تفکر؛ نقطهٔ آغاز خلق انسان

«به نام قدرت مطلق الله»

سلام دوستان مهین هستم یک همسفر
وادی اول می‌گوید: «با تفکر؛ ساختارها آغاز می‌گردد، بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال می‌رود.» تفکر یک حرکت ذهنی و درونی است؛ همهٔ کارهای ما یک ساختار است مثلاً ازدواج خود یک نوع ساختار است که با تفکر شروع می‌شود پس باید قبل از ازدواج خوب تفکر کنیم آیا با کسی که می‌خواهیم ازدواج کنیم نقطهٔ مشترکی داریم؟ آیا می‌توانیم با او خوشبخت شویم و زندگی بدون دغدغه و با آرامش و صلح را شروع کنیم؟ آیا ازدواج من فرجامی خواهد داشت؟ پس سعی کنیم تفکری مثبت داشته باشیم و منفی‌بافی نکنیم، نگوییم چون نمی‌دانم خوشبخت می‌شوم یا نه ازدواج نمی‌کنم بنابراین برای انجام هر کاری باید با آگاهی کامل پیش برویم.

اگر من تفکر خوب و درستی نداشته باشم در زندگی آرامش نخواهم داشت و از هیچ چیز لذت نخواهم برد قبل از هر کاری باید تفکر کنم. من قبل از کنگره همیشه فکر کردن را با تفکر اشتباه می‌گرفتم، فکر می‌کردم اما فکر کردن با تفکر کردن خیلی فرق دارد، فکر کردن یعنی من به همه چیز فکر می‌کنم و افکار متراکمی ندارم ولی تفکر کردن یعنی من فقط و فقط به یک موضوع خاص و موضوع مورد نظرم تفکر می‌کنم؛ در این صورت خیلی بهتر و راحت‌تر به موضوع اصلی پی می‌برم و متوجه می‌شوم که کجا قرار دارم، قرار است چه کاری انجام دهم و در نهایت نتیجهٔ بهتری هم می‌گیرم. در درون ما نیروی القاء، احیاء و تحرک وجود دارد يعنی ما وقتی کاری را می‌خواهیم انجام دهیم، کمک‌هایی به ما می‌شود.

این القائات و الهامات ممکن است منفی یا مثبت باشند پس اگر تفکر، تفکر مثبتی باشد القاء مثبت شکل می‌گیرد و اگر تفکر منفی باشد القاء منفی می‌گردد. حالا که در کنگره هستم و در مسیر آموزش قرار گرفتم برای جلوگیری از القائات منفی با دوستان بد و منفی‌گرا همنشینی نمی‌کنم و با دوستان خوب و مثبت‌نگر که با تفکر مثبت تأثیر خوبی بر روی من دارند نشست و برخواست می‌کنم. تفکر؛ نقطهٔ آغاز خلق انسان است، ما برای انجام هر کاری و هر حرکتی نیاز به تفکر داریم. ما با تفکر به آگاهی کامل دست می‌یابیم. وادی اول به ما می‌گوید: همه چیز با تفکر به وجود می‌آید و من باید تفکر خوب و درستی داشته باشم.

ما با تفکر و حرکت درونی می‌توانیم از یک مجهول ناشناخته به معلوم برسیم حتی به یک معلوم ناقص نیز می‌توان رسید یعنی این‌که من وارد کنگره شوم و تا حدودی آشنایی پیدا کنم ولی همچنان شک داشته باشم که به درمان قطعی می‌رسم، این همان معلوم ناقص است. هر کاری با تفکر پیش می‌رود، خداوند هم قبل از خلقتش اول تفکر کردند و بعد به موضوع‌های دیگر پرداختند. من نتیجه می‌گیرم برای انجام هر کاری اول باید تفکر کنم، تفکر درست و منطقی داشته باشم و بعد از سه نیروی القاء، احیاء و تحرک هم کمک بگیرم. در آخر از راهنمای عزیزم خانم زهرای عزیز کمال تشکر و قدردانی را دارم که در این مسیر من را همراهی کردند، از همهٔ شما دوستان عزیز کمال تشکر را دارم که به مشارکت من توجه کردید.

نویسنده: همسفر مهین، راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ویراستار: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ارسال:همسفر محدثه، راهنمای ویلیام وایت
همسفران نمایندگی حر