جلسه هماهنگی و آموزشی لژیونهای سردار استان تهران با استادی دیدهبان محترم لژیون سردار مسافر علیرضا زرکش، سهشنبه 14 فروردین ماه 1403 ساعت شروع به کار کرد.
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر. تبریک میگویم بابت عید و سال جدید، برای ماه رمضان و اینکه یک سال دورهم جمع شدیم و جلسه تشکیل دادیم و اینها همه جای شکرگزاری دارد. کمی که سن بالا میرود قضایا در کنگره متفاوت میشوند، کمکم خدمتها رو یکییکی انجام میدهی و مهم این است که یک کاری انجام بدهی وگرنه نمیتوانی در این سرزمین دوام بیاوری؛ احیا شدن به این معنی است. امیدوارم سال جدید خوبی داشته باشید. کنگره یک سال بزرگتر شد و ماه رمضان امسال برای شخص من خیلی خوب بود و بسیار متفاوت بود و این از لطف خداوند است.
انشاءالله در سال جدید بتوانیم حرکتهای جدیدی انجام بدهیم و بتوانیم جمع بیشتری را در لژیون سردار و وادی چهاردهم جمع کنیم و هرچه جلوتر میرود من به این قضیه ایمان بیشتری میآورم که دریچه ورود به هستی، عشق و محبت است.
همیشه یک راه بهتری وجود دارد چون ما همیشه در حال رشد هستیم؛ درسته که صراط مستقیم فقط یکی است ولی ما بابت رشدمان باید رشد کنیم. در لژیون سردار هم رشد وجود دارد و برای من نیز همینگونه است که اگر بخواهم دیدهبان باقی بمانم، باید یک جور دیگر عمل کنم یعنی باید نسبت به کاری که میکنم فکر کنم. خیلیها تا یک جایی بهعنوان انسان حرکت میکنند و از یک جایی به بعد دیگر متفاوت عمل میکنند؛ تا یک جایی پدر هستند، تا یک جایی فرزند هستند، تا یک جایی کارمند خوب، بازرگان خوبی هستند، تا یک جای سفر هستند و از یک جایی به بعد دیگر جور دیگر عمل میکنند. واقعیت امر این است که ما بهواسطه کنگره در یک فصل متفاوت از حیاتمان هستیم و این را باید باور کنیم؛ در یک فصلی هستیم که میتوانیم پرونده را ببندیم. ما این اجازه را پیدا کردیم که بتوانیم پرونده خود را ببندیم، بهواسطه فصل سومی که در کنگره برای ما به وجود میآید.
کسی در زندگی وارد فصل سوم نمیشود، خیلیها سیاهیلشکر بازی میکنند؛ ولی کسانی که صاحب محبت میشوند متفاوت هستند، چه بخواهی و چه نخواهی. کسانی که انفاق و بخشش میکنند، کسانی که میتوانند به درون خودشان بروند، کسانی که میتوانند خودشان را بشناسند، خودشان را احیا کنند و برگردند به مبدا و این پل؛ فقط نزدیک شدن به صفات خداوند است؛ نزدیک شدن به صفات نیک خداوند است. خداوند صفات بد هم دارد و مختص خودش است؛ اصلا غیر ممکن است ولی این در کنگره برای ما اتفاق افتاده است و این را ما باید به یکدیگر با صدای بلند بگوییم و کسی میتواند این را با صدای بلند بگوید که خودش صاحب این اتفاق شده باشد و قدم در این اتفاق گذاشته باشد و هر کسی هم به اندازه خودش
خداوند خودش را با بخشش خودش معرفی میکند و ما راجعبه بزرگترین و شاخصترین نام خداوند یعنی اعظم حرف میزنیم و ما داریم صاحب آن نام میشویم، بزرگترین صفت خداوند میشویم؛ اگر باور کنیم، اگر درست بازی کنیم و بفهمیم، اگر ثانیه و ثانیه دیگر زندگیمان به ثانیه قبل ارزش داشته باشد و با نیت بهتری آغاز کنیم، ماهها را که پشت سرهم میگذاریم خودمان را اصلاح کنیم، اگر هفتهها و روزها و ثانیه هایمان را بهتر آغاز کنیم، اگر فکر کنیم به درون خودمان و بتوانیم اندیشه کنیم، بعد قضیه متفاوت خواهد شد.
