و صفرهای حساب بانکی آنها روزبهروز بیشتر میشود؛ اما هیچ لذتی از پول و زندگیشان نمیبرند. امیدوارم ما از آن دسته افراد نباشیم؛ زیرا به قول آقای مهندس این افراد نگهبانان ثروت هستند. امیدوارم اگر خداوند به من مال یا ثروتی بخشید قدرت بخشندگی داشته باشم تا به اطرافیانم کمک کنم.
عکس: همسفر محدثه (مرزبان خبری)
تایپ: همسفر فاطمه آقایی، راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه بابایی، راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
425