هشتمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد با استادی راهنمای محترم مسافر مجید و نگهبانی همسفر الياس و دبیری همسفر فرزاد با دستور جلسه "تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰" شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق حاصل شد تا بتوانم در جمع بامحبت شما همسفران خدمت کنم؛ تشکر میکنم از ایجنت محترم و نگهبان عزیز که استادی این جلسه را به من واگذار نمودند. در مورد دستور جلسه با عنوان (تجربه من از اضافهوزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰) دیدگاه من این است که تغذیه یک فرهنگ است.
چقدر خوب است که شما در این سن و سال این فرهنگ را میآموزید؛ زیرا بهترین سن برای تغییر سبک زندگی غلط و تغذیه اشتباه ما است که از خانوادههایمان به ما منتقلشده و از دیدگاه بنده بسیار خوب و عالی است که این دستور جلسه در دستور جلسات هفتگی قرار گرفت تا اعضای کنگره بتوانند فرهنگ درست تغذیه را یاد بگیرند.
تجربه من از اضافهوزن کاملاً اتفاقی رخ داد و در زمان قدیم که در سن شما بودم در مراسمهایی که برگزار میشد، شخصی که غذای بیشتری مصرف میکرد به او لقب مردانگی را میدادند و دیدگاه خانوادهها هم این بود که اگر شما کم غذا مصرف میکردید به شما لقب معتاد یا یک فرد ضعیف و ناتوان را میدادند.
کنگره ۶۰ دقیقاً این موضوع را شکافته و برخلاف سیستم پزشکی از چند زاویه مورد بررسی قرار داده است.
همان طور که گفتم چاقی در من کاملاً اتفاقی رخ داد اما اولین نشانهای که من متوجه شدم زمانی بود که میخواستم به خواب بروم و سوزش زیادی را در کف پاهایم احساس میکردم و نفسم تنگ شده بود و از آن پس همین طور مشکلات متعددی رخ داد مانند: زانودرد، کمردرد و بسیاری از مشکلات؛ اما تخریبهای اضافهوزن در صور پنهان انسان هم تأثیر به سزایی دارد.
من فکر میکنم اگر عنوان دستور جلسه، تجربه من از تغذیه غلط و آموزش تغذیه درست در کنگره بود بهتر میشد؛ اما خاطرهای که خالی از لطف نیست که در این جمع مطرح کنم این است که من قبل از ورود به کنگره به دلیل اینکه در شهرستان زندگی میکردم و تمام مواد غذایی در خانه ما به صورت کاملاً اُرگانیک بود فکر میکردم تغذیه بسیار سالمی دارم اما سپس متوجه شدم که اضلاع دیگر تغذیه را رعایت نمیکردم که شامل:
۱_ چی بخورم؟
۲_ کی بخورم؟
۳_ چقدر بخورم؟
که در من فقط ضلع چه بخورم درست عمل میکرد که در معده من تشکیل شد و درد شدیدی در معده من رخ داد و باعث شد که من به یک پزشک مطرح مراجعه کنم و بعد از انجام آزمایشها متوجه این موضوع شدم که در معده من دو عدد توده وجود دارد و من روزی ۲۸ عدد کپسول چرکخشککن مصرف میکردم، اما فقط این صورت مسئله بود که پاک میشد اما ریشه بیماری همچنان به رشد خود ادامه میداد تا زمانی که به مهندس مراجعه کردم و ایشان فرمودند: باید ۲۰ کیلو کاهش وزن انجام بدی و زمانی بود که سی دیهای اضافهوزن تازه ضبط شده بود و گفتند که این سی دیها را هم گوش بده، من تا زمانی که سی دیها را گوش نداده بودم هیچ علمی از فرهنگ تغذیه نداشتم.
من از تاریخی که شروع کردم به سفر جونز اندکاندک فرهنگ غذا خوردن در من نهفته شد و کنگره ۶۰ این موضوع را برای من باز کرد که روح من از جسم من جدا است. برای مثال: من ساکن جسم خودم هستم اما مالک آن نیستم؛ من وقتی این را پذیرفتم دیگر از جانب جسم خود تصمیمی را نمیگرفتم. یکی از مشکلاتی که در تغذیه ناسالم وجود دارد این هست که آدمها از جانب جسمشان تصمیم میگیرند، اصلاً باید فرض بر این باشد که ما در قبال جسم خود کارهای نیستیم؛ زیرا جسم یک حد و مرزی دارد.
در پایان صحبتهایم خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به واسطه کنگره یاد گرفتم چی بخورم، کی بخورم و چه مقدار بخورم. ممنون از اینکه با سکوت زیباتون به صحبتهای من گوش دادید.
تقدیر و تشکر از دبیر دوره قبل
مرزبان خبری: همسفر علی
تصویربردار: همسفر محمد جواد لژیون چهارم
تایپ: همسفر مهدی لژیون چهارم
ویراستاری: همسفر پوريا لژیون اول
ارسال خبر: همسفر محمد مهدی لژیون اول
وبلاگ نمایندگی همسفران آقا شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
274