English Version
English

رهایی لژیون جونز به نظر من واقعا از لژیون اعتیاد به مراتب خیلی سخت تر است

رهایی لژیون جونز به نظر من واقعا از لژیون اعتیاد به مراتب خیلی سخت تر است

دهمین جلسه از دوره پنجاه و سوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ به نمایندگی پرستار؛ با استادی مسافر حمید ، نگهبانی مسافرحسن و دبیری همسفر جواد با دستور جلسه "تجربه ی من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره 60 " در روزشنبه مورخ 18 فروردین ماه 1403راس ساعت 16آغاز به کار نمود.

 

 

به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر،از آقا رضا راهنمای عزیزم قدردانی میکنم که به من فرصت دادند امروز در این جایگاه خدمت کنم، من امروز انتظار هر چیزی را در زندگیم داشتم به جز اینکه اینجا در خدمت شما باشم و استاد جلسه باشم و بتوانم در این جایگاه خدمت بکنم‌.
راجع به دستور جلسه ی تجربه ی من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ی ۶۰،خوب من اگر بخواهم از تجربه ی خودم بگویم تقریبا ۱۵ سال من مصرف مواد مخدرم را با اضافه ی وزنم در خانه و خانواده مخفی کرده بودم یعنی خانواده ی من تقریبا نمیدانستند که من مواد مصرف میکنم،ولی این دو سال اخیر چون به روانپزشک مراجعه میکردم و قرص هم به مصرف هایم اضافه شده بود یه خورده صورتم نشان میداد که مصرف میکنم و همسرم فهمیده بود.
من روز اول که آمدم،راهنمای تازه واردینم آقای عباس شوقی به من گفتند که اصلا به تو نمی آید که مصرف کننده ی هرویین باشی چطور میگویی که یازده سال آخر فقط هرویین مصرف کرده ای؟


الان تقریبا یک ماه و نیم یا دو ماه است که در لژیون جونز سفر میکنم، البته رهجوی خوبی نبودم متاسفانه اما درماه رمضان واقعا تصمیم گرفتم و شروع کردم،لژیون جونز به نظر من واقعا از لژیون اعتیاد به مراتب خیلی سخت تر است ،برای من به این شکل است،خوب روش کاهش وزن زیاد است و همه ی ما با روش های گوناگون آن آشنا هستیم ،حالا یک سری افراد عمل میکنند یا یک سری از افراد به قول آقای مهندس به صورت سقوط آزاد وزنشان را کم میکنند،این روشی که آقای مهندس میگویند به متد کنگره ی ۶۰، برای من خیلی سخت است برای من دقیقا حکم همان موادی را دارد که مثلا میرفتم دو یا سه گرم میگرفتم که یک هفته برای خرید مواد سراغ ساقی نروم ولی به صبح که نمیرسید موادم تمام شده بود.


برای من کاهش وزن در کنگره خیلی سخت است چون همه چیزهست و فقط باید اندازه ی آن را نگه داریم،من همیشه از آقای مهندس شنیدم که میگویند مهندس از اندازه می آید و دلیلی که من دوست دارم به من بگویند مهندس این است که اندازه ها را به من مسافر یاد آوری میکند،من از آقای مهندس قدر دانی میکنم و واقعا هم همیشه قدردان آقای مهندس هستم چون من خودم را کاملا فراموش کرده بودم ،من وقتی آمدم به کنگره سفر کردم مخصوصا زمانی که سفر سیگارم تمام شد یک سری رفت و آمدهایم کم شد نه اینکه خودم را تافته ی جدا بافته بدانم خیر به قول خودمان کلا فازم فرق کرد و حالا این اضافه وزن هم برای من اینطوراست ومیخواهم یواش یواش یک مرحله به بالاتر بروم از خداوند میخواهم که در این هدف به من کمک بکند چون واقعا یکی از هدف های سخت زندگیم است و امروز هم فکر میکنم که آقا رضا یک جور تلنگری دیگر به من زد که به فکر وزن خودم باشم ،ان شاالله بتوانم موفق باشم،در سی دی اضافه ی وزن ۲ آقای مهندس میگفتند که بچه های کنگره باید همه ی این موارد را رعایت بکنند و انجام بدهند،راجع به پروتئین میفرمایند و راجع به کالری شماری و میزان خوردن مقدارلازم کالری برای من گوش زد میکنند و همه ی اینها را ریز به ریز در یک جدول برای من تهیه کردند،من واقعا از خداوند میخواهم که قدراین جایی که هستم را بتوانم بدانم و بتوانم یک مسافر واقعی باشم ،خیلی ممنونم که به صحبت های من توجه کردید.

در پایان لژیون ها از مسافرین برای افطار پذیرایی شد

گزارش تصویری:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تایپ و ویراستاری: وبلاگ نمایندگی پرستار

عکس: مسافر حسن

بارگزاری: مسافر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .