دومین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار نمایندگی هاتف روز یکشنبه مورخ 1403/1/19 رأس ساعت 14/45 به استادی دنور محترم مسافر حسین و نگهبانی راهنمای محترم مسافر محمد رضا و دبیری راهنمای محترم مسافر محمد با دستور جلسه "دنور" آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛در ابتدا تشکر میکنم از خداوند ، جناب مهندس ، دوستان ، خدمتگزاران و دیدهبانان که اجازه دادند برای ما که به حال خوش ، آرامش و آسایش برسیم و بتوانیم خدمت کنیم به خودمان و همه انسانها.
در لژیون سردار و جلسه دنور صحبت برای گفتن زیاد است ولی صحبتی که در آن عمل کردن باشد خیلی کم میباشد من ابتدا نیت دنور شدن را نداشتم وقتی که درب مغازه بودم وجه نقدهایی که می گرفتم آنها را جدا میگذاشتم و حدود ۸ الی ۹ ماه تمام وجه را جمع آوری میکردم پس انداز کردم و روزی آنها را شمردم که حدود ۴۰ میلیون میشد و با خود تفکر کردم که این پول در حساب من که نیست روی آن حسابی باز نکردهام پس بهتر است آن را نیت کنم و در لژیون سردار به عنوان دنور پرداخت کنم که از این مقدار گفتم 10 میلیون آن را پرداخت نمیکنم و به صورت قسط میدهم و یکی از اقساط را در برج 10 بود نتوانستم پرداخت کنم اگر همان اول مبلغ را پرداخت کرده بودم میتوانستم کل مبلغ دنوری را پرداخت کنم و از این مرحله به راحتی عبور کنم این مثال را میتوان در مورد درختکاری به یاد آورد که خود همین پرداخت مبلغ پول چه به صورت سردار و چه دنور خود این عمل کاشت یک بذر است.
ضرب المثل قدیمی است که میگوید دیگران کاشتند و ما خوردیم ما نیز بکاریم تا دیگران بخورند. در زمان قدیم فردی از جایی عبور میکرد دید چندین نفر نشستهاند گفت چرا این افراد بیکار نشسته اند به او گفتند که اینها بیکار هستند و کاری ندارند و آن شخص گفت که تمامی آن افراد بیکار را جمع کنید و دو طرف این جوی آب را درخت بکارید بعد آنها درختها را کاشتند و در آینده معلوم شد که این درختها به بار نشسته و ثمر داده و دارای سایبان و لطافت خوبی بودند زیرا نیت آن شخص خالص و درست و صحیح بوده است تمامی آن درختها به بار نشسته است.
کمک کردن ما در کنگره در مقابل کمکی که جناب مهندس به ما و همه اعضای کنگره کرده است به نظر من هیچ است و من میدانم که این کمکهایکه من به کنگره کردهام از طرف من نبوده است اینها قرار بوده است که در کنگره باشد و برای کمک به دیگران از آن استفاده شود.
در بعضی مواقع جهان بینی افراد از من خیلی بیشتر است به طور مثال چند روز پیش من با ماشین عقب میرفتم یک فرد مصرف کننده در حال جمع کردن کارتن کنار خیابان بود که من با او برخورد کردم و تمامی ضایعات که جمع آوری کرده بود روی زمین ریخت من از آن شخص عذرخواهی کردم ولی او در جواب من گفت که اشکالی ندارد ممکن بود که من از اینجا بروم و جای دیگر یک ماشین با من برخورد کند و من مشکل بدتری برایم پیش بیاید.
خداوند خیر من را از خود من بهتر میداند. انشاالله که ما در هر جایگاهی که هستیم بتوانیم به زیباترین شکل ممکن به دیگران و تمامی هستی خدمت کنیم و موقع تحویل جایگاه خودمان بتوانیم به نحو احسن این جایگاه را تحویل بدهیم
تایپ: مسافر جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
263