اگر کسی بفهمد حرمت چیست، حریم چیست دیگر جرعت نمیکند وارد حریم کسی شود؛ وقتی بفهمد خدمت مالی یعنی چه، بخشیدن یعنی چی، تازه وارد یک بازی میشوی و دیگر نمیتوانی؛ وقتی بدانی نماز میخوانی چه اتفاقی برای جسم تو میافتد، چه حسی بین تو و کائنات برقرار میشود، این کار را انجام میدهی، ما در کنگره به فهم قضایا میرسیم و وقتی میفهمید متفاوت و با فهم عمل میکنی. یکی از کارهایی که بر انسان کامل فرمان شدهاست، انجام تمام فرایض دینی است ولی با فهم، کسی که یک کاری را بدون فهم انجام میدهد به نظر من قضیهاش خیلی متفاوت است یعنی یک ربات با یک انسان خیلی متفاوت است یعنی او صاحب آن چیزی که این است، نیست؛ تو میفهمید و یک کار را انجام میدهی در عوض او بخاطر اجبار این را انجام میدهد، فصل، فصل اجبار نیست، فصل فهم است، غوطهور شدن در محبت است.
برای اینکه ما خودمان را بشناسیم یک شرط وجود دارد آن هم این است که تمام تلاشمان این باشد که به صفات نیکو خداوند برسیم، به صفات خوب خداوند برسیم و این هم غیرممکن است که شما صفت بخشش را تجربه نکنی و بگی من میتوانم به خودم برسم چون غیر ممکن است و یک قانون است. کسانی که صاحب بخشش میشوند تازه صاحب یک شمشیر دولبه میشوند که میتوانند هم صور آشکار و هم صور پنهانشان را اصلاح کنند ولی یک شرط وجود دارد؛ شرط این است که من صاحب جن درونم هستم؛ مگر جن درون اجازه میدهد که تو شمشیر بزنی و خودت را اصلاح کنی؟ همه چیز هم به هم وصل است جن من با جن دیگران وصل است و باید این هم از کار بیفتد.
رسول خدا میگفت جن درونش کار نمیکند و برای ما نیز باید یک جایی برسد که حرکت جن درون ما به حداقل برسد؛ وقتی شما خدمت مالی انجام میدهید، آن روی منفی از جهات مختلف نمیتواند به شما آسیب بزند، اینها قانون است و کلام برای من نیست.
لژیون سردار جدا از کنگره نیست کنگره سه رکن دارد و همه باهم انجام میشوند. وقتی از بخشش حرف میزنی آخرین مرحله بخشش دلبری برای بخشش است و حکایت بخشش مانند بچهای است که پدرش بالا میاندازد و بچه مطمئن است پدرش او را میگیرد و عالم غیب هم دیده میشود و تو بعد بخشش میتوانی بگویی من به عالم غیب ایمان دارم، در روزه و نماز یک دریچهای وجود دارد برای پیبردن به عالم غیب که حتما از بخشش میگذرد و غیر ممکن است که تو صورت آشکار و پنهان را نداشته باشی و این در برای تو باز شود.
چیزی که برای ما مهم است فهم کلمه است، چیزهایی که استاد امین راجعبه کفر میگویند و در مورد کلمات صحبت میکنند میخواهند مفهوم کلمات را برای ما باز کنند، در شرایط مفهوم کلمات را برای ما باز میکنند. پارسال صحبت کردیم که من بخشش را میخواهم آیا بخشش هم مرا میخواهد یا نه؟! در یک درجه و شرایطی این کلمات پخته و مفهوم میشوند و کنگره به آن درجه رسیده است که ما مفهوم کلمات را در کنگره متوجه میشویم و حال بعضی از ما به آن باور رسیدهایم و بعضیها باید مطمئنتر قدم برداریم. برای ما ۵۰ تومن ۵۰۰ تومن پول است ولی برای ساختار پولی نیست و بحث سر خواستن و نخواستن است، وادی اول توانمندی قدرت است.
آدمها به حرفشان محک نمیخورند بلکه به عملشان محک میخورند؛ جایی که باید عمل کنی، محک میخوری، تقابل دو نیرو است و باید انتخاب کنی. من نیز نمیگویم که عمل کردهام، من هم تمرین میکنم و چیزی که همه ما احساس کردمچیم این است که آدمها صاحب بخشششان هستند و من فکر میکنم میلیارد برای کسی که میآید و نشان پهلوانی میگیرد، دیگر پولی نیست و آدمها با بخشششان بزرگ میشوند و این اطمینان را خداوند به انسان داده، جایی که بهت میدهند باید یک کار و تلاشی هم انجام بدهی و باید برای جایگاه شایستگی داشته باشی، درنهایت باید عقل هم حاکم این قضیه باشد.
- تعداد بازدید از این مطلب :
2